محمد حمزه وی سرخایی مدیر روابط عمومی فرمانداری بندرعباس هستم، دانشجوی ارشد مدیریت استراتژیک، فارغ التحصیل کارشناسی هنرهای نمایشی، مدیر فرهنگی سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بندرعباس، مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه یک، مدیر رسانه ای تیم فوتبال ساحلی شهرداری بندرعباس در لیگ برتر ، مدیر حوزه شهردار منطقه یک بندرعباس، دبیر شورای اجتماعی محلات منطقه یک بندرعباس، مدیر فرهنگسرای شهدای دوراهی ایسینی، مدیر فرهنگسرای گلستان شهر بندرعباس، دبیر اجرایی دو دوره جشنواره سراسری معلولین کشور، طراح و دبیر هفته فرهنگی محله دوراهی ایسینی، جوان برتر استان هرمزگان در سال ۱۳۹۴، عضو شورای مشورتی انجمن هنرهای نمایشی استان هرمزگان، مجری و گزارشگر صدا و سیما به مدت ۲۲ سال، کسب جوایز متعدد از جشنواره های ملی و بین المللی، همکاری نزدیک با نهادهای خیریه و ایجاد پلاتو فرهنگسرای شهر شهدای دوراهی ایسینی ازجمله رزومه و سوابق کاری ام می باشد.

در حوزه همکاری با رسانه‌ها باید گفت: که اگر رسانه ها نباشند هیچ روابط عمومی نمی تواند اخبار خود را آن گونه که باید ، گسترده پوشش دهند.

خیلی از ادارات و سازمان فکر می کنند با داشتن گروه های مجازی و نشر اخبار خود در این گروه‌ها، اخبارشان بازخورد خوبی دارد در صورتی که این چنین نیست.

 در خصوص حلقه مفقوده بین روابط عمومی و رسانه ها باید بگویم که متاسفانه در خیلی از سازمان‌ها ادارات کل و ادارات شهرستانی به روابط عمومی به چشمی نگاه می کنند که اگر یک پستی خالی و هر کسی باشد می تواند کار روابط عمومی را انجام دهد در صورتی که این گونه نیست و روابط عمومی چشم و گوش یک سازمان و اداره است، هر خبر و اتفاقی که در اداره و سازمان رخ دهد باید از طریق روابط عمومی نشر پیدا کند که آدم های متخصص و حرفه ای باید در این فعالیت کند. متاسفانه خیلی از سازمان و ادارات اهمیتی به این موضوع نمی دهند، آنها در صورتی که بخواهند یک پرسنل را جا‌به‌جا کنند به حوزه روابط عمومی منتقل می کنند، در صورتی که روابط عمومی یک جای کاملا تخصصی است.امید است ادارات و سازمان‌ها به این موضوع دقت کنند که شغل روابط عمومی یک شغل کاملاً پیچیده و کاملا حساس است و می توان گفت حوزه روابط عمومی، ضربه گیر آن سازمان و اداره است. خاطره ای تلخ در حوزه روابط عمومی دارم. نزدیک ایام نوروز بود و به عنوان حالا مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه یک منصوب شدم، تقریبا دو الی سه روز از انتصابم می گذشت، قصد کردم به مناسبت تحویل سال، رنگ و روی شهر تغییر دهم و از ورودی شهر که پرچم های رنگی رنگ و رو رفته شروع کنم.از دوستان جویا شدم ببینم چه کسی می تواند در این کار کمک کند، آنها گفتند یک بالابری هست که سال‌ها با مجموعه شهرداری کار می کند و هم همچنان همکاری دارد، اطلاعات شخصی که با بالابر، هرساله فضاسازی سطح شهر را انجام می داد به من دادند.

 صبح روز عید، به صاحب بالابر گفتم برای تعویض پرچم ها اقدام کند. شب عید وزش باد بود و بارش کمی باران. پرچم ها را تحویلش دادم و دیر وقت بود که به خانه رفتم، چون صبح دوباره باید می رفتم سمت پنجه علی که یک همایش برگزار کنیم، تقریبا از ساعت ۸ الی ۹ صبح تلفن من یک سره زنگ می خورد که معاون خدمات شهری وقت تماس می گرفت و گفت پرچم های پل محمد رسول الله را همه برعکس نصب کرده اند ، سریع جهت اصلاح پرچم ها حرکت کردم اما دوستان تیتر زده بودند که «بندرعباس با پرچم های وارونه به استقبال نوروز رفت» .

البته تا جایی که امکان داشت با دوستان خبرنگار تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم و از آنها خواستم در خنثی سازی این تیترها کمک کنند اما تا رسانه‌ها ورود کردند دیر شده بود و خبر نشر گسترده داده بودند .

بابت این قضیه خیلی اذیتم کردند ، چه جاهایی که بازخواستم کردند، و شخص بالابر هم وقتی ازش پرسیدم چطور ۴۸ پرچم را اشتباه نصب کردی، استدلال اش این بود که مگر من دیوانه‌ام که پرچم ها را یکی به این طرف و یکی دیگر به سمت دیگری. وقتی تحقیق کردم به دلیل وزش باد در شب، یکی از پرچم ها را که اشتباه نصب کرده بوده، مابقی را طبق همان نصب کرده بود. این فرد هنوز در سیستم مشغول به فعالیت است و کارش هم تعویض پرچم های سطح شهر بندرعباس است. این یکی از خاطره هایی است که چالش بزرگی را برایم به همراه داشت ، فکرش را بکنید دو سه روز یک مسئولیت مهمی را تحویل بگیرید و این اتفاق برایتان رخ دهد!