روحانی حق ندارد؟!
  • فرهنگی

  • مهر 06، 1399 - 11:04


غرولندهای سیاسی علیه دولت پس از هر سخنرانی رییس جمهوری گرچه به رویه‌ای عادی تبدیل شده است اما از منتقدان باید پرسید که اگر ۱۵۰ میلیارد دلار از منابع مالی کشور تنها در یک برهه قربانی زیاده خواهی‌های آمریکا شود، آیا روحانی حق ندارد ریشه نابسامانی‌های اقتصادی را کاخ سفید بداند؟

فشارهای اقتصادی به مردم، غیرقابل انکارترین گزاره این روزهای کشور است، گزاره‌ای که سبب جستجوی مقصر شرایط و سپس انتقاد شدید از وی را به دنبال دارد. دولت با دو بحران بزرگ و البته موازی در حال دست و پنجه نرم کردن است و در بحبوبه جنگی با دستان تقریبا خالی، انواع  کنایه‌های حقیقی و مجازی را هم از رقبای سیاسی خود نظاره می‌کند. رییس جمهوری و اعضای کابینه‌اش از روزی که تصمیم گرفتند درباره واقعیاتی که تحریم برای کشور در پی داشته است سخن بگویند، بسیاری در مقام انکار این تاثیرات و بی اعتنا به شرایط مقصر تمام کاستی‌ها را دولت معرفی می‌کنند. در مواجهه با چنین هجمه‌هایی حجت الاسلام «حسن روحانی» در هر تریبونی تلاش میکند یادآور این نکته باشد که شرایط امروز ایران در کنار تمام نواقص و کاستی‌های اقدامات و تصمیمات دولت، ریشه در زیاده خواهی‌های «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا دارد که تعداد و تنوع تحریم‌هایی که علیه جمهوری اسلامی وضع کرده است دیگر از شماره و فهرست خارج شده و شدیدترین محدودیت‌های اقتصادی علیه مردم ایران در حال تحمیل است.

معرفی مجدد عامل بحران‌ها

شرایط «اَبَر تحریم» و جنگ تمام عیار اقتصادی این روزها تنها با دوره جنگ هشت ساله ایران و عراق قابل قیاس است و شاید به همین دلیل است که رییس جمهوری روز شنبه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا؛ به منظور نشان دادن شدت این تحریم‌ها گفت: «با تحریم غلط و غیرقانونی و بیجا و ضدانسانی و عملیات تروریستی، جلوی دارو و درمان و مواد غذایی را گرفتند آن‌ها آدم‌هایی هستندکه هیچ وقت ما در تاریخ کاخ سفید را با این توحش ندیده بودیم بزرگترین توحش را انجام دادند.»

حجت الاسلام روحانی در بخشی از سخنان روز گذشته خود تنها به بخشی از این توحش اشاره و تصریح کرد: «در عرض سال‌های ۹۷، ۹۸ و ۹۹ حداقل ۱۵۰میلیارد دلار به کشور لطمه زدند، پنج میلیارد دلاری را که ایران در تدارک گرفتن از صندوق بین المللی پول برای خرید دارو بود، با ممانعت آمریکا همراه شد.» این اشارات به شدت تحریم‌ها برای دولتی که با توافق هسته‌ای توانست اقتصاد در کمای ایران را احیا کند، بسیار گران است و شاید اگر کمی انصاف به خرج دهیم و دلسوز کشور باشیم، تصدیق می‌کنیم که روحانی و دولتش حق دارند نگران این تحریم‌ها و جنگ اقتصادی باشند و بانیان آن را در هر فرصتی به مردم یادآور شوند. قیاس برهه‌های مختلف از سوی رییس جمهوری به عنوان یکی از مهم ترین شخصیت‌های نظام که در چهل سال گذشته در عرصه نخست قدرت و تصمیم گیری همواره حضور داشته است، می‌تواند نشان دهد که میزان دشمنی کاخ سفید با مردم ایران به حداکثر رسیده و دیگر حتی شعارهای ظاهرفریب حقوق بشری و معافیت غذا و دارو از تحریم ها هم کارایی سابق را ندارد.

