لزوم ارشادِ گشتِ ارشاد
  • گزارش و مصاحبه

  • مرداد 03، 1401 - 14:04


یادداشت اختصاصی

لزوم ارشادِ گشتِ ارشاد

 

 

مجید یوسفی 
فعال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی


پیوستن بخشی از بدنه مذهبی جامعه به کمپین های ضد حجاب بر اثر رفتار های ناپسند گشت ارشاد
اخیراً فیلم کوتاهی پخش شده مبنی بر اینکه در این فیلم خشونت مامور پلیس در حدی است که بخشی از لباس دختر کنار می‌رود و دختر نیمه عریان به خودروی پلیس منتقل می‌شود. در سراسر این فیلم صدای جیغ های بلند این دختر و نیز فریادهای مکرر مامور به گوش می‌رسد.
انتشار این ویدئو که حاوی تصاویری دردناکی نیز هست، در شبکه‌های اجتماعی باعث به وجود آمدن یک خشم عمومی شده است. البته ویدئوهایی از این دست کمیاب نیست. ویدئوهایی که از برخوردهای خشن کلامی و فیزیکی گشت ارشاد و ماموران پلیس با دختران و زنانی که می‌گویند حجاب را جدی نمی‌گیرند، حکایت دارد. همین چند وقت پیش ویدئوی دیگر از یکی از شهرهای شمالی کشور پخش شد که در آن پلیس با زنی که به زعم آنان بدحجاب بود برخورد فیزیکی شدیدی انجام داد و حتی وی را روی زمین کشان‌کشان به داخل ماشین پلیس منتقل کرد.جلوی فرد بد حجاب را در خیابان می گیرند. با زور و بگو مگو و برخوردهای تند کلامی او را به داخل اتومبیل های گشت ارشاد می برند. برخی را با تذکر آزاد کرده و تعدادی را به بازداشتگاه منتقل می کنند. سپس به افراد بازداشت شده می گویند با پدر و مادرشان تماس بگیرند تا با چادر یا مانتوی بلند بیایند و او را تحویل بگیرند. حال چه بسیارند از بازداشت شدگان که جایی قراری داشته اند، در پی کاری اضطراری بوده اند، یا بیمارند یا ناراحتی قلبی دارند یا مشکلات متعددی که هیچ کدام برای بازداشت کنندگان موضوعیت ندارد و آنها تنها باید به دستور مقام بالا عمل کنند.... در این میان اگر در صف بازداشت شدگان تامل کنید، خواهید دید که نه با مشتی اراذل و اوباش بلکه با بیشماری از دختران و زنان ساده و پاکدلی روبرو هستیم که در پی زندگی روزمره شان بوده و تنها ممکن است وضع حجاب آنها نامناسب بوده یا گاها ظاهرشان در قالب های تعریف شده ما نگنجد. اما ای کاش می شد حرف های دختران و زنان و خصوصاً خانواده های آنان را پس از خروج از بازداشتگاه ها نوشت. حرف که نمی شود گفت، بیشتر فحاشی است.... فکر می کنید مخاطب این فحاشی ها، چه گروهی از کارگزاران و سیاستگذاران را در برمی گیرد یا بهتر است بگوییم چه اندیشه و مکتبی یا بزرگان مکتبی را نشانه می رود؟ حتی اگر از دلشان برنیاید، آنچه نباید را از زبانشان خواهید شنید.
در سال گذشته نیز چندین فیلم جنجالی و خشن از برخورد خشونت آمیز ماموران گشت ارشاد با زنان و دختران بدحجاب در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که ضمن اینکه بر چهره جامعه چنگ انداخت، فضای رسانه‌های داخلی و خارجی را تحت الشعاع قرار داد، به نحوی که تصاویر توام با خشونت برخی از ماموران پلیس با دخترانی که به گفته آنان حجاب مرسوم را نداشتند، بارها و بارها از برخی از رسانه های آن سوی مرز به نمایش درآمد. در نهایت برخوردهای خشونت بار چند پلیس زن که واکنش‌های اعتراضی زیادی را نیز به دنبال داشت.
