یازدهم تیرماه هرمزگان  شاهد یک زلزله شدید در پهنه غربی خود بود؛ 
۲:۰۲ دقیقه بامداد 

علی ستاری 
به گزارش روزنامه دریای اندیشه، یازدهم تیر ماه ساعت ۲:۰۲ دقیقه بامداد، هرمزگان شاهد یک زلزله شدید در پهنه غربی خود بود و روستای سایه‌خوش به عنوان کانون زلزله و به تبع آن بخش عمده‌ای از استان با شدت ۶.۱ ریشتر به لرزه درآمد و از همان ساعات اولیه زلزله همه دستگاه‌ها بسیج شدند تا با کمترین آسیب آن شب که چند بار دیگر زلزله‌های شدید در آن تکرار شد را به صبح برسانند، سرعت در هماهنگی بین بخشی و بین دستگاهی به حدی بالا بود که در همان ساعات اولیه در بندرعباس ظرفیت اسکان موقت و اضطراری برای جلوگیری از خسارات احتمالی زلزله‌های بعدی و کنترل ترس و وحشت مردم دایر شد و از همان ساعات ابتدایی زلزله عالی‌ترین مقام اجرایی استان هرمزگان خود را به محل زلزله رساند و اقدامات امدادی از همان ساعات ابتدایی آغاز شد، خوشبختانه و به فضل الهی زلزله در سایه‌خوش با وجود اینکه در ساعتی رخ داده بود که اکثر قریب‌ به اتفاق مردم در خواب بودند، تلفات جانی زیادی نداشت و تنها اجل ۵ نفر را در برگرفت.
سایه خوش هرمزگان گرچه سایه‌ای برای خوش‌بودن در آن باقی نمانده بود اما موج بی‌سابقه همدلی بین مسئولان دولتی، نیروهای سپاه و گروه‌های مردمی صحنه‌های زیبایی را خلق کرد که در نوع خود بی‌نظیر بود و در کمتر از چند ساعت احمد وحیدی وزیر کشور خود را به سایه خوش رساند و فرماندهی میدان را بر عهده گرفت، در سایه خوش هرمزگان دیگر خبری از ژست‌های مردمی بودن نبود چرا که هوا در این منطقه به حدی گرم بود که فقط مردان میدان می‌توانستند در آن حضور داشته باشند و همین هم شد که می‌بینیم، تاکنون خبر خاصی از سلبریتی‌هایی که همیشه کاسه داغ‌تر از آتش هستند وجود ندارد و شاید یک چند روزی دیگر برای گرفتن عکس‌هایشان و تزریق خبرهای ناامیدکننده به منطقه بیایند اما این حجم از گرما در هرمزگان بعید می‌دانم آن‌ها را به سایه‌خوش بکشاند.
سایه خوش صحنه‌هایی را خلق کرده است که در سال‌های گذشته کمتر دیده‌ایم این منطقه بیشترین حضور از سرداران چند ستاره سپاه و ارتش را در دل خود جای داده است،جایی که سرتیپ علیرضا تنگسیری، سرتیپ عظمایی و سرتیپ مارانی به صورت مستمر با وجود شرایط آب و هوایی نامساعددر بین مردم هستند و حضورشان تنها برای عکس و فیگور گرفتن نیست بلکه فصل جدیدی از خدمت را راه‌‌ انداخته‌اند.
این حجم از هماهنگی در امدادرسانی و رسیدگی به زلزله‌زدگان در هیچ برهه‌ای به چشم نیامده است اما در زلزله سایه خوش در کمتر از یک الی دو روز آوار برداری شروع شد، چادرها برپا شد با توجه به گرمای هوا، چادرهای زلزله‌زدگان مجهز به کولر شد و با توجه به سختی سکونت در چادر برای اولین بار در کمتر ۴ روز از گذشت زلزله حدود ۴۰۰ کانکس به مناطق زلزله‌زده ارسال و نصب شد تا همگان ببینند و بدانند برای فرزندان خمینی کبیر و سربازان خامنه‌ای عزیز فرقی بین جبهه‌های غرب و جنوب با شامات و کرمانشاه و بندرلنگه و عین‌خوش وجود ندارد و هر جا که نیاز باشد سنگی برای این انقلاب جابه‌جا شود این سربازان بی‌وقفه در آن‌جا خواهند بود.
