علی ستاری
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه، یکی از ویژگیهای مردمان جنوب کشور علاقه آنها به ورزش به خصوص فوتبال است، شور فوتبال را که در استانهای جنوبی به نظاره بنشینید خواهید دید که گاها فوتبال جزوی جدانشدنی زندگیِ مردمان جنوب است؛ مگر میشود در کوچههای خاکی جنوب و در دمای بالای ۴۰ درجه آن هم با پای برهنه فوتبال بازی کرد و فوتبال دوست نشد؟
عشقِ خوزستانیها به صنعت نفت و استقلال و فولاد، شور هواداران بوشهری در حمایت از شاهین و ایرانجوان؛ بازیهای پرشور فجر سپاسی و برق شیراز همه و همه گواهی بر ادعای بیمثال بودنِ فوتبال دوستی در جنوب کشور است؛ اما بین استانهای جنوب هنوز یک استان باقیست که نتوانسته آن طور که باید و شاید برند هوادارانش را به نمایش بگذارد چرا که جوانان و ورزش دوستانِ هرمزگانی هنوز فرصت خاصی برای ظهور و بروز استعدادهایشان در سطح اول فوتبال کشور پیدا نکردهاند و الّا هرمزگانیها هم شناگران قابلی در راهاندازیِ موجهای هواداری هستند و اگر عرصهای به آنها داده شود میتوانند پرشورهای جدید فوتبال ایران باشند اما متأسفانه سالیان سال است که استادیومهای ما فقط آفتاب میخورند و به جز یکی دو مسابقه نتوانستهاند شور و شعف را به سکوها باز گردانند.
بازخوانیِ یک موفقیت که تبدیل به رویا شد
روزهای پایانیِ سال ۱۳۹۰ برای اهالی هرمزگان روزهایی شیرینی در حوزه ورزش به خصوص ورزش پر طرفدار فوتبال بود؛ هنوز سه هفته به پایان رقابتهای لیگ دسته یک فوتبال کشور باقی مانده است اما نماینده هرمزگان در گروه ب جام آزادگان صعود خود را به لیگ برتر قطعی میکند و برای نخستین بار تیمی از هرمزگان موفق میشود جوار حضور در سطح اول فوتبال کشور را کسب کند.
سرمربیِ آن روزهای نمایندهی موفق هرمزگان اکبر میثاقیان بود اما عدهای سعی داشتند این تیم را خیلی زود به حاشیه ببرند و همین طور هم شد دقیقا از همان روزِ جشنِ صعودِ هرمزگانیها حواشی نیز شروع شد و از روی صندلیهای تالار شهید آوینی شعارهایی بر علیه سرمربی به گوش رسید؛ شعارهایی که هدفش را جز به هم زدن آرامش تیم و ایجاد دو دستگی نمیتوان چیز دیگری دانست.
عملکرد تنها نماینده هرمزگان در لیگ برتر آن چنان آش دهن سوزی نبود و آلمینیوم با دو سرمربی یعنی میثاقیان و بعد از برکناریاش پرویز مظلومی از مجموع ۳۴ بازی فقط موفق شد ۷ مسابقه را پیروز از میدان خارج شود و با ۱۴ مساوی و ۱۳ باخت به عنوان تیم پانزدهم همان سال اول حذف شد تا ستارهی نوظهور امید در دل فوتبالیهای هرمزگان خیلی زود افول کند.
از آن سالها به بعد تلاشهای زیادی شد تا دوباره هرمزگان بتواند تیمی در سطح اول فوتبال کشور داشته باشد؛ خیلیها با رویای هرمزگانیها عکس یادگاری گرفتند اما نشد که نشد که نشد!
اواخر دوره فریدون همتی و اوایل دوره مهدی دوستی در استانداری هرمزگان دوباره امیدها برای اینکه هرمزگان بتواند تیمی در لیگ برتر داشته باشد زنده شد؛ تیر ماه ۱۴۰۰ با سهامداری شش مجموعه اقتصادی استان شامل پالایشگاه نفت بندرعباس، فولاد هرمزگان، فولاد صبا، ایزوایکو، شیرین سازی آب دریا و بناگستر کرانه شرکت صنایع پشتیبان استان هرمزگان با هدف ورود به عرصه ورزش حرفهای تشکیل شد و بحث خرید امتیاز یک تیم از لیگ یک فوتبال کشور توسط استاندار وقت هرمزگان مطرح شد اما به نتیجهای نرسید و رفته رفته شرکت صنایع پشتیبان هم که قرار بود رویای هرمزگانیها را محقق سازد از صحنه حذف شد.
