علی ستاری-
ارتش قهرمان ایران زمین از قبل از پیروزی انقلاب تاکنون برای تامین امنیت مردم پای کار آمده و همواره در روزهای سخت مانند جنگ، زلزله،
سیل، کرونا و … یار مردم بوده است.
به گزارش روزنامه دریای اندیشه، کهن سرزمین ایران در تمام طول تاریخ خود تلخیها و شیرینیهای بسیاری را پشتسر گذاشته است اما به واقع تلخترین نقاط تاریخ ایران شکستهایی بوده است که نیروهای نظامیِ این کشور از نیروهای نظامی قدرتی خارجی خوردهاند، هر جا این اتفاق نامبارک گریبان کشورمان را گرفته است بعد از آن سیلی از حسرتها و محنتها مردم عزیزمان را در خود بلعیده است.
شاید یکی از تلخترین و اولین شکستهای تاریخ ایران در زمان هخامنشیان رقم خورد که منجر به از بین رفتن امپراطوریای شد که کمتر ایرانیِ پیدا میشود به آن فخر نکند، بنابر منابع تاریخی در سال ۳۳۴ قبل میلاد، اسکندر مقدونی به آسیای صغیر که تحت کنترل هخامنشیان قرار داشت هجوم برد و سلسله نبردهایی را به راه انداخت که ده سال به درازا انجامیدند. اسکندر طی سلسله نبردهای سرنوشتسازی، بهویژه نبردهای ایسوس و گوگمل، اقتدار هخامنشیان را در منطقه شکست و داریوش سوم، شاهنشاه پارسی را به زیر کشید و سرتاسر مناطق تحت کنترل هخامنشیان را تسخیر کرد. مجموعه کاخهای تخت جمشید، در سال (۳۳۰ پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه درآمداسکندر با تصرف پارسه، یکی از پایتختهای هخامنشیان این سلسله ایرانی را برای همیشه نابود کرد. وی فرمان به آتش کشیدن پارسه را صادر کرد که برخی آن را برای تلافی به آتش کشیده شدن آتن به دست خشایارشا میدانند.
این شکست هخامنشیان موجب شد که چندین و چند سال یونانیها تحت عنوان حکومت سلوکیان بر ایران حکومت کنند و ایران سالها زیر یوغ اجنبی باشد، قطعا اگر در آن زمان ارتش ایرانزمین از قوت و قدرت کافی برخوردار بود هیچگاه شاهد این اتفاق نبودیم.
دیگر شکست بزرگ تاریخ ایران را باید به شکست ارتش ایران از اعراب نسبت داد گرچه این شکست برکتی بزرگ به نام " اسلام " را به ملت ایران ارزانی داد اما نمیتوان شیوهی نبرد اعراب را کاملا منطبق بر آموزههای اسلام ناب محمدی(ص) دانست چرا که منابع تاریخی بر برخی از اقدامات خارج از عرف توسط سپاهیان خلیفه دوم خبر میدهند اما به هر صورت این هم یک شکست نظامی برای ایران به شمار میآید.
شکست بزرگ بعدی تاریخ ایران را باید به دوره حمله مغولان به ایران نسبت دهیم در این دوره حکومت ایران که در دست خوارزمشاهیان بود به دلیل ناتوانی ارتش و شخص پادشاه ایران، در مقابل مغولها شکست سختی خورد و از یک جایی به بعد مغولان با کمترین مقاومت شهرهای ایران را ویران کردند، خساراتی که مغولها چه به لحاظ جانی و چه به لحاظ مالی و فرهنگی به ایران زدند را شاید نشود با هیچ دورهای مقایسه کرد، شکست خوارزمشاهیان نیز منجر به حاکمیت چندین و چند سالهی نیروهای خارجی بر ایران شد تا اینکه صفویها و شاه اسماعیل اول توانست دوباره ایران را یکپارچه کند و لر حکومت ایلخانان پایان دهد، البته شخص شاه اسماعیل نیز در جنگ با عثمانیها طی جنگ چالدران شکستی عظیم میخورد که غرور ملی ایرانیها را علیرغم تمام رشادتهایی که انجام داده بودند خدشه دار میکند اما تقویت ارتش ایران در دورههای بعد موجب میشود شاه تهماسب و شاه عباس انتقام سختی از عثمانیها بگیرند و این غرور ملی را احیا کنند، اوج شکوفایی ارتش ایران زمین در عصر شاه عباس کبیر موجب میشود که سواحل و جزایر خلیجفارس از سلطهی پرتغالیها که استکبار بلافصل آن زمان بودند نیز آزاد شود و نام شاه عباس برای همیشه بر پیشانی شهر بندرعباس بدرخشد.
