به گزارش دریای اندیشه، بحث مهریه و شروط ضمن عقد در سالهای اخیر یکی از جدیترین موضوعات حقوق خانواده در ایران بوده است. تغییرات اجتماعی، افزایش اختلافات خانوادگی، رشد تعداد پروندههای مرتبط با مهریه و تغییر نگاه قانونگذار، همه سبب شدهاند که زوجهای جوان بیش از گذشته به اهمیت تنظیم شروط دقیق در عقدنامه توجه کنند.
در این میان، طرحها و اصلاحاتی که در سالهای اخیر درباره محدود کردن ضمانت اجرای مهریه – از جمله کاهش سقف اجرای کیفری از ۱۱۰ سکه به ۱۴ سکه – مطرح شدهاند، اهمیت «شروط ضمن عقد» را بیش از پیش برجسته کردهاند. زیرا بسیاری از حقوقی که زنان در زندگی مشترک نیاز دارند، الزاما از رهگذر مهریه به دست نمیآید و تنها با درج شروط صحیح ضمن عقد است که میتوان از حقوق فردی، اجتماعی و اقتصادی زنان حفاظت کرد.
مهریه از یک پشتوانه سنتی تا موضوعی مناقشهبرانگیز
مهریه در فرهنگ ایرانی از گذشته نوعی پشتوانه مالی برای زن در برابر خطرات احتمالی زندگی زناشویی بوده است. اما در دهههای اخیر، با افزایش ارزش سکه و تعیین مهریههای بسیار بالا، این موضوع به چالشهای گستردهای از جمله افزایش تعداد زندانیان مالی، اختلافات شدید خانوادگی و سوءاستفادههای دوطرفه تبدیل شد. قانون حمایت خانواده، مهریه را تا سقف ۱۱۰ سکه دارای ضمانت اجرای کیفری دانست؛ یعنی مرد در صورت نپرداختن این مقدار، میتوانست تحت پیگرد قرار گیرد. اما مهریههای بسیار سنگینی که گاهی به صدها یا هزاران سکه میرسید، عملاً نه قابل پرداخت بود و نه مفید.
در سالهای اخیر طرح جدیدی در مجلس و نهادهای حقوقی مطرح شده که ضمانت اجرا را محدود به ۱۴ سکه کند تا از سویی زندانیان مهریه کاهش یابند و از سوی دیگر مهریههای غیرواقعی و افراطی تنظیم نشود. هرچند این طرح هنوز به طور کامل تصویب و اجرا نشده، اما فضای حقوقی ایران به سمت کاهش نقش مهریه در تأمین امنیت زنان حرکت میکند. در چنین شرایطی، زنان برای حفظ حقوق خود نیازمند ابزارهای تکمیلی دیگری هستند که مهمترین آنها «شروط ضمن عقد» است.
واقعیت این است که مهریه – چه در حد ۱۱۰ سکه و چه ۱۴ سکه – نمیتواند تمام حقوق ضروری و واقعی زن را پوشش دهد. مهریه یک ابزار مالی است، نه یک ابزار حقوقیِ چندوجهی. بسیاری از مشکلات زنان در زندگی مشترک نه با پول، بلکه با حق تصمیمگیری، آزادی عمل و امکان دفاع حقوقی قابل حل میشود.از سوی دیگر، افزایش مهریه هیچگاه تضمینی برای دوام زندگی یا رفتار مناسب همسر نیست.
مهریه یک «حق مالی» است، اما زنان به «اختیار و امنیت حقوقی» نیز احتیاج دارند؛ چیزی که فقط با شروط ضمن عقد قابل تأمین است.به همین دلیل با محدود شدن نقش مهریه در قوانین جدید، اهمیت شروط ضمن عقد – به عنوان ستون حقوقی ازدواج – بیش از همیشه شده است.شروط ضمن عقد مجموعهای از بندهای قانونی است که زن و شوهر میتوانند هنگام عقد در سند ازدواج درج کنند.
این شروط یا در عقدنامه چاپ شدهاند و با امضا فعال میشوند، یا میتوانند توسط زوجین شخصاً نوشته و به عقدنامه اضافه شوند.شروط ضمن عقد ماهیتاً یک قرارداد است که قانون به رسمیت میشناسد. هر شرطی که «مخالف با مقتضای عقد» نباشد و «امر نامشروع» را شامل نشود، میتواند به صورت قانونی در عقدنامه گنجانده شود.در سند ازدواج ایران شروطی چاپ شده است که اگر زوجین آن را امضا کنند، زن در صورت تحقق هر یک از موارد آن میتواند وکالت در طلاق دریافت کند. این موارد شامل اعتیاد مضر شوهر، ترک زندگی، سوءرفتار شدید، ضربوجرح، ازدواج مجدد بدون رضایت زن، نپرداختن نفقه، بیماریهای سخت، محکومیت کیفری طولانیمدت و موارد مشابه است.