رویکرد نماینده عالی دولت سیزدهم در استان تلاش برای تقویت داشتههای استان بود از این رو همه متحد شدند تا با حمایت از تیم فوتبال شهرداری بندرعباس بخت خود را به شکل دیگری بیازمایند، همه چیز در حال خوب پیش رفتن بود و این بار نارنجیپوشان شهرداری بودند که تقریبا داشتند جمعیت را به سکوهای ورزشگاه خلیجفارس بر میگردانند؛ شهرداری بندرعباس در حالی که خوب پیش رفته بود در هفتههای پایانی با افت روبرو شد و در حالی که میتوانست بی دردسر به از لیگ دسته دو به لیگ دسته یک صعود کند کارش به پلی آف کشید.
شاگردان امیر خلیفه اصل با سدی محکم به نام ون پارس اصفهان روبرو بودند آنها در بازی رفت و در اصفهان بازی را واگذار کردند تا همه چیز به بندرعباس و بازی برگشت موکل شود، شبِ هزار نفری ورزشگاه خلیجفارس گرچه شب باخت برای شهرداری چیها نبود اما مساوی در آن بازی هم چیزی کمتر از باخت نداشت و بدین صورت یک سال تلاش بازیکنان شهرداری برای رسیدن به لیگ دسته یک و هموار کردن مسیر صعود به لیگ برتر نیمه تمام ماند و شهرداری بندرعباس هم تا به امروز دیگر شهرداریِ ۱۴۰۱ نشد.
تلخ برای خوزستانیها و شیرین برای هرمزگان
چند سال پیش بود که استقلال ملاثانی با ابراهیم اشکش موفق به صعود به لیگ دسته اول شد و پس از اینکه توانست جایگاه خود را در یکی دو فصل ابتدایی در این مسابقات تثبیت کند حتی سودای صعود به لیگ برتر هم داشت که البته مالکان و مدیران باشگاه هیچگاه به این هدف نزدیک نشدند.
طی دو سه سال اخیر تیم فوتبال استقلال ملاثانی با شرایط بسیار بدی مدیریت شد و حتی در برخی مواقع اعضای این تیم برای برگزاری مسابقات پول سفر و تهیه غذا نداشتند.
سرانجام در حالی که طی دو سه سال اخیر نیز صحبتهایی درباره فروش امتیاز استقلال ملاثانی مطرح میشد، این امتیاز به باشگاه پالایش نفت بندرعباس واگذار شد؛ باشگاهی دولتی که در چندین رشته فعالیت میکند و به مراتب میتواند شرایط بهتری برای رقابت در لیگ دسته اول مهیا کند.
این اقدام به همان میزان که باعث خوشحالی مردم هرمزگان میشود به همان میزان برای خوزستانیها تلخ است چرا که تقریبا استقلال ملاثانی یکی از بومی ترین تیمهای کشور است و تقریبا آموزشگاهی برای تربیت بازیکنان بومی و معرفی به فوتبال خوزستان و کشور است.
البته مخالفتهایی با فروش این تیم نیز وجود دارد چنانچه یوسفی نماینده مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی مخالفت خود را اعلام کرده است و ممکن است که بتوانند انتقال استقلال ملاثانی به هرمزگان را منتفی کنند؛ انتقال امتیاز این باشگاه فوتبال ۴۳ ساله به هرمزگان یعنی از روز انتقال یک ماموریت جدید برای استاندار هرمزگان، مسوولان ورزشی، مجمع نمایندگان و بنگاههای اقتصادی ایجاد میشود و آن هم این است که اولا به پاس قدردانی از کاری که شرکت پالایش نفت بندرعباس انجام داده است همه پای کار حمایت از تیم فوتبال پالایش نفت بندرعباس بیایند و از تمام ظرفیتهای استان استفاده کنند که این تیم به قویترین شکل ممکن بسته شود تا بتواند در سریعترین زمان ممکن به لیگ برتر صعود کند و باری دیگر رویای حضور هرمزگان در سطح بالای فوتبال کشور را محقق کند.
خرید یک تیم در لیگ دسته یک فوتبال کشور فصل پیش رو در فوتبال امتحانی برای مشخص کردن عیار مسئولان و مدیران هرمزگانی است تا ببینیم پالایش نفت بندرعباس هم به سرنوشت آلمینیوم المهدی دچار خواهد شد یا آرزوهای مردم هرمزگان را به وقوع نزدیکتر خواهد کرد.