به گزارش اختصاصی
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه؛ یکی از مسائل مهمی که بایستی برای هر جامعهای حائز اهمیت باشد بحث نگهداری از آثار باستانی و میراث فرهنگی آن جامعه است چرا که این آثار به اصطلاح امروزی ما شناسنامه و کارت ملی یک پهنه به شمار میآید و به عنوان سند هویت آن منطقه نشان میدهد که این شهرستان یا لیت روستا یا شهر حداقل قدمتش چه میزان بوده است.
چنانچه اگر بقایای تمدنهای قدیمی در کشور پیدا نمیشد هیچگاه ساکنان آن نمیتوانستند یک ارزش جدید را به دلایل بالندگی فرهنگی خود اضافه کنند.
بعنوان مثال اگر بقایای تمدن جیرفت کشف نمیشد هیچگاه این امر به دلیلی برای تفاخر مردمان جنوبکرمان تبدیل نمیشد بنابراین هر جامعهای به ارزشهای فرهنگی، باستانی و تاریخی خود را دوست دارد و بدان عشق میورزد و علاقه دارد که این ارزشها جلوی چشمش باشد و وقتی میهمانی برایش میآید در مورد آن صحبت کند و آن را به میهمانان نا آشنا با فرهنگش نشان دهد.
چنانچه امروز همه وقتی نام اصفهان میآید اولین جایی که ذهنمان به آن پرواز میکند میدان نقشجهان است که بهنوعی هویت فرهنگی اصفهان و شکوه پایتخت صفویان را جار میزند، یا ما وقتی از شیراز سخن به میان میآوریم امکان ندارد ذهنمان به سوی دروازه قرآن، سعدیه و حافظیه پرواز نکند و یا حتی در نگاه به تهران بین دو نماد اصلی این کلانشهر که یکی نماد مدرنیته یعنی برج میلاد و یک نماد تاریخیتر میدان آزادی رغبتها به میدان آزادی بسیار بیشتر بوده است چنانچه روزگاری کمتر تهرانرفتهای را میشد پیدا کرد که عکسی را از خود در مقابل میدان آزادی ثبت نکرده باشد.
بنابراین علاقه مردم به آثار تاریخی مخصوصا آثاری که تبدیل به برند یک منطقه شده است امری بدیهی و اظهر من الشمس است، حال سوالی که برای ما به عنوان شهروند ساکن در شهر بندرعباس ایجاد میشود این است که نماد و برند تاریخی شهر ما چیست و کجاست؟
وقتی کسی به شهر ما میآید به جز دریا که یک ظرفیت طبیعی و خدادادی است برای اینکه هویت شهرمان را به نمایش بگذاریم و از او عکسی ثبت کنیم که به محض مشاهده توسط سایرین بندرعباس برایشان تداعی شود، کجا باید این اتفاق را رقم بزنیم؟
برای منی که اهل این شهر هستم پاسخی برای این سوال ندارم اما به راحتی میتوانم نقش جهان، سی و یه پل و عالیقاپوی اصفهان، شاهگلی و بازار بزرگ تبریز، کوهسنگی و کلات مشهد، حافظیه و سعدیه شیراز و … را در شهرهای دیگر با کمترین فکری به زبان بیاورم.
اما به راستی نماد شهر من کجا است؟ مگر میشود باور کرد که بندرعباس، یا بندر شاه عباس هیچ نمودی در تاریخ نداشته باشد؟ یا مگر میشود تنها نماد تاریخی شهر من معبدهندوهایی باشد که بین سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۳ در این شهر زندگی میکردند؟
پاسخ واضح است، نه نمیشود! بدون شک بندرعباس به عنوان یکی از بنادر مهم کشور دارای پیشینه تاریخی ملموس و ناملموس است اما این نماد تاریخی در غربت بیتوجهی و در بین دیوارها محصور شده است و نشانی از آن وجود ندارد.
بایست باور کنیم که تاریخ بخش جدانشدنی یک جامعه است و فرآیندی زنده است که میتواند برای توفیق آن جامعه مفید باشد لذا اگر به فراموشی سپرده شود، در واقع مردم رنجهای پیشینیان، تجربیات با سختی به دست آمده، چالشها، پیروزیها و شکستهای خود را از دست دادهاند و با توجه به تکرارپذیر بودن تاریخ ممکن است دوباره شاهد آن باشیم و مجبور به تجربه مجدد مسائلی که پیشت تجربه شده است اما ملتی که تاریخ خود را حفظ کرده باشد میتواند با نگاه به آن از شکست در تکرار وقایع جلوگیری کند.
شهر بندرعباس به خودی خود آثار باستانی و تاریخی خیلی زیادی ندارد بنابراین برای سازمانها و دستگاههای مسئول نگهداری از این آثار محدود نباید خیلی سخت باشد اما با این وجود شاهد بی مهری و غربت آثار باستانی و میراث فرهنگی در شهر بندرعباس هستیم، چنانچه در دل یکی از مراکز علمی بندرعباس عمارتی دور از چشم مردم و پژوهشگران دارد نفسهای آخر خود را میکشد که به تعبیری قدیمیترین بنای تاریخی شهر بندرعباس محسوب میشود و حداقل بیش از 3 قرن قدمت دارد این بنا که روایتکننده تاریخ استعمار در گَمبرون و خلیجفارس و حال و روز خوبی ندارد و با وجود اینکه وعدههایی برای احیای آن داده شده بود اما خبرهای خوبی با کلیدواژه عمارت کلاهفرنگی بندرعباس به گوش نمیرسد.
عمارت کلاه فرنگی بندرعباس، امروزه در بلوار آیتالله طالقانی بندرعباس روبروی اسکله شهید حقانی و در حیاط حوزه علمیه مدرسه النبی(ص) قرار گرفته است که بخشی از آن در پارکینگ صدف قابل مشاهده است و هزار افسوس که در سایه بیتوجهی مسئولین امر به فضایی مخروبه، مستهلک و بلااستفاده تبدیل شده است و با وجود اینکه این اثر در سال 1384 با شماره 13835 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است هیچ اقدامی جهت بازسازی، احیا، مرمت و نگهداری آن نشده است و روزگار تلخی را سپری میکند.
در رابطه با پیشینه این بنای تاریخی بایست بگوییم که این بنا در دوران حکومت صفویه و سلطنت شاه عباس صفوی ساخته شده است چرا که در آن ایام بندرعباس اصلیترین مرکز تجارت دریایی حکومت ایران محسوب میشده است و با توجه به حضور استعماری پرتغالیها در منطقه جنوبکشور به ویژه جزیره هرمز که فاصله کمی با بندرعباس هم دارد شاه عباس صفوی با گسیل لشکری به فرماندهی امامقلی خان، پرتغالیها را که آن روزها دارای توپ و نیروی دریایی بودند و مستعمرات فراوانی داشتند از خلیج فارس اخراج کرد و مناطقی مانند بندرعباس، قشم و جزیره هرمز را از دست آنها گرفت.
با اخراج پرتغالیها کمپانی هند شرقی سال 1623 میلادی از دربار شاه عباسی اجازه گرفت که دو تجارتخانه یکی در اصفهان پایتخت حکومت صفوی و دیگری در بندر شاه عباسی (بندرعباس فعلی) تأسیس کند. به همین منظور عمارت کلاه فرنگی در این شهر و در جوار بندرگاه و ساحل تأسیس شد و هلندیها در آن به تجارت و بازرگانی پرداختند.
با گذشت 136 سال از حضور و استفاده هلندیها از این عمارت، آنها بندرعباس را ترک کردند؛ این عمارت به دارالحکومه بندرعباس تبدیل شد اما در سال 1284 با تأسیس اداره گمرک عباسی طبقه همکف این مجموعه به اداره گمرک اختصاص پیدا کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این عمارت ابتدا به عنوان میدان ترهبار و سپس برای استفاده به عنوان حوزه علمیه به امام جمعه وقت آیتالله احمدی فقیه واگذار شد و ایشان نیز این مکان و زمینهای اطراف آن را وقف حوزه علمیه بندرعباس کردند.
تا حدود سال 1370 که ساختمان جدید حوزه علمیه بندرعباس احداث نشده بود، از عمارت کلاه فرنگی به عنوان حوزه استفاده میشد اما با احداث ساختمان جدید، این بنا به حال خود رها شد.
تیرماه سال 98 مدیرکل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان ضمن بازدید از این بنا قول بازسازی و احیای آن را داده بود اما با گذشت چندین سال هیچ اقدامی برای احیا و مرمت آن نشده است و بنای اصلی تاریخی شهر بندرعباس که روایتگر تاریخ ضداستعماری این شهر، تاریخ بازرگانی و حکومتی این شهر و همچنین بخشی از تاریخ علمی این شهر است در حال از بین رفتن است و این درحالی است که شهرهای دیگر ایران نیز بناهایی تحت عنوان عمارت کلاه فرنگی دارند از جمله رشت، تهران، بیرجند اما همه آنها به مکانی زیبا و سرزنده برای جذب گردشگر تبدیل شده است اما در کمال تاسف و ناباوری امروز عمارت کلاه فرنگی پایتخت اقتصادی کشور خرابهای بیش نیست و زمزمههایی به گوش میرسد مبنی بر تخریب این بنا که روح هر دوستدار میراث فرهنگیای را جریحهدار میکند.