تا کی باید تجربه های گذشته را تجربه کنیم و خطاهای گذشته را تکرار؟ به راستی برخوردهای "گشت های کمیته" با مساله حجاب زنان در سال های 60 تا 70 و پس از آن به چه نتیجه ای رسید؟ آیا وضعیت پوشش اجتماعی مردم،حاصل برخوردهای چند دهه گذشته نیست؟ آیا این وضع نامناسب پوشش در ایران که نه مومنان و معتقدان به شریعت را راضی می کند و نه مخالفان و منادیان آزادمنشی را، دستوری و ارشادی به وجود آمده که حالا با دستور و گشت ارشاد به منزل مطلوب رهنمون شود؟ آیا روند بازداشت های گشت ارشاد برای احیای نهی از منکر بدحجابی، جامعه ما را اخلاقی تر خواهد کرد و موجب امنیت بیشتر خواهد شد؟ یا اثر روانشناسی و جامعه شناسی این بازداشت ها بر روی نسل جوان، خانواده ها و عموم جامعه و بازتاب آنها در رسانه ها موجب گسترش امنیت شده یا خواهد شد؟
جای دارد برخی بندهای فرمان هشت ماده ای امام خمینی(ره) در سال 1361 را به یاد آوریم:
هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد، بازداشت و توقیف کند یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است.
هیچ کس حق ندارد در خیابان ها کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود.
هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم را ندارند و تعدی از حدود الهی ظلم است و موجب تعزیر و گاهی تقاص می باشد.
جای سوال است، مگر نه این جمله فرمانده ناجا است که گفت:
(سردار احمدی مقدم) حرکت پلیس در طرح امنیت اخلاقی، اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان وظیفه ای شرعی است و مامورانی که در طرح های امنیت اخلاقی شرکت دارند، باید احکام امر به معروف و حقوق مردم را بدانند. باید با بکارگیری روش های جامعه شناختی و روانشناسی با زبان نرم با مردم صحبت کنیم تا در زمان ارشاد موجب نفرت نشود، در این صورت است که این برخورد موجب اصلاح می شود.
ولی بر خلاف فرمایشات فرماندهی ناجا برخورد خشن برخی ماموران با زنان و دختران به اصطلاح بدحجاب سوال های زیادی را در ذهن تداعی می‌کند. سوال‌هایی از این قبیل، چه کسی به گشت ارشاد اجازه داده فردی را مورد ضرب و شتم یا فحاشی قرار دهد، آنان بر اساس چه «مجوز شرعی» هموطن خود را مورد توهین و ضرب و شتم قرار می‌دهند» حتی اگر فردی جرمی مرتکب شود به عنوان مجرم از حق و حقوقی برخوردار است، پس چرا برخورد برخی از ماموران با مردم قانونمند نیست؟ 
فهم مسئله حجاب در جامعه به دلیل تنوع مسائل اطراف آن کمی سخت شده است. گاهی این دشواری در فهم و یافتن راهکار، دلسوزان این عرصه را به راهکار‌های تک بعدی سوق می‌دهد و گاهی درگیر شدن با ابعاد عمیق و چند لایه این موضوع باعث انفعال و بی‌عملی می‌شود. صفر و یکی شدن در هر حوزه‌ای کار را خراب می‌کند؛ مسئله حجاب هم می‌تواند مصداق جدی این سیاه و سفید دیدن ماجرا است.
تندروی ها در مقابله با بی حجابی نتیجه معکوس داشته است
برخورد با بدحجابی همیشه یکی از ماجراهای جنجالی کشور بوده است و هیچ‌وقت موافقان و مخالفان آن نتوانستند به فهم مشترکی از این مقوله برسند. آن گونه که پیداست تاکنون پیروز این میدان موافقان حجاب بوده‌اند. بنابراین به نظر می‌رسد قوانین و برخوردها با افرادی که پوشش مورد نظر را جدی نمی‌گیرند نیز از سوی این طیف صورت می‌گیرد. نسل جدید، نسلی نیست که از دیگران تقلید کند و بگوید چشم. نسل جدید انتظار دارد که مشکلات اقتصادی، مالی، شغل و امنیتشان حل شود و این مدل تندروی‌ها تا به الآن نتیجه معکوس داشته است.
