به گزارش سرویس سیاسی دریای اندیشه؛ بحران آب و در طی آن تنش های آبی جزء جداناپذیر از آینده جهان و کشور عزیزمان ایران است و در صورت ادامه سیاست های فعلی مشکلات پیش آمده از بحران های امنیتی تا اجتماعی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
طبق آمار منتشر شده در مهرماه ۱۴۰۰ بیش از ۲۵۹ شهر و ۸هزار و ۵۶۲ روستا با تنش آبی شدیدی روبرو هستند.
در این بین خوزستان با در تنش بودن همه شهرهایش ، اصفهان با تنش آبی ۵۷ شهر از مجموع ۱۱۳ شهر، فارس با تنش در ۳۳ شهر از مجموع ۱۲۰ شهر و مازندران با تنش آبی ۲۵ شهر از مجموع ۶۳ شهرش بیشترین تنش آبی کشور را در خود جای داده اند.
بعد از این استانها؛خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان شمالی و هرمزگان رده های بعدی تنش آبی قرار دارند و استانهای کرمانشاه، کردستان، گیلان، همدان، مرکزی، قم و قزوین نیز هیچ گونه تنش آبی ندارند؛ البته در این بررسی تنش آبی استان تهران نیامده است.
حال جالب توجه است که به آمار ده استان برتر کشور از نظر تمرکز صنعتی در بازه زمانی سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۲ نگاهی بیاندازیم.
استانهای تهران، اصفهان، خوزستان، بوشهر، آذربایجان شرقی، مرکزی، خراسان رضوی، فارس، کرمان، هرمزگان ۸ سال پیش ده استان برتر از نظر تمرکز صنعتی بوده اند.
از این ۱۰ استان برتر تمرکز صنعتی دست کم ۷ استان در تنش آبی شدید قرار گرفته است.
امروزه همه می دانند توسعه بدون آب امری غیر ممکن است و به هیچ عنوان تحقق پیدا نمی کند؛ یکی از حوزه هایی که در کشور شبانه روز آب را می بلعد صنایع هستند و جالب است بدانید که استان اصفهان که در روزهای اخیر شاهد اعتراضات و تجمعات در خصوص بحران آب و خشک شدن زاینده رود داشته است بیش از ۹ هزار واحد صنعتی را در خود جای داده است.
طبق ارزیابی های صورت گرفته میزان مصرف آب فلزات و آلیاژ های آهن، فولاد، طلا و مس بیشترین مصرف آب را در بین صنایع دارند.
حال قطب فولاد کشور در استان کم آبی مانند اصفهان و خوزستان قرار گرفته است؛ قطب صنایع مس استان کم آبی مانند کرمان است و یزد دیگر استان کم آب ایران روز به روز در حال توسعه صنعتی است و تصمیمگیران کشور برای حل مشکلات بی آبی این استانها و تامین آبی که توسط صنایع بلعیده شده است روی اورده اند به پروژه های انتقال آب از استانهای دارای آب به مقصد این چند استان صنعتی و بی آب!
مسئله ای که هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیزد.
درست چند روز پس از تجمع اصفهانی ها این بار مردم شهرکرد در اعتراض به کمبود آب و خشک شدن چشمهها بر اثر احداث تونلهای انتقال آب از این استان به جاهای دیگر در برابر استانداری چهارمحال و بختیاری تجمع کردند.
این تجمع ها می تواند به مسائل امنیتی دامنه داری تبدیل شود که هر از گاهی سر از یک استان و منطقه ای سر برآورد و تنش های استان ها را بیشتر کند.
انتقال آب از مراکز آب خیز به هیچ عنوان امری صحیح و عملی نیست و در بلند مدت فقط مراکز آب خیز را روی ریل نابودی قرار خواهد داد؛ در شرایط پیش آمده برای کشور بهترین راه حل انتقال صنعت است؛ صنایع در استانهای بی آب باید به صورت خرد بین استانهای پر آب غیر صنعتی مانند کرمانشاه، کردستان، گیلان،لرستان، چهارمحال بختیاری و ... تقسیم شود و به صورت کلان این صنایع با تکیه بر شیرین سازی آب دریا در کنار سواحل از بوشهر تا سیستان و بلوچستان استقرار پیدا کنند تا هم هزینه های تولید پایین تر بیاید و هم به تبع آن بهره وری بالاتر رود.
مدیریت کشور باید بر اساس عقلانیت شکل بگیرد نه بر اساس اینکه هر استانی که سهم بالاتری در مدیران عالی داشته باشد بیشتر توسعه پیدا کند.
در حدود ۴ دهه اخیر بیش از ۵۰ درصد قدرت سیاسی و ۴۰ درصد قدرت اجرایی کشور بین دولتمردانی از استان های "اصفهان، یزد، سمنان، قم و کرمان" بوده است که درصد توسعه یافتگی آنها علی رغم استعداد پاینشان نسبت به سایر استانها اظهر من الشمس است.
اما جای بسی تعجب و تاسف دارد که در بین مدیران عالی کشور تا قبل از دولت سیزدهم استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، کهکیلویه و بویر احمد، ایلام و کردستان هیچ سهمی نداشته اند و درصد مدیران آنها صفر بوده است.
تصمیم گیران کشور باید به این نتیجه برسند که باید در صنعتی کردن سوگولی های مرکزی و بی آب ایران بازنگری کنند و صنایع را با مدلی علمی و عدالت محورانه به کرانه های دریایی و ساحلی کشور و استانهای آب خیز با بررسی و کنترل مصرف آب آن ها و تاثیرش بر زیست بوم در بلند مدت انتقال دهند.
انتهای پیام/