بازخوانی بیانات امام، رهبری و آیت الله بهجت در رابطه با شهید شیخ فضل الله نوری
  • گزارش و مصاحبه

  • مرداد 11، 1401 - 04:12


به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری بررسی شد؛
بازخوانی بیانات امام، رهبری و آیت الله بهجت در رابطه با شهید شیخ فضل الله نوری

علی ستاری 

به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه، یکی از نقاط عطف تاریخ ایران انقلاب مشروطه است، انقلابی که گر چه سرانجام خوشی نداشت و انحراف در آن مشهود بود اما به هر حال نکته‌ای جدید در تاریخ سراسر استبدادی این مرزو بوم بود و تا حدودی توانست مردم را نیز در تصمیم‌گیری‌های حاکمیت دخیل کند اما این مشارکت مردم در تصمیمات حاکمیت خیلی پابرجا نماند و فقط به یک امری تشریفاتی و تبلیغاتی تبدیل شد.
شاید یکی اصلی‌ترین علت‌های انحراف انقلاب مشروطه رفتاری بود که مسئولان این جنبش بعد از استقرار مشروطه با رهبران این جنبش کردند بدون شک یکی از اصلی‌ترین رهبران فکری که نقش بالایی در همراه کردن مردم با مشروطیت داشته است آیت الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) است و در آن سوی یکی از اصلی‌ترین رهبران نظامی‌ای که به واسطه مجاهدت‌هایش قوای مشروطه توانست قدرت خود را نشان دهد و به حکومت مرکزی را مجبور به پذیرش مشروطه کند ستارخان قره‌داغی بود اما بعد از استقرار مشروطه شیخ فضل‌الله نوری با حکم دادگاه مشروطه اعدام شد و ستارخان ابتدا خلع سلاح، سپس مورد هجوم و زخمی شد و سپس در غربت جان باخت. 
شیخ فضل‌الله نوری یکی علمای صاحب نفوذ تاریخ ایران در دوران مشروطه است که به عنوان نماینده میرزای شیرازی صاحب فتوای حرمت استعمال توتون و تنباکو نقش بسزایی در به نتیجه رسیدن این نهضت از خود به نمایش گذاشت و در نهضت مشروزه نیز نقش داد به همین منظور با توجه به فرارسیدن سالروز شهادت این عالم مجاهد به بازخوانی نظرات بزرگان در مورد شیخ شهید می‌پردازیم.
نظرات امام خمینی(ره) در رابطه با شیخ فضل‌الله نوری 
امام در یکی از سخنرانی‌های خود می‌فرمایند: «راجع به همین مشروطه و اینکه مرحوم شیخ فضل الله رحمه الله ایستاد که - مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمّم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجی ها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند کاری کردند در ایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهدِ دارای مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف، روحانی نما، او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه شیخ فضل الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند. شاید گاهی شما یا مردم خیال بکنند که من اگر چنانچه از روحانیت طرفداری می کنم برای این است که من هم یک معمّم هستم و این گروه گرایی است. من کراراً گفتم که من با هر که معمّم است و اسم خودش را روحانی گذاشته است موافق نیستم، و من کراراً گفتم که روحانی که بر خلاف مسلک روحانیت و اسلام عمل بکند و توطئه گر باشد این از ساواکی بدتر است، برای اینکه ساواکی، ساواکی است و این ساواکی به صورت معمّم و لباس روحانیت پوشیده است.
شیخ فضل‌الله نوری در نظر رهبر معظم انقلاب/سکوت ملت ایران در اعدام شیخ فضل الله عامل انتقال قدرت به رضاشاه
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۴ در جمع کارگزاران نظام با تاکید بر گناه اجتماعی، گناهی که همه‌گان در آن دخیل هستند، می‌فرمایند: ملتی كه در شهر تهران ایستادند و تماشا كردند كه‌ مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل الله نوری را بالای دار بكشند و دم نزدند؛ دیدند كه او را بااینكه جزء بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینكه با جریان انگلیسی و غرب‌گرای مشروطیت همراهی نكرد، ضد مشروطه قلمداد كردند- كه هنوز هم یك عده قلمزن‌ها و گوینده‌ها و نویسنده‌های ما همین حرف دروغ بی‌مبنای بی‌منطق را نشخوار و تكرار می‌كنند- پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشكیل شد و در آنجا انتقال سلطنت و حكومت به رضا شاه را تصویب كردند. آن‌ها یك عده آدم خاص نبودند؛ این یك گناه ملی و عمومی بود. «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منكم خاصّة»؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی كه مرتكب گناهی شدند، نمی‌شود؛ مجازات عمومی است؛ چون حركت عمومی بوده؛ و لو همه‌ی افراد در آن شركت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزی كه به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانك‌های محمدرضا پهلوی سپر كردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سكوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛ حكومت ظلم ساقط شد، حكومت مردمی سر كار آمد؛
رهبری سال ۸۸ نیز در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری به دار آویخته‌شدن شیخ فضل‌الله نوری را نتیجه مماشات علما معرفی می‌کند و می‌گوید: توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزه‌ی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید - مثل مرحوم شیخ فضل‌اللَّه نوری - جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضل‌اللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛ بعضی جانشان را از دست دادند، بعضی آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهی است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم. 
نظرات آیت الله بهجت در رابطه با شیخ فضل الله نوری
"کشته‌شدن مرحوم شیخ فضل‌الله نوری مثل توپ در نجف صدا کرد، و علیه مرحوم آخوند خراسانی تمام شد. اگر این قضیه نبود، ریاست مطلقه و مرجعیت عامه مانند میرزای شیرازی بزرگ رحمه‌الله به ایشان می‌رسید. لذا وقتی بعد از قتل مرحوم نوری نزد مرحوم آخوند آمدند، فرمود: دنیای مرا از بین بردید، آیا می‌خواهید آخرتم را هم از بین ببرید؟!" در محضر بهجت، ج2، ص 620. 
شیخ فضل‌اللّه نوری رحمه‌اللّه بعد از وفات قرآن می‌خواند!
از آقای اشعری که ـ عالم راستگویی است ـ نقل شده که می‌گفت: دایی من که سید، و از شاگردان مرحوم شیخ فضل‌اللّه نوری رحمه‌اللّه بود، در شبی که جنازه ایشان را به قم آورده بودند تا فردا در حجره دفن کنند، در همان حجره صدای قرآن از جنازه آن مرحوم شنیده بود.
آقای دیگری نقل کرده است: لب ایوان مقبره، در صحن مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام نشسته بودم، شنیدم از توی مقبره مرحوم شیخ فضل‌اللّه نوری رحمه‌اللّه صدای قرآن می‌آید. به طرف مقبره رفتم، دیدم کسی نیست، بازگشتم تکرار شد، خلاصه یقین کردم که صدای قرآن از خود صاحب قبر است.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۳۷