از آنجا که بحث برخورد با بی‌حجابی با پلیس گره خورده است، یکی از انگیزه‌های به وجود آمدن پلیس ارتقای امنیت اخلاقی موسوم به گشت ارشاد نیز به این دلیل بوده است. موضوع گشت ارشاد که در سال ۸۴ و در زمان دولت نهم پایه‌گذاری شد، همواره یکی از مقوله‌های مورد اختلاف در جامعه بوده است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار بوده است که حتی به تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری نیز ورود پیدا کرد و برخی از کاندیداها با گرفتن ژست روشنفکری، با وعده پایان دادن به این موضوع از آن بهره تبلیغاتی نیز بردند. جمله معروف محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت نهم و دهم که «مشکل امروز ما مدل موی بچه‌های ما نیست» یکی از ژست‌های معروف در این باب است.حسن روحانی، نیز در جریان تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود که «نمی‌شود با نیروی پلیس مشکلات فرهنگی را حل کرد» و وعده داده بود کاری می‌کند که «دختران احساس امنیت کنند.» او گفته بود که «نخواهم گذاشت ماموری بی‌نام و نشان از کسی سوال کند. دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف هستند.» آقای رئیسی هم با شعار حمایت همه جانبه از جامعه زنان با هر پوشش و دیدگاهی پا به عرصه قدرت نهاد . دیر زمانی از بیانات رئیس جمهور های پیشین و کنونی نمی‌گذرد، اما مشاهدات میدانی و همچنین فیلم‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی گواه این است که گویا هنوز مشکل کشور ما موی جوانان است و پلیس نیز به مشکلی که فرهنگی تلقی می‌شود ورود کرده است و نه تنها ماموران به قول روحانی بی‌نام و نشان از زنان و دختران سوال می‌کنند، بلکه گاه حرمت آنان را نیز می‌شکنند و حتی با زور و کتک با آنان برخورد می‌کنند.
برخی رفتار تحقیرآمیز تعدادی از ماموران پلیس با زنان و دختران را نشانگر عمق ناآگاهی، عدم دانش و سواد فرهنگی مامورین از اصول اولیه انسانی و حقوقی امر به معروف می‌دانند و معتقدند کاری که به اسم دین و با شعار امر به معروف و نهی از منکر یا ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی انجام می‌شود، نه تنها تاثیر مثبت در گرایش به حجاب و دینداری ندارد، بلکه کاملاً نتیجه عکس می‌دهد و این رفتار و ادبیات بیش از پیش مردم را از دین دور می‌کند. در حالی که برخی از ماموران با پایمال کردن حقوق اجتماعی شهروندان به خود اجازه هر گونه رفتار خشن با زنان را می‌دهند که براساس روایات دینی حضرت علی (ع) در واکنش به حمله عده‌ای به زن یهودی و ربودن خلخال از پای او، ضمن اینکه در خطبه‌ای اصحاب خود را به‌ خاطر این ماجرا مذمت کردند، فرمودند جا دارد مرد مسلمان از این غصه جان دهد. وقتی خارج کردن خلخال از پای یک زن یهودی این همه اسباب تاسف و تاثر حاکم اسلامی می‌شود، حاجت به گفتن نیست که مسئولین آن چقدر نسبت به مسلمانان حساسیت دارند چه رسد به ضرب و شتم
یاد حاج قاسم زنده باد، همانکه التفات ویژه‌ای به جلوگیری از پاره‌پاره شدن جامعه حتی به بهانه حجاب دارد و می‌گوید: «من و آدم‌های خودم! من و رفقای خودم! من و مریدهای خودم! این بی‌حجاب است! این باحجاب است! این چپ است! آن راست است! این اصلاح‌طلب است! او اصولگراست! خب پس چه کسی را می‌خواهید حفظ کنید؟! همان دختر کم‌حجاب دختر من است… دختر ما و شماست…»
حالا نیز همچنان این پرسش ها درباره برخوردهای امروزین گشت ارشاد مطرح است:
1-اگرحق نداریم به نام ارتکاب گناه، دیگران را بازداشت و احضار کنیم، پس با کدام حکم و بر اساس کدام ادله فقهی در برخورد با حجاب، دختران و زنان در خیابان ها بازداشت می شوند و مادران و پدرانشان برای آزادی آنان احضار می شوند؟
2-شیوه برخوردهای نیروهای گشت ارشاد با بازداشت شدگان، مصداق اهانت و اعمال غیر انسانی و اسلامی نیست؟ آنهایی که معتقدند نیست؛ بد نیست همراه بازداشت شدگان به بازداشتگاه ها یا داخل ماشین های گشت ارشاد بروند و نوع برخوردها را از نزدیک ملاحظه کنند.