پایان تلخِ صفویها در حملهی محمود افغان به ایران دیگر بار اهمیت داشتن ارتشی قوی و فرماندهیای واحد را نشان داد البته تاریخ را که ورق بزنیم دقیقا از همین نقطه یکی از بزرگترین حسرتها و سرخوردگیهای ملی را خواهیم دید که با انعقاد عهدنامههای گلستان و ترکمانچای بر دل ملت ایران نشست، امروز هیچ ایرانی را نمیتوانید بیابید که از این موضوع ناراحت نباشد که اگر ایران در آن زمان از ارتشی مقتدر و یکپارچه برخوردار بود قطعا امروز با ایرانی دیگر در صحنه بینالملل روبرو بودیم البته تحقیر ایران در جنگهای جهانی و قرار گرفتن آن زیر پای چکمههای بیگانگان و شکستهای بدون نبرد ارتش نوین ایران در دوران پهلوی را نیز نمیتوانیم نادیده بگیریم.
این تورق ما در تاریخ یک نتیجه بیشتر به همراه ندارد و آن هم این است در هر برههای از تاریخ که ارتشی قوی در کشورمان داشتیم رفاه و امنیت در سطح مطلوبی خود را نشان داده است اما هر کجا که ارتشمان نتوانسته است در قامت کشور بزرگی مانند ایران خود را نشان دهد مصیبت کشور را فرا گرفته است بر همین اساس با پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از سیاستهایی که بدخواهان و منافقین برای زمین زدن انقلاب نوپای اسلامی در پیش گرفتند تلاش برای تضعیف و انحلال ارتش بود، بر همین اساس امام امت، خمینی کبیر روزی را به عنوان روز ارتش نامگذاری کرد، نامگذاری 29 فروردین هرسال به نام روز ارتش از ابتکارات امام خمینی(ره) بود. آن هم در شرایطی که ارتش جمهوری اسلامی با کارشکنی های مختلف داخلی و خارجی روبه رو بود.
برای اولین بار به فاصله حدود 2 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توسط امام خمینی(ره) به نام ارتش نام گذاری شد تا پاسخی مناسب باشد به وفاداری ارتشیان به آرمانهای انقلاب اسلامی. اما چه شد که 29 فروردین به نام ارتش نام گذاری شد؟
از 19 بهمن 57 و دیدار همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی(ره) ارتشی ها با سرعت بیشتری به انقلاب اسلامی پیوستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان اولین روز ، کار خود را برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران شروع کردند.اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا و در نزدیک مرزهای شوروی(سابق) توسط گروهکهای چپ و مزدوران استکبار با هدف خودمختاری منطقه آغاز شد که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شد. ارتش به سراغ کنترل ناآرامی های سایر مناطق مثل کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاده بود و به دنبال آن بود تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کند که همچنان سرکوب مردم را ادامه می داد و بایستی منحل می شد و جای خود را با یک ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی عوض می کرد .
همین جوسازی ها سبب شد تا شهید سپهبد ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش در نامه ای استعفای خود در روزهای اول فروردین 1358 به امام خمینی (ره) تقدیم کند. شهید قرنی در استعفای خود با شکایت از اقدامات ضد انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت های بیجا در امور ارتش چنین نوشته بود: «معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می داند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد هر روز دستوراتی صادر می نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و… وزیر دفاع بدون مشورت و نظر خواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود می رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه ها را رها کرده و به موطن خود می روند و شب هنگام عناصر تودهای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانه ها می روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می برند… دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات می فرستند که با ورود آنها و اولین سخن پراکنی که می کنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می کنند و در جلوی همین هیأت فرماندة پادگان را گلوله باران می کنند«…
کمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین، حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود. مشکلات فراوان ارتش سبب شد تا فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران با درخواست وقت ملاقات از امام خمینی(ره) برای بیرون رفتن از این وضعیت چاره اندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند. تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط بر ارتش برگردد. امام خمینی نیز (ره) با صدور پیامی تاریخی در تاریخ 29 فروردین سال 58 خطاب به ملت ، سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند. دربخشی از پیام امام خمینی(ره) آمده بود:
«روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مىشود. ارتش در این روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمایند.
ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اكنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت كشورمان كوشش كنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم».
امام خمینی(ره) در بخش های دیگر پیام خود نیز مشکلات دیگر پیش روی ارتش را نیز مورد توجه قرار دادند تا توطئه های داخلی و خارجی علیه ارتش جمهوری اسلامی ایران را نقش بر آب کنند.
از آن تاریخ به بعد هرسال در سالگرد صدور این پیام، روز ارتش در سراسر کشور جشن گرفته می شود و ارتش در شهرهای مختلف به رژه و نمایش قدرت می پردازد.
از جمله دستاوردهای مهم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان به ساخت تانکهای تیام، سفیر، باهر، صمصام، شاهر و کرار اشاره کرد.
همچنین، در سال ۷۵ از یک مدل تانک ذوالفقار رونمایی شد که سلاح اصلی آن توپهای ۱۲۵ میلیمتری بوده و از دو قبضه مسلسل ۱۲.۷ میلیمتری سری دوشکا استفاده میکند.
پروژه حیدر ۴۱ یا شهید جودی اولین پروژهای که به خشاب الکترونیک مجهز شده بود. قابلیت تیراندازی از از راه دور با بیسیم و بدون بیسیم و کاهش تعداد خدمه آن از جمله ویژگیهای این پروژه محسوب میشود که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران رونمایی شده است.
پروژه شهید مرادی یا حیدر ۴۴ یکی دیگر از پروژههای ارتش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده که از یک سامانه راکت انداز ۱۲۲ میلیمتری برخوردار است.
ناوشکن جماران یکی از شاهکارهای کشور در حوزه نیروی دریایی است. طول آن حدود ۹۴ متر و وزن این ناوشکن هزار و ۵۰۰ تن است.
سرعت جماران قابل مقایسه با ناوشکنهای دیگر نیست. این ناوشکن از قدرت مانور و ماندگاری بالایی برخوردار است و همین قابلیت آن سبب میشود تا به خوبی خود را با شرایط نامناسب دریاها سازگار کند. آنچه که بیش از هر مسئله دیگری مورد توجه است، ساخت این ناوشکن بدون حضور حتی یک متخصص خارجی است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اولین زیر دریایی ساخت داخلی توسط متخصصان داخلی رونمایی شدند. زیردریایی غدیر توانایی رهگیری شناورهای سطحی و زیر سطحی، حمل نیروهای ویژه و پنهان شدن از رادار دارد کما اینکه از قدرت جا به جایی سریع نیروها نیز برخوردار است.
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول این سالها، علاوه بر آنکه جنگندههای «آذرخش» و «صاعقه» را ساخته و عملیاتی کرده است، جنگنده «قاهر ۳۱۳» که توانایی حمل و شلیک ۶ موشک هوا به هوا را دارد نیز به ناوگان هوایی کشور اضافه کرد
راهاندازی سیستم تصویری بومی «شبیهساز فانتوم»، بازآماد یک جنگنده «سوخو ۲۴» و یک هواپیمای «ایلوشین»، تولید جک هواپیمای ایلوشین، سوختگیری سوخو از سوخو در ارتفاع پست برای نخستین بار، تجهیز جنگندههای F-۷ به موشک و تسلیحات جدید و همچنین افتتاح چندین باند پروازی در سراسر کشور، از جمله اقدامات و دستاوردهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به شمار میآید؛ در حوزه دریا نیز ناوشکنهای «جماران» و «دماوند» و «سهند» مهمترین دستاوردهای دفاعی ایران اسلامی در عرصه دریایی محسوب میشوند؛ شناورهایی مدرن و پیشرفته که آبروی جمهوری اسلامی ایران در آبهای منطقهای و بین المللی شدهاند .
البته دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران تنها به اینها خلاصه نمیشوند چنانچه ایران اسلامی از یکی از بزرگترین خریداران سلاح قبل از انقلاب امروز به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تسلیحات نظامی در حوزههای زمین، دریا، هوا، پهپادی، موشکی و … شده است و نیروهای مسلح و ارتش جمهوری اسلامی ایران در اوج عزت و اقتدار چه در خاک ایران اسلامی و چه در بیرون از خاک کشور و آبراهههای بینالمللی حافظ منافع ملت ایران هستند.