به گزارش دریای اندیشه، روز دانشجو تنها یک مناسبت تقویمی نیست؛ پژواکی است از نسلی که در حساسترین مقاطع تاریخ معاصر ایران، هزینه آگاهی و مقاومت را پرداخت. ۱۶ آذر ۱۳۳۲، نقطهای بود که در آن دانشجویان صدایشان را در برابر بیعدالتی بلند کردند و با وجود فشارها، چراغ اعتراض مدنی و مسئولیتپذیری را روشن نگه داشتند. این روز، یادآور جوانانی است که دانشگاه را صرفاً جایی برای تحصیل نمیدانستند، بلکه آن را قلب تپنده جامعه و بستری برای طرح پرسشهای بنیادین درباره آینده کشور میشمردند.
اهمیت ۱۶ آذر در این است که نه بهعنوان یک واقعه تاریخی محصور مانده و نه تنها برای نسلهای گذشته معنا داشته است. در طول دههها، هر نسل از دانشجویان بازخوانی متفاوتی از این روز ارائه کرده و کوشیده است مفهوم آن را با نیازهای زمانه خود گره بزند. اگر در دهههای نخست، محوریت روز دانشجو مقاومت در برابر فشارهای سیاسی بود، در دهههای اخیر مفاهیمی همچون عدالت آموزشی، توسعه علمی، آزادی بیان، شفافیت، محیطزیست و کیفیت حکمرانی نیز به گفتمان دانشجویی اضافه شده است.
دانشجو همیشه حساسترین قشر نسبت به تحولات اجتماعی بوده است؛ نه به این دلیل که صرفاً جوان است، بلکه بهدلیل قرار گرفتن در محیطی که تفکر انتقادی، دسترسی به دانش و مواجهه با اندیشههای متفاوت را تقویت میکند. روز دانشجو یادآور همین ظرفیت است: توانایی یک نسل برای پرسیدن، تحلیل کردن و تبدیلشدن به موتور تغییرات اجتماعی.
از سوی دیگر، روز دانشجو تنها پاسداشت گذشته نیست؛ فرصتی است برای تأمل در وضعیت امروز دانشگاهها. دانشگاه ایرانی در سالهای اخیر با چالشهایی مانند مهاجرت نخبگان، کاهش انگیزه تحصیلی، مشکلات معیشتی، محدودیتهای فعالیتهای دانشجویی و شکاف میان آموزش و بازار کار روبهرو شده است. بازنگری این مسائل نیز بخشی از رسالت همین روز است؛ زیرا روز دانشجو، روز یادآوری مسئولیتهاست، نه صرفاً یادبود حادثهای تاریخی.
دانشگاه؛ میدان تمرین برای مشارکت مدنی
دانشگاه، اگرچه نهادی علمی است، اما همیشه کارکردی فراتر از آموزش داشته است: پرورش انسان اجتماعی. شاید مهمترین دستاورد روز دانشجو، تأکید بر همین نقش باشد. جامعهای که دانشجو در آن منزوی باشد، دانشگاهی خاموش خواهد داشت؛ دانشگاهی که خاموش باشد، آیندهای کمرمق در انتظارش خواهد بود. از منظر اجتماعی، دانشگاه مکانی است برای تمرین گفتگو، تحمل تفاوتها و ساختن مهارتهای شهروندی. این محیط باید ظرفیت شنیدن صداهای مختلف را داشته باشد، زیرا اساس توسعه در هر جامعهای بر تنوع دیدگاهها و تضارب آرا استوار است. یکی از پیامهای اصلی روز دانشجو همین است: حفاظت از فضای گفتگو، نقد و مشارکت.گسترش انجمنهای علمی و تشکلهای دانشجویی در دهههای اخیر نشان داده که دانشجویان در هر دورهای، مطابق با مسائل زمانه، شکل جدیدی از فعالیت مدنی را میسازند.