عمارت کلاه فرنگی در محوطه حوزه علمیه بندرعباس قرار دارد و در زمینی به وسعت 429 مترمربع و در سه طبقه به طول حدود 30 متر و عرض 14 متر و ارتفاع حدود 9 متر بنا شده که طبقه همکف برای نگهداری کالا و طبقه دوم برای تشکیلات اداری و سکونت و دو حیاط وسیع هم در شمال مغرب با آب انبارهای متعدد بود.
بر فراز طبقه دوم ساختمان هشت گوشی از چوب ساخته بودند که در وسط آن گنبدی مخروطی شکل قرار داشت. گنبد مذکور شبیه به کلاهی بود که در آن روزگاران، مردم اروپایی «فرنگیها» بر سر میگذاشتند به همین سبب آن بخش از ساختمان به کلاهفرنگی شهرت یافت و به تدریج نام کلاهفرنگی به کل عمارت اطلاق شد.
نیما صفا پژوهشگر تاریخ و آثار باستانی استان هرمزگان در گفتوگو با خبرنگار دریای اندیشه با ابراز نگرانی از اینکه زمزمههایی به گوش میرسد مبنی بر اینکه برنامهای برای تخریب عمارت کلاهفرنگی و ساخت یک مرکز تجاری وجود دارد گفت: از ساخت عمارت کلاهفرنگی بندرعباس حدود ۶۰۰ سال میگذرد و زلزله، جنگ و توپ و تفنگهای بسیاری را تحمل کرده است تا به امروز رسیده است اما متاسفانه در عصر ما از وضعیت خوبی برخوردار نیست و بخشی از سقف آن ریزش کرده است.
وی افزود: در حال حاضر مالکیت عمارت در دست مدرسهالنبی(ص) بندرعباس است و علی رغم پیگیریهای مکرری که انجام شده است مسئولان این مدرسه علمیه اجازه مرمت و بازسازی این بنا را ندادهاند هر چند که به لحاظ قانونی آنها نمیتوانند از مرمت و بازسازی یک اثر تاریخی ممانعت کنند.
صفا بیانکرد: عمارت کلاهفرنگی ابتداییترین و قدیمیترین سازهی شهر بندرعباس است که در دوران صفویه احداث شده است، این بنا ابتدا تجارتخانه هلندیها بوده است و بعد از ترک هلندیها به درالحکومه تبدیل شده است و در زمان حمله افغانها به ایران و بندرعباس از این قلعه بعنوان محکمترین سازه شهر به عنوان جانپناه مردم بندرعباس استفاده شده است.
پژوهشگر و فعال عرصه تاریخ و تمدن تاکیدکرد: زمانی که نادرشاه افشار موفق شده است افغانها را شکست و از ایران بیرون کند از این عمارت توپ شادی شلیک شده است و به نوعی این عمارت کلید ورود تاریخ به تاریخ شهر بندرعباس است.
وی خاطرنشان کرد: پیشنهاد ما به مسئولین حوزه علمیه این است که این بنا مرمت و بازسازی شود و بعنوان موزه حوزه علمیه و همچنین کتابخانه تاریخی حوزه مورد استفاده قرار گیرد و مردم بتوانند از آن بازدید کنند.
عباس نوروزی معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان در گفتوگو با خبرنگار دریای اندیشه اظهارداشت: برای بازسازی عمارت کلاهفرنگی بندرعباس هر لحظهای که حوزه علمیه بندرعباس اجازه دهد از هر جایی که شده اعتبار تامین خواهیم کرد تا بازسازی آن آغاز شود.
وی افزود: متأسفانه حوزه علمیه هیچگونه همکاری با ما برای بازسازی ندارد و شاید فکر میکنند شاید به دلیل اینکه عمارت کلاهفرنگی ثبت ملی شدهاست چنانچه بازسازی شود تملک هم میشود در حالی که ما کاری با تملک نداریم و چنانچه بازسازی هم شود مالکیت آن در اختیار حوزه علمیه خواهد بود.
نوروزی بیانکرد: تاکنون هر چه قدر که رایزنی کردهایم موفق نشدهایم حوزه علمیه را مجاب کنیم که اجازه بازسازی و مرمت این بنا را بدهند هر چند که ما سالهای گذشته این پیشنهاد را هم داده بودیم این بنا بعد از بازسازی به یک مرکز فرهنگی حوزوی و کتابخانه هم تبدیل شود.
معاون میراثفرهنگی استان هرمزگان خاطرنشانکرد: خواهشی که داریم این است که همکاریهای لازم انجام شود تا ما بتوانیم این بنای مهم را برای هرمزگان حفظ و بازسازی کنیم.