مرتضی سلیمانی

 در حالی که ۱۸۰ خانواده آتش‌نشانان بندرعباس چشم‌انتظار کلید خانه‌های‌شان هستند، پیمانکاری پروژه ۳۰۰ واحدی به نام یک دختربچه ۹ ساله در سال 1400 ثبت شده است و اکنون 4 سال است این پروژه پشت نام یک پیمانکار ۹ ساله خاک می‌خورد.؛ ماجرایی که نشانه‌ای روشن از شکل‌گیری یک شبکه فساد سازمان‌یافته در تعاونی‌های مسکن هرمزگان است.

به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه، هر سال هزاران کارگر و کارمند با امید خانه‌دار شدن، پس‌اندازهای زندگی‌شان را به تعاونی‌های مسکن می‌سپارند. اما در هرمزگان، داستان تلخی در جریان است که نشان می‌دهد این امید، برای صدها خانواده به کابوس تبدیل شده است.

در گفت‌وگو با یکی از سهامداران و افراد مطلع، پرده از یک زنجیره سازمان‌یافته فساد برداشته می‌شود؛ زنجیره‌ای که با تکیه بر نفوذ مدیران عالی رتبه و بستگان آنان در نهادهای دولتی سرمایه‌های مردم را بلعیده و حتی پروژه‌ای ۳۰۰ واحدی برای آتش‌نشانان بندرعباس را به نام یک کودک ۹ ساله ثبت کرده اند.

ماجرای پیمانکار ۹ ساله؛ نقطه شروع رسوایی

در جریان گفت‌وگوی اختصاصی با یکی از سهام‌داران و مطلعان پرونده، پرده از واقعیتی برداشته شد که باورنکردنی نیست.

به گفته این فرد، پیمانکاری ساخت ۳۰۰ واحد مسکونی در نایبند شمالی بندرعباس، بر روی زمینی به مساحت ۷۵۰۰ متر مربع، به نام یک دختر بچه ۹ ساله ثبت شده است. این پروژه که از سال ۱۴۰۰ کلید خورد، تاکنون حتی یک آجر هم روی آجر نگذاشته است.

اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بررسی‌های غیررسمی نشان می‌دهد این کودک، یکی از بستگان نزدیک یک مقام بانفوذ در استان است و تنها در اسناد رسمی به عنوان پیمانکار معرفی شده؛ در حالی که تصمیمات واقعی در جلسات غیرعلنی و پشت درهای بسته توسط حلقه‌ای خاص از نزدیکان آن مدیر  گرفته می‌شود.

نکته تکان‌دهنده اینجاست که خانواده‌های آتش‌نشان بندرعباس ـ که سال‌هاست در سخت‌ترین شرایط کاری به شهر خدمت کرده‌اند ـ حالا در صف انتظار خانه‌ای هستند که عملاً توسط یک شرکت کاغذی و به نام یک کودک اداره می‌شود.

به گفته مطلع پرونده:«حتی برخی پرداخت‌های اولیه پروژه هم به حساب‌هایی واریز شده که هیچ ارتباط عملیاتی با کارگاه ساختمانی ندارد. این یعنی پروژه از همان روز اول روی کاغذ متولد شد و همان‌جا هم مانده است.»

منابع مستقل می‌گویند که ردپای این الگوی عجیب در چندین تعاونی مسکن دیگر هم مشاهده شده و احتمالاً بخشی از یک شبکه فساد سازمان‌یافته است که با استفاده از اسامی پوششی، پیمانکاری‌ها را در اختیار می‌گیرد، منابع مالی را خارج کرده و سپس پروژه را به تعطیلی می‌کشاند.

این بخش از پرونده اکنون به درخواست اعضای تعاونی‌ها به مقامات قضایی ارسال شده، اما خبرها از «کندی غیرعادی روند بررسی» حکایت دارد؛ این اعضا مدعی هستند که کندی‌ای  روند اجرایی این پرونده  شاید بی‌ارتباط با سطح نفوذ پشت‌پرده این شبکه نباشد.

سال ۱۴۰۰، پروژه‌ای با هدف ساخت ۳۰۰ واحد مسکونی ویژه آتش‌نشانان بندرعباس در زمینی به مساحت ۷۵۰۰ مترمربع در منطقه نایبند شمالی تعریف شد.

اما اسناد رسمی نشان می‌دهد پیمانکار این پروژه نه یک شرکت باسابقه عمرانی، بلکه یک دختر بچه ۹ ساله است؛ دختری که بنا به اطلاعات موثق، از بستگان مسئولان بانفوذ استان هرمزگان می‌باشد.

سه سال پس از آغاز رسمی پروژه، حتی یک آجر روی آجر گذاشته نشده و ۱۸۰ خانواده آتش‌نشان در بلاتکلیفی مطلق به سر می‌برند.

این فرد مطلع به ما گفت:«همه اعضا فکر می‌کردند تا پایان ۱۴۰۱ کلید خانه‌هایشان را می‌گیرند. اما حالا حتی دفتر کارگاه هم وجود ندارد. ما فقط یک زمین خاکی داریم و یک دفترچه سهام که هر روز بی‌ارزش‌تر می‌شود.»