رییس جمهوری نگران چیست؟

اینکه حجت الاسلام روحانی در سخنرانی‌های مختلف این روزها و هفته‌ها بارها و بارها درباره نقش آمریکا در ایجاد بحران‌های اقتصادی در ایران سخن می‌گوید ریشه در یک نگرانی عمیق دارد و آن ترس از دست دادن اعتماد مردم است. رییس قوه مجریه از همگان می خواهد که به خاطر منافع گروهی و باندی خود، انگشت اتهام و تقصیر را تنها سمت دولت نگیرند. نگاه منصفانه به دولت دوم تدبیر و امید نشان میدهد که این دولت خود قربانی تحریم‌های تروریستی آمریکاست و نه تنها نتوانست از سال ۹۷ تاکنون از مزایای فروش نفت و حتی از منابع مالیات به دلیل رکود اقتصادی کرونا بهره ای ببرد. اداره کشور در چنین شرایطی نه تنها آسان نیست بلکه تامین حداقل مایحتاج کشور هم دشواری‌های خاص خود را دارد.

اگر دولت در جبهه مقابله با آمریکا و کرونا ضعیف جلوه داده شود امید مردم به آینده و عبور از این شرایط سخت به حداقل خواهد رسید. در چنین حالتی تنها قوه مجریه ضرر نمی کند بلکه اعتماد مردم به تمام قوای حاضر در حکمرانی کاهش پیدا خواهد کرد و یکی از مهم‌ترین اهداف تحریم کنندگان یعنی بی‌اعتمادی ساختن ملت به دولت چندان دور از واقعیت نخواهد بود. این بزرگترین نگرانی رییس دولتی است که در سال پایانی مسوولیت خود قرار دارد.

نفرین کاخ سفید به معنای فرافکنی کاستی‌ها نیست

استفاده رییس جمهوری از استعاره نفرین به منظور تبیین نقش تحریم‌های آمریکا در ایجاد شرایط سخت اقتصادی در حالی برخی واکنش‌ها را از سوی گروهی از منتقدان در پی داشت که آن‌ها به عمد یا ناخواسته تمهیدات و اقدامات دولت را در مسیر مقابله با این اقدامات نادیده می‌گیرند، شرایط سخت را می‌بینند اما نه تنها تلاش سخت دولت دیده نمی‌شود بلکه تمام کاستی‌ها هم بر سر دولت و رییس جمهوری آوار می‌شود. در حالی از دولت استراتژی و طرح و برنامه طلب می‌شود و به طعنه لعن و نفرین را کارساز نمی‌دانند که اداره کشور در وضعیت جنگی مهم ترین استراتژی قوه مجریه است و برنامه‌ای جز تامین حداقل‌های زندگی مردم برای دولت اعتباری ندارد. غرولندهای سیاسی در دوران جنگ تمام عیار تحریم از سوی کسانی که خود را دلسوز مردم و کشور و نظام معرفی می‌کنند، تنها به یک دلیل صورت می‌گیرد و آن عدم باور شرایط جنگی است. تحریم‌ها این بار نه مانند دوران دولت قبل قطعنامه‌دان شورای امنیت بلکه تاروپود اقتصاد ایران را هدف قرار داده است.

با تمام این تفاسیر دولت خود را مبرا از اشتباه و کاستی نداسته و نمی‌داند، نگاهی عاقلانه و منصفانه به اوضاع کشور پس از شیوع کرونا به ویژه و آن هم زمانی که این بحران بسیاری از اقتصادها را هم فلج کرده است، در کنار تمام کاستی‌های غیرقابل انکار تلاش دولت را هم نشان می‌دهد و البته دولتی که در این مسیر جز برخی حرکت‌های پوپولیستی و شعارمحور، همکاری و همراهی راه‌گشایی از دیگر نهادها نداشته است. با این همه اگر قرار بود قوه مجریه از زمان خروج «دونالد ترامپ» از برجام تنها به لعن و نفرین وی بپردازد، قحطی و هرج و مرج محتمل‌ترین گزینه جامعه بود، رییس جمهوری نفرین را تنها برای گم نشدن مقصر اصلی بحران‌ها استعاره و استفاده کرد وگرنه دولت دوم تدبیر و امید با تمام هجمه ها و البته کاستی‌ها هرگز استراتژی نفرین و دست روی دست گذاشتن را در پیش نگرفته است و تا آنجا که امکان داشته و دارد حتی از پروژه‌های عمرانی خود هم در اقصی نقاط ایران دست نکشیده و هر پنجشنبه پروژه‌های متعددی را افتتاح می‌کند. همانگونه هم که «اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهوری گفته است؛ دولت با وجود اینکه تحریم‌ها، سختی‌های زیادی را برای مردم کشورمان بوجود آورد اما از دل این بحران‌ها فرصتی برای افزایش ظرفیت تولید و توان کشور بدست آمد و چرخ اقتصاد کشور را به چرخش درآورده است