اهمیت این شروط در این است که زن برای استفاده از آنها نیاز به اثبات تخلف دارد، اما وقتی ثابت شود، او میتواند بدون رضایت همسر خود اقدام به طلاق کند. این یک ابزار حیاتی برای زنانی است که درگیر مشکلات جدی با همسر هستند و نمیخواهند اسیر پیچیدگیهای دادگاه شوند.
شروط اختیاری؛ شکلدهنده استقلال زن
بخش مهمتر شروط ضمن عقد، شروطی است که زن میتواند به صورت دلخواه و براساس نیاز خود اضافه کند. در این میان برخی از شروط از اهمیت ویژهای برخوردارند، شرط وکالت مطلق در طلاق (حق طلاق زن)با این شرط، زن «حق طلاق» یا وکالت بلاعزل در طلاق را دریافت میکند. در این حالت زن برای جدا شدن نیازی به اثبات خلاف همسر یا مراجعههای فرسایشی به دادگاه ندارد.
شرط خروج از کشور، زن با این شرط بدون اجازه همسر میتواند پاسپورت بگیرد و سفر کند؛ حقی که برای زنان شاغل، ورزشکار، هنرمند، دانشجو یا اهل سفر بسیار مهم است.
شرط اشتغالاین شرط مانع از دخالت همسر در مسیر شغلی زن میشود. در غیر این صورت مرد میتواند به بهانه «منافی بودن کار با مصالح خانواده» مانع اشتغال شود.
شرط تحصیل، زنان دانشجو یا علاقهمند به ادامه تحصیل با این شرط از محدودیت احتمالی همسر جلوگیری میکنند.
شرط تعیین محل سکونت، طبق قانون، تعیین محل زندگی با مرد است؛ اما با این شرط، زن حق دارد محل اقامت مشترک را مشخص کند.
شرط تقسیم اموال مرد، یکی از شروط جدید و مهم، اختصاص درصدی از داراییهای مرد به زن در صورت طلاق است. این شرط برای زنانی که سالها در خانه زحمت میکشند اما درآمد رسمی ندارند، یک پشتوانه جدی اقتصادی است.
شرط حضانت فرزندان زن و مرد میتوانند درباره حضانت کودک در صورت طلاق نیز شرط بگذارند.با تغییر شرایط اقتصادی، اجتماعی و قانونی، زنان دیگر نمیتوانند صرفاً به مهریه سنگین یا حمایتهای سنتی خانوادهها تکیه کنند. جامعه امروز پویا، متغیر و پیچیده است و نیازمند ابزارهای حقوقی شفافتر و عادلانهتر است.با توجه به اینکه طرحهای جدید درباره مهریه ممکن است ضمانت اجرای آن را محدود کند، اگر زنی شروط لازم را در عقدنامه وارد نکند، ممکن است در آینده در بسیاری از زمینهها دستش بسته باشد:ممکن است اجازه کار یا خروج از کشور نداشته باشد.در صورت بروز مشکل، حق طلاق نداشته باشد.نتواند محل زندگیاش را تغییر دهد.در صورت خیانت یا خشونت شوهر، راه حقوقی سریع و مؤثر برای جدایی نداشته باشد.و در نهایت پشتوانه اقتصادی کافی نداشته باشد.
شروط ضمن عقد دقیقاً برای جلوگیری از چنین مشکلاتی طراحی شدهاند.ازدواج صرفاً یک مراسم نیست، بلکه یک قرارداد حقوقی بلندمدت و پر از جزئیات است. بسیاری از زوجها در روز عقد به دلیل هیجانات مراسم یا فشارهای فرهنگی، به اهمیت شروط ضمن عقد توجه نمیکنند، اما همین بیتوجهی ممکن است سالها بعد به مشکلات بزرگ و غیرقابل جبران منجر شود.از سویی، با تغییر احتمالی قوانین مهریه و محدود شدن ضمانت اجرای آن، زنانی که به مهریههای سنگین دل بستهاند ممکن است با واقعیتهای تازهای روبهرو شوند.
پس بهترین، منطقیترین و قانونیترین راه، استفاده از شروط ضمن عقد است؛ ابزارهایی که در دل قانون جای دارند و میتوانند امنیت شخصی، اجتماعی و اقتصادی زنان را تضمین کنند.ازدواج موفق بر پایه احترام، تفاهم و مشارکت است؛ اما نبود ضمانت حقوقی مناسب، آرامش و اعتماد را از بین میبرد. شروط ضمