دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسبق جمهوری اسلامی ایران را شاید امروز بتوان اپوزیسیون ترین رجل سیاسی کشور دانست اما این مرد یادآور روزگارانی نه چندان دور تاریخ ایران است که هنوز هم خیلی ها امیدوار به بازگشت به آن دوران هستند اما شاید گرد فراموشی بزرگترین سم مهلک این روزهای مردم است دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی آن چنان بد عمل کرد که مردم فراموش کردند که در 4 ساله دوم دولت احمدی نژاد چه فشارهایی را متحمل شدند و بیم آن می رود که دولت آینده کشور نیز آن قدر بد عمل کند که مردم در انتظار بازگشت به دولت دکتر روحانی باشند.
اما علت محبوبیت دکتر محمود احمدینژاد که هنوز هم که هنوز است خیلی ها فکر می کنند چنانچه تائید صلاحیت می شد می توانست قطب دوم انتخابات ریاست جمهوری و حتی پیروز رقابت ها باشد چیست؟
خیلی ها و شاید اکثر قریب به اتفاق ملت ایران احمدی نژاد ورژن سال 84 را بسیار دوست دارند اما احمدی نژاد ورژن 1400 به حدی شور همه چیز را درآورده است که به زعم خیلی ها جریان انحرافی است و بسیار مشکل ساز است.
اولین شاخصه احمدی نژاد سال 84 که توانست حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر هاشمی رفسنجانی مرد بی رقیب سیاست ایران را شکست دهد ولایتمداری و ذوب بودن او در ولایت بود احمدی نژاد در آن دوران می گفت که آمده است تا هر چه تیر به سمت مقام معظم رهبری می رود به او برخورد کند اما این شخص در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 یا وجود نهی علنی رهبر معظم انقلاب اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و باعث ریزش شدید آرای خود بین انقلابیون شد و اینک نیز در انتخابات 1400 در برابر مردی که با ادبیات توهین آمیز رهبر معظم انقلاب را مورد خطاب قرار می دهد سکوت پیشه می کند و جمهوری اسلامی ایران را که به پشتوانه خون هزاران شهید استوار شده است را در حال فروپاشی قلمداد می کند.
دیگر تفاوت فاحش احمدی نژاد 84 با احمدی نژاد 1400 در ساده زیستی است
دکتر محمود احمدینژاد در سال 84 که لقب مردمی نژاد را به خود اختصاص داد بسیار ساده زیست بود، اهل سفره های پر زرق و برق نبود، در سفرهای استانی اش در محروم ترین مناطق و محلات حضور پیدا می کرد و همیشه از عدالت برای مستضعفین و محرومین می گفت اما او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری طبق آنچه که عبدالرضا داوری مشاورش افشا کرد با وجود اینکه خود در آن همان زمان منتقد واکسیناسیون مسئولین بود واکسن فایزر تزریق کرده بود و با وجود محدودیت های کرونایی جان جمع کثیری از مردم را برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود بدون رعایت فاصله گذاری و پروتکل ها با دعوت به تجمع به خطر انداخت.
احمدی نژاد خود را فردی دارای تفکرات مبارزه با فساد و تخلفات معرفی می کرد و چنانچه از مسئولی کوچکترین قصور رخ می داد بی برو و برگرد آن ها را عزل می کرد اما بعد از ریاست جمهوری اش در برابر مفاسد معاونینش سکوت کرده و حتی از آن ها دفاع کرد که این هم تفاوتی آشکار بین دوران ریاست جمهوری و پسا ریاست جمهوری احمدی نژاد بود.
یکی دیگر از تفاوت های احمدی نژاد در سال 84 با احمدی نژاد پسا 84 تجدید نظر در استکبارستیزی بود در حالی احمدی نژاد سال 84 فردی کاملا دشمن ستیز و استکبار ستیز بود و به هیچ عنوان حاضر به امتیاز دهی به غرب نشد و اسرائیل را همیشه مورد غضب و تهدید قرار می داد احمدی نژاد پسا 84 به چهره ای تبدیل شد که از ضرورت مذاکره با آمریکا سخن گفت و صحبت های پیشین خود در دوران ریاست جمهوری اش در رابطه با نابود کردن اسرائیل را تکذیب کرد او حتی در برابر بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی که دستش به خون هزاران کودک و زن بی گناه یمنی آلوده است هم نرمش نشان داد و او را عالیجناب خطاب کرد.
اما چه چیز باعث ایجاد این چنین تناقضات آشکاری در دکتر محمود احمدی نژاد شده است که حاضر شده است اصول اولیه خود را زیر پا بگذارد و به خون هزاران شهید والامقام و وصایایشان که همواره در آن به تبعیت از ولایت فقیه توصیه می کردند پشت کند.
پاسخ واضح است ایجاد غرور کاذب برای محمود احمدی نژاد و تقدس سازی برای او! مرسوم است که هر فرد را باید از نقطه قوت او شکست داد نقطه قوت احمدی نژاد مردمی بودن و ولایتمداری اش بود که باعث شده بود بسیاری از نیروهای انقلاب حول محور او ائتلاف کنند پس برخی از اطرافیان احمدی نژاد که رهبری خطر نفوذ آن ها را گوشزد کرده بود از وجهه مردمی و رای مردمی احمدی نژاد استفاده کرده و او را در مقابل رای مردمی ولی فقیه قرار دادند و این را به او القا کردند که تو با این همه رای و محبوبیت مگر کمتر از ولی فقیه هستی؟
این موضوع باعث شد احمدی نژاد در همان دایره ی قدرتی سال 84 می گفت خارج از آن است حل شود و به مانند بسیاری از بزرگان دیگر که مسیرشان از مسیر انقلاب جداشد به دنبال سهم خواهی از سفره انقلاب بیافتد لذا ما شاهد بودیم احمدی نژاد بعد ثبت نام در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شورای نگهبان را که خود سال 84 و 88 از فیلتر آن رد شده بود و در برابر ادعای تقلب سال 88 با استناد به شورای نگهبان پیروز شده بود بایستد و تایید صلاحیت شدن را سهم و حق خود در برابر شورایی بداند که هم وجاهت شرعی دارد و هم وجاهت قانونی!
و دوم اینکه با تحریم و به رسمیت نشناختن انتخابات به جنگ جمهوریتی برود که خود ساخته و پرداخته ی همان جمهوریت است.
جریان نفوذ برای به انحراف کشاندن احمدی نژاد در برابر دیانت و ولایت مداری احمدی نژاد نیز برخی القائات مذهبی را وارد کرد که موجب شد احمدی نژاد به این حس دست پیدا کند که اوامر و نواهی و حرکاتش دارای یک نوع تائیدیه از سوی الوهیت است که در این مجال فرصت بازکردن بحث در آن مورد نیست.
خلاصه مطلب تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام و آنچه آشکار است پیروزی حق بر باطل خواهد بود چه بسا چپ هایی در دایره ی قدرت راست شدند و چه بسا راستی هایی که با اصل و نصب و حق و حقانیت چپ افتادند لذا گذشته افراد ملاک خوبی برای ارزیابی آینده آن ها نیست.
علی ستاری