در کنار همه این‌ها باید یک خداقوت بلند و محکم به رسانه‌ای‌های هرمزگان بگوییم که از همان ساعات اولیه زلزله، هم پا با امدادگران و مسئولان در مناطق زلزله زده هرمزگان حاضر شدند و به صورت دقیق و بدون اغراض و اغراق وضعیت زلزله‌زدگان را پوشش دادند اما آنچه امروز از بررسی تیترهای گزارشات میدانی مخابره شده از روستاهای زلزله و بچه جهادی‌ها برداشت می‌شود و به گوش می‌رسد این است که مجموعه‌های پای کار با وجود شرایط سخت حاکم بر منطقه زلزله‌زده که کار را همه جوره سخت‌ می‌کند توانسته‌اند عملکرد خوبی را از خود بر جای بگذارند و دیگر از آن تیترهای گلایه‌مندانه که در سیل‌ها و زلزله‌ها عمدتا می‌شنیدیم خبری نیست و هر چه است خدمت است و خدمت است و خدمت! 
البته ما منکر این نیستیم که در این بین ممکن است گلایه‌هایی نیز وجود داشته‌باشد چرا که به هر صورت کسی که زار و زندگی‌اش را از دست داده است در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد و ممکن است حرفی خلاف واقع نیز بزند که البته خلاف واقع هم نیست چرا که او حس لحظه‌ای خود را بیان می‌کند و در آن لحظه ممکن است احساسات قالبش چیز دیگری را بر زبان جاری کند، اما به هر صورت هر که نداند ما رسانه‌ای‌ها که خوب می‌دانیم، کم سیل و زلزله و بحران ندیده‌ایم، کم درد و دل‌های مردم را مخابره نکرده‌ایم، این نوع خدمتی در سایه‌خوش شاهدیم دقیقا با آن چیزهایی که در کتاب‌ها و فیلم‌ها و دفاع مقدس دیده‌ایم مطابقت دارد اینکه عالی‌ترین مقام‌های اجرایی و نظامی یکی پس از دیگری بی‌ریا در گرمای طاقت‌فرسای بالای ۴۰ درجه خود را ملزم به خدمت کنند حداقل برای ما نسل پنجمی‌ها عجیب غریب است از این حیث باید با انعکاس دقیق وضعیت زلزله‌زدگان و خدمات ارائه شده اجازه موج سواری از دشمنان قسم خورده خود که پرونده سیاهی از خود بر جای گذاشته‌اند و بارها ثابت کرده‌اند که دلسوز ما نیستند را بگیریم. 
اینکه فرزند بزرگترین غارتگر تاریخ ایران که ۴۰ سال است با پول‌های غارت شده ملت ایران در کشورهای آمریکایی و اروپایی در حال عیش و نوش است بدون اینکه قطره‌ عرقی از گرمای طاقت‌فرسای جنوب‌ایران بر پیشانی‌اش نشسته باشد و از دل پنت‌هاوس‌های غصبی و کولر بنشیند و توئیت بزند و پست بگذارد و برای ما اشک تمساح بریزد باورکردنی نیست و باورکردن آن عین سفاهت و نادانی است.
رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران در آخرین توئیت و پست خود نوشته است؛ " در بحبوحه اتفاقات تلخی که روزانه در ایران رخ می‌دهد، قربانیان و آسیب‌دیدگان زلزله اخیر در هرمزگان را فراموش نمی‌کنیم، متأسفانه همچون حوادث مشابه بازهم شاهد کوتاهی جمهوری اسلامی ایران در کمک به زلزله‌زدگان هستیم، آن‌ها در اوج گرما شرایط سختی را سپری می‌کنند و …" 
جالب است بدانید این آقازاده از همه جا بی‌خبر و صد البته از خدا بی‌خبر که وام‌دار پول‌های غارت شده هم میهنانش است و کاسه لیس جانیان آمریکایی است برای خون به ناحق ریخته هرمزگانی‌هایی که همین چند روز پیش سالگرد شهادتشان توسط جنایتکاران آمریکایی بود حتی خم به ابرو نیاورد.
عملکرد رژیم پهلوی در زلزله فردوس مشهد به حدی ناامید کننده بود که اولین امکانات امدادی به زلزله زدگان فردوس  توسط طلاب مشهدی رسید؛ چنانچه در سندی از ساواک درباره گزارش نماینده آیت‌الله العظمی گلپایگانی از مناطق زلزله‌زده فردوس آمده است: « محمدعلی اجتهادی که از نمایندگان آیت‌الله گلپایگانی است و به اتفاق سید مهدی گلپایگانی جهت کمک به زلزله‌زدگان به خراسان عزیمت کرده بود ساعت 10 صبح روز 1347/7/17 پس از مراجعت از مشهد در اندرون منزل [آیت‌الله] گلپایگانی با حضور ناصر مکارم شیرازی و چند نفر دیگر اظهار داشت در منطقه زلزله‌زده مردم می‌گفتند که تا کنون از طرف شیر و خورشید سرخ هیچگونه کمکی نسبت به آسیب‌دیدگان به عمل نیامده و فقط از طرف علما و هیأت امدادی روحانیون کمک‌هایی صورت گرفته است و این کمک‌ها دو ساعت بعد از زلزله به عمل آمده در صورتیکه افراد شیر و خورشید پس از 6 روز خود را به منطقه رساندند . » 
در ادامه گزارش با اشاره به کارشکنی مأموران برای بازسازی روستاهای ویران آمده است: « اجتهادی ضمن عدم رضایت از اقدامات مسئولین شیر و خورشید افزود که مأموران اعزامی شیر و خورشید هیچ کاری ندارند و وضع آسیب‌دیدگان رسیدگی نمی‌نمایند. ضمنا عده‌ای از طرف حسینیه ارشاد به منطقه آمده بودند که برای اهالی حمام بسازند لکن مسئولین نقشه ساختمان را نمی‌دادند و مردم به ما التماس می‌کردند که از مسئولین بخواهیم تا نقشه خانه و حمام را در اختیار خود اهالی بگذارند تا آنان شخصاً اقدام به ساختن منازل کنند و اهالی می‌گفتند که ما به خیر و کمک دولت امیدی نداریم و بهتر است برایمان شر نشوند.»
یا به این مطلب که در گزارش ساواک در مورد زلزله فردوس آمده است توحه کنید: « برابر اطلاع اکیپ 50 نفری پزشک و جراح که از طرف دانشکده‌های پزشکی تهران و دانشگاه ملی چند روز قبل به منظور معالجه و درمان مجروحین به مشهد اعزام شده بودند پس از 48 ساعت بدون اینکه در محل زلزله‌زدگان کوچکترین استفاده درمانی از آن‌ها به عمل آید [به] وسیله هواپیما بنا به دستور مسئولین مربوطه در محل زلزله‌زده به تهران برگردانده شده‌اند. این عده ضمن تماس‌هایی که با دوستان و آشنایان خود می‌گیرند جریان‌را برای آن‌ها بازگو می‌نمایند که این امر بین مردم تهران اثر نامطلوب داشته و دارد.» 
کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده فردوس تا حدود دو ماه بعد از آن توسط روحانیت انجام می‌گرفت و مردم فقیر و آسیب‌دیده از این کمک‌ها استفاده می‌کردند. آیت‌الله خامنه‌ای در خاطره جالب توجهی از آن روزها می‌گویند: « اوایل که ما آنجا رفته بودیم، تقریباً حدود 10 الی 15 روز مردم اسم مرا با اسم امام خمینی اشتباه گرفته بودند. می‌گفتند آقای خمینی آمده و یک گروه از دهات و راه‌های دور می‌آمدند که آقای خمینی را ببینند. در آنجا کاملاً معلوم بود که آقای خمینی مال همه است و این طور نیست که ما فقط آقای خمینی [را] دوستش بداریم. در دهات آنجا و حتی روستاهای دور دست آقای خمینی اسمش یک اسم محبوب است.» 
طبق اسناد ساواک آیت‌الله خامنه‌ای حدود 45 روز در مناطق زلزله‌‌زده مانده بودند تا حدی که گاه برای آنان سخنرانی کردند. طبق اسناد ایشان در 28 مهر ماه در هیأت فاطمیه فردوس به منبر رفتند و گفتند: « چرا شما از حق خود دفاع نمی‌کنید که حق شما را می‌خورند و چرا مقامات تهران به فکر شما نیستند که خانه درست کنند. بچه‌ها و پیرمردها از سرما جان می‌دهند.» آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از خاطرات خود با اشاره به تلخی‌های آن حادثه درباره بی‌کفایتی سازمان شیر و خورشید پهلوی در رسیدگی به وضع مردم زلزله‌زده گفتند: « همان وقت منبر رفتم و سخنرانى كردم و از مردم پرسيدم كه شير و خورشيد به شماها چه داده؟ به نظرم گفتند در طول اين دو ماه، صد گرم شكر دادند! به همين تناسب، اجناس مختصرى داده بودند، نه اجناس لازم زندگى.» همین سخنرانی‌ افشاگرانه در فردوس از اتهامات ایشان در دستگیری‌ها و بازجویی‌ها بود. 
بدانید و بدانیم آن‌هایی که امروز از خارج کشور برای ما ژست‌های دلسوزانه می‌گیرند به دنبال راهی برای غارت بیشتر ثروت‌های ایران هستند و هیچ دلسوزی ندارند و مایی که در گرما و سرما، جنگ و تحریم زلزله و سیل سختی‌ها را تحمل کرده‌ایم نباید اجازه سو استفاده بدهیم.