 

این فقط یک مورد نیست؛ فهرست قربانیان

پروژه پیمانکار ۹ ساله تنها نوک کوه یخ است. مستندات حاکی از آن است که تعاونی‌های زیر نیز قربانی روش‌های مشابه شده‌اند:تعاونی علی‌بن‌ابیطالب (وابسته به کارکنان نیروی انتظامی)،تعاونی کارگران آب منطقه‌ای،تعاونی ناجیان (ویژه کارکنان آتش‌نشانی بندرعباس)هر کدام از این تعاونی‌ها با وعده‌های جذاب و تبلیغات گسترده سرمایه‌های اعضا را جمع‌آوری کرده و سپس منابع را به مسیرهای  دیگر منتقل کرده‌اند.

 

الگوی فساد؛ از فریب تا انحراف منابع مالی  سیستماتیک

با بررسی اسناد و روایت‌ها، یک الگوی ثابت در اقدامات این شبکه آشکار شده است: جلب اعتماد با وعده‌های ساخت سریع و ارزان،جلسات پرشور، ماکت‌های سه‌بعدی، و شعارهایی که در نهایت هیچ‌کدام عملی نشد.

نفوذ به هیئت‌مدیره تعاونی‌ها،جا دادن افراد وابسته به باند در سمت‌های کلیدی،برداشت و انحراف منابع مالی

سرمایه‌گذاری غیرقانونی در ارز، سکه و خرید املاک شخصی، اسناد صوری و عملیات ساختگی،صدور فاکتورهای ساخت‌وساز برای کارهایی که هرگز انجام نشده‌اند.،نفوذ در نهادهای نظارتی و اجرایی هستند که بنا به شواهد، مورد نفوذ یا فشار قرار گرفته‌اند.

پیشینه تعاونی‌های مسکن در ایران و هرمزگان

تعاونی‌های مسکن در ایران با هدف تجمیع سرمایه‌های خرد و تسهیل خانه‌دار شدن مردم تأسیس شدند. اما در سال‌های اخیر، فقدان نظارت کارآمد و ضعف قوانین موجب شده این سازوکار به بستری برای تخلفات گسترده تبدیل شود.

در هرمزگان، چندین پرونده مشابه در یک دهه گذشته ثبت شده که نشان می‌دهد این مشکل نه یک حادثه منفرد، بلکه یک الگوی تکراری است.

ابعاد انسانی و اجتماعی فاجعه

بیش از ۱۰۰۰ خانواده در هرمزگان به‌طور مستقیم تحت تأثیر این پرونده‌ها قرار گرفته‌اند. پیامدها شامل:

افزایش شدید فشار روانی: اضطراب، افسردگی و حتی فروپاشی خانوادگی در برخی موارد.زیان مالی جبران‌ناپذیر: نابودی پس‌انداز سال‌ها کار؛افزایش بی‌اعتمادی عمومی به نهادهای نظارتی .

یک آتش‌نشان بندرعباس می‌گوید:«ما جانمان را در آتش می‌گذاریم تا خانه‌ای را نجات دهیم، اما خانه خودمان را از دست دادیم. این بزرگ‌ترین بی‌عدالتی است.»

پرسش‌های بی‌پاسخ

چه نهادی مجوز پیمانکاری پروژه ۳۰۰ واحدی را به نام یک کودک ۹ ساله صادر کرده؟نقش مدیران دستگاه‌های مرتبط در این تخلفات چیست؟چه تضمینی وجود دارد که وجوه برداشت‌شده بازگردانده شود؟چرا با وجود مستندات، روند رسیدگی متوقف شده است؟

تحلیل اقتصادی زیان‌ها

با احتساب میانگین قیمت مسکن در بندرعباس، توقف پروژه‌های مذکور منجر به افزایش فشار تقاضا در بازار و جهش بیشتر قیمت‌ها شده است. این یعنی ضرر مالباختگان نه‌تنها از دست رفتن سرمایه اولیه، بلکه چند برابر شدن هزینه خانه‌دار شدن در آینده است.

مطالبه عمومی و فراخوان ملی

این گزارش خواستار اقدام فوری مقامات ملی  و استانی است و ورود مستقیم  به پرونده.، بررسی ویژه سازمان بازرسی کشور و استان  از کلیه پروژه‌های تعاونی‌های مسکن هرمزگان، انسداد حساب‌های پیمانکاران و مدیران متخلف تا تعیین تکلیف نهایی،انتشار عمومی اسامی متخلفان برای بازگشت اعتماد عمومی.

پرونده پیمانکار ۹ ساله، آینه تمام‌نمای بحران مدیریت و نظارت بر تعاونی‌های مسکن است. اگر امروز به آن رسیدگی نشود، فردا قربانیان بیشتری خواهد داشت و بی‌اعتمادی عمومی به نقطه غیرقابل بازگشت خواهد رسید.

 

#  این دختربچه 9 ساله کیست 

#پرسش‌هایی که پاسخ ندارند

#ردپای کدام یک ازبستگان مدیران بانفوذ  در این پروژه دیده می شود