3-آیا بازداشت زنان و دختران در خیابان ها به شیوه گشت ارشادی و بعدعکاسی از چهره و ایجاد پرونده، هتک حرمت آنان محسوب نمی شود؟ این در حالی است که دایره بازداشت شدگان در هفته های اخیر وسعت دو چندان گرفته و حتی به هنرمندان و نخبگان جامعه نیز هتک حرمت شده است.
4-به راستی در شرائط سخت و ناگوار اقتصادی و گرانی کنونی که فشارهای آن، خانواده ها را از هم گسسته است، در شرائط گسترش این همه ناامنی اجتماعی از اعتیاد و دزدی، کیف قاپی و قتل و تجاوز و ... تا اختلاس های بزرگ در کشور، در شرائطی که پذیرش ساده ترین معروف ها، برای مبلغان دین دشوارتر از همیشه شده است، عقل سلیم دینی ما، برخوردهای سلبی و نظامی و چکشی را برای نهی از منکری مثل حجاب باید بپذیرد؟ و عقل سلیم سیاستگذاران نیروی انتظامی آنان را واداشته تا به جای رسیدگی و برخورد دائمی با گسترش مواد مخدر در مدارس تا دانشگاه ها و پارک ها، برخورد با کیف قاپ ها که هر روز گسترش بیشتری می یابند و دزدی و گران فروشی و احتکار و ده ها کار اصلی دیگر، پتانسیل وسیعی از نیروهای خود را در شهرها برای رسیدگی به مو و مانتوی زنان سازماندهی کنند؟
5-در نهایت به قول حضرت امام خمینی که همواره با طرح ها و کارهایی که می کنید باید بپرسید آیا با این طرح و اقدام می توانید در قیامت پاسخگوی مردم و خدا باشیم؟
در حالی که به گفته حقوق‌دانان برخورد خشن ماموران پلیس با زنان بدحجاب غیرقانونی است که هنوز برای بسیاری حدود اختیارات و نحوه تعامل و برخورد پلیس با مردم مشخص نیست و در بسیاری موارد هم نسبت به این رفتارها پاسخگو نیستند. واقعیت این است که بسیاری از شهروندان بدون هیچ جرمی با دیدن ماشین پلیس و حتی نام پلیس رنگ از رخ‌شان می‌پرد و احساس ترس می‌کنند البته این به معنای زیر سوال بردن زحمات نیروهای خدوم انتظامی نیست اما با توجه به رفتارهایی که هر از گاهی خود را بر صدر فضای مجازی می رساند و تاثیر منفی بر ضمیر ناخودآگاه مردم به ویژه جوانان می گذارد این تاثیر اثرش از سال ها تلاش برای امر به معروف بیشتر است و هر آنچه که برای دین مداری در ذهن مردم می سازد را از بین می برد و مصداق بارز آن کمپین اعتراض به حجاب اجباری است که خیل عظیمی از دختران محجبه و چادری نیز با ویرال شدن کلیپ های خشونت بار گشت ارشاد نسبت به همنوعانشان به آن ها پیوسته اند 
برای اصلاح جامعه و کم‌شدن آسیب‌های اجتماعی، باید به سراغ حل ریشه مشکلات رفت. ریشه مشکلات نیز بی‌اعتمادی‌ها، گرانی و مشکلات اقتصادی است که جامعه را ناامید می‌کند.
رعایت عفاف وحجاب در جامعه اسلامی ضروری است اما باید دلیل عدم رعایت آن از سوی برخی افراد ریشه‌یابی و علل آن مشخص شود، در واقع برخورد با معلول‌ها کاری از پیش نخواهد برد و تنها احساسات جوانان و عموم جامعه را جریحه‌دار می‌کند و این مسئله در گذر زمان می‌تواند منجر به سرخوردگی‌ و بی‌اعتمادی افراد جامعه به نظام شود. جای بسی تامل است که گشت ارشاد تاکنون نه‌تنها نتوانسته از حجاب، صیانت کند بلکه بذر نفرت و کینه را بین قشری از جامعه پراکنده است همچنین گسل‌های جامعه را تعمیق کرده و بین گروه‌های مختلف جامعه تناقض و نفرت ایجاد کرده است و در این زمان هم ترس مردم نشان می‌دهد که مشکلی وجود دارد و آن هم نحوه تعامل با مردم است که ایرادهای بنیادین دارد که جزء با نوع پاسخگویی و مسئولیت پذیری قابل حل نخواهد بود.