جزیره لارک این گوهر گمشده خلیج فارس، با وجود طبیعت بکر و چشماندازهای شگفتانگیزدر سایه کمبود امکانات، مهاجرت جوانان و فراموشی برنامههای توسعهای، در انتظار نگاهی تازه برای شکوفایی است.
مرتضی سلیمانی
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه ؛در میان درخشش خورشید بر امواج آرام خلیج فارس، جزیرهای کوچک و افسونگر به نام لارک همچون نگینی بکر بر پهنه دریا میدرخشد. این جزیره، با زیباییاش که چون رویای کودکانه دل میرباید، سرشار از رمز و رازهایی است که در سکوت بادهای ملایم جنوب زمزمه میشوند. اما این زیبایی شگفتانگیز، حقیقت تلخی را نیز در دل خود پنهان کرده است؛ حقیقتی از زندگی در انزوا، کمبود و فراموشی.روایتی از زندگی بر لبههای محدودیت در دل این جزیره، تنها ۴۰ خانوار زندگی میکنند؛ مردمانی که گویی از جهان شلوغ بیرون بریدهاند و خود را به آرامش خلیج سپردهاند. اما این آرامش، بهایی سنگین دارد. آنها که اغلب به صیادی یا دامداری مشغولاند، روزگارشان در سایه مشکلاتی میگذرد که بر تمامی جنبههای زندگی سایه افکنده است. از آموزش گرفته تا بهداشت، از تأمین آب و برق تا راههای ارتباطی، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا زندگی در لارک را سختتر از آنچه هست جلوه دهند.
کمبودهایی که زندگی را درهم میشکند
در لارک هر چالش قصهای دارد؛در این جزیره تنها یک مدرسه ابتدایی وجود دارد؛ ساختمانی ساده که گویی بهسختی صدای کودکان را تحمل میکند. اما پس از پایان دبستان، آرزوهای نوجوانان لارکی به مسافتی دور گره میخورد: قشم، بندرعباس یا هرجایی که بتواند امیدی تازه بدهد.
اگر ساکنان لارک دچار بیماری شوند، حتی سادهترین درمانها نیز نیازمند سفری طولانی به بندرعباس است؛ سفری که گاهی جان آدمی را میگیرد.
تصور کنید که برای هر جرعه آب، وابسته به دستگاههای شیرینکنندهای باشید که شاید روزی از کار بیفتند. برق هم گاهوبیگاه قهر میکند و تاریکی جزیره را دربر میگیرد.
راه ارتباطی لارک به سرزمین اصلی قایقهای کوچک و فرسودهای است که در هر موج بلند دریا، صدای شکایتشان به گوش میرسد. در نبود اسکلهای امن سفر به لارک یا از آن، به سفری ماجراجویانه بدل میشود.
پلی میان گذشته و آینده
لارک روزگاری، ایستگاهی پررفتوآمد در مسیرهای تجاری خلیج فارس بود؛ جزیرهای که کشتیها در آن پهلو میگرفتند و تاریخ در آن نفس میکشید. اما امروز، گویی این جزیره از نقشه توسعه حذف شده است. بااینحال، آینده همچنان میتواند دستساز مردمان این سرزمین کوچک باشد؛ آیندهای که در آن، زیباییهای طبیعی و فرصتهای بالقوه لارک، به پلی برای بازگشت رونق تبدیل شوند.
فرصتهایی که انتظار شکوفایی میکشند
در دل تمام این مشکلات، امید موج میزند. لارک میتواند با حمایتهای دولتی و سرمایهگذاری بخش خصوصی، چهرهای تازه به خود بگیرد.
سواحل دستنخورده و چشماندازهای بکر لارک، میتواند طبیعتگردان و ماجراجویان را به این جزیره بکشاند. ایجاد اقامتگاههای بومگردی، تورهای دریایی و تفریحات آبی، نهتنها درآمدی پایدار ایجاد میکند بلکه فرهنگ مردم جزیره را به جهانیان معرفی خواهد کرد.
احداث مدارس جدید، راهاندازی سیستمهای آموزشی آنلاین، و تجهیز مراکز درمانی، میتواند ابتداییترین نیازهای مردم جزیره را برطرف کند.
لارک با نور خورشید و بادهای پرتوانش، میتواند میزبان نیروگاههای خورشیدی و بادی باشد که برق پایدار و پاکی به زندگی مردمش هدیه دهد.
چشمانداز؛ لارکی که باید شکوفا شود
لارک، این جزیره کوچک، گنجینهای است که در دل آبهای خلیج فارس نهفته. هر موجی که بر سواحلش میزند، داستانی از امید و انتظار را زمزمه میکند. این جزیره، نه صرفاً مکانی برای زیستن، که میراثی از گذشته و پلی به سوی آیندهای بهتر است.
شاید روزی که صدای قایقهای جدید بر آبهای اطراف لارک بپیچد و نور چراغهای بومگردی ساحل را روشن کند، این جزیره بار دیگر جایگاه واقعی خود را پیدا کند؛ جایی که دیگر در سایه فراموشی نیست و از دل محدودیتها، فرصتی تازه متولد شده است.
لارک هنوز میدرخشد؛ این بار در انتظار نگاهی مهربانتر...
جزیرهای که صدای تاریخ را در دل امواج پنهان کرده است
جزیره لارک نهتنها طبیعتی بکر دارد، بلکه در پس سواحل ماسهای و صخرههای خاموشش، تاریخ کهنی از روزگار تجارت دریایی خلیج فارس نهفته است. کشتیهای بازرگانی که زمانی در اطراف این جزیره پهلو میگرفتند، قصههایی از دادوستد، جنگها و همزیستی تمدنها را روایت میکنند. امروز اما این تاریخ باشکوه، زیر سایه فراموشی، محو شده است. بقایای سکونتگاههای قدیمی و نشانههای تاریخی که در گوشهوکنار جزیره به چشم میخورند، ظرفیت عظیمی برای باستانشناسی و تبدیل لارک به مقصدی فرهنگی-گردشگری ایجاد کردهاند؛ اما تاکنون هیچ تلاشی برای احیای این میراث ارزشمند صورت نگرفته است.
شاید لارک بتواند نهتنها با طبیعت زیبایش، بلکه با تاریخ پنهانش بر سر زبانها بیفتد و به عنوان پلی میان گذشته و حال شکوه فراموششده خلیج فارس را زنده کند.