از فعالیتهای خیریه و محیطزیستی گرفته تا نوآوریهای فناورانه و کار داوطلبانه، همه نشان میدهد که دانشجو ظرفیت بالایی برای اثرگذاری مثبت اجتماعی دارد، به شرط آنکه این انرژی در مسیر درست هدایت شود و فرصت بروز پیدا کند.امروز مسئله مهم این است: آیا دانشگاه همچنان فرصتی برای مشارکت مدنی فراهم میکند؟ پاسخ این پرسش، تعیینکننده کیفیت توسعه سیاسی و اجتماعی کشور در سالهای آینده است. دانشگاهی که به کارخانه مدرکسازی تبدیل شود، نمیتواند موتور تحول باشد. اما دانشگاهی که به دانشجو اجازه دهد درباره آینده خود فکر کند، ایده بدهد، نقد کند و گفتوگو کند، حتماً به حل مشکلات جامعه کمک خواهد کرد.روز دانشجو، ما را دعوت میکند که به این پرسشها نگاه جدیتری داشته باشیم:– آیا دانشگاه بهاندازه کافی آزادی علمی و فکری دارد؟
– آیا دانشجو میتواند بدون ترس، پرسشگری کند؟
– آیا ساختارهای دانشگاهی توانایی پذیرش نسل جدید با نیازها و دغدغههای متفاوت را دارند؟پاسخ به این پرسشها تنها وظیفه مسئولان نیست؛ جامعه دانشگاهی، استادان، رسانهها و حتی خانوادهها نیز باید نقش خود را در تقویت فرهنگ مشارکت دانشجویی بپذیرند.
آینده روز دانشجو؛ از مطالبهگری تا امید اجتماعی
اگرچه ۱۶ آذر ریشه در یک واقعه تلخ دارد، اما آینده آن میتواند روشن باشد؛ بهشرط آنکه دانشگاه محور توسعه و امید قرار گیرد. در جهان امروز، دانش و خلاقیت مهمترین سرمایه کشورها است. کشورهایی که فضای دانشگاهی خود را پویا، آزاد و نوآورانه نگه داشتهاند، نهتنها در توسعه علمی، بلکه در توسعه اجتماعی و اقتصادی نیز پیشرو شدهاند.
دانشجوی ایرانی امروز علاوه بر مشکلات سنتی مانند اشتغال و امکانات آموزشی، با مسائل جدیدتری نیز مواجه است: رقابت جهانی در حوزه علم و فناوری، تغییرات سریع بازار کار، هوش مصنوعی و تحولات محیطی و اقلیمی. بنابراین، نیاز به تقویت مهارتهای نوآوری، کارآفرینی، کار تیمی، تحلیل، و ارتباطات اجتماعی بیش از گذشته احساس میشود.
در چنین شرایطی، روز دانشجو میتواند به فرصتی برای بازتعریف رابطه دانشگاه و جامعه تبدیل شود؛ مثلاً:
– بازنگری در برنامههای درسی برای افزایش مهارتمحوری،
– تقویت ارتباط دانشگاهها با صنایع و بخش خصوصی،
– فراهم کردن حمایتهای مالی و پژوهشی برای دانشجویان،
– ساختن فضای فرهنگی سالم، بانشاط و گفتگومحور،
– و از همه مهمتر، ایجاد احساس ارزشمندی و دیدهشدن برای دانشجویان. یکی دیگر از نکات مهم این است که روز دانشجو باید به پلی میان نسلها تبدیل شود. نسلهای مختلف دانشجویان تجربههای متفاوتی از دانشگاه داشتهاند. انتقال این تجربهها به نسل جدید میتواند به غنیتر شدن فرهنگ دانشگاهی کمک کند. روز دانشجو فرصت مناسبی برای این گفتگو و پیوند است.آینده این روز زمانی روشنتر میشود که دانشگاه نهتنها محل تولید دانش، که محل تولید امید باشد. امید به آینده، امید به ساختن، امید به بهبود. اگر دانشجو احساس کند انرژی و توان فکریاش در کشور خودش ارزشمند است، قطعاً انگیزه بیشتری برای تلاش و ماندن خواهد داشت.در نهایت، روز دانشجو روزی است که به ما یادآوری میکند:جامعهای که صدای دانشجویانش شنیده شود، جامعهای زنده، پویا و در مسیر توسعه است.دانشگاهی که به پرسشهای دانشجویان احترام بگذارد، دانشگاهی واقعی است.و نسلی که پرسیدن را از دست بدهد، آیندهای برای ساختن نخواهد داشت.
۱۶ آذر نه فقط یادآور گذشته، بلکه نقشه راهی برای آینده است؛ آیندهای که در آن دانشگاه مرکز تفکر، پرسشگری و امید باشد. این روز، فرصتی است برای بازخوانی میراث بیداری و بازتعریف نقش دانشجو در جامعهای که بهدنبال مسیرهای تازه برای پیشرفت و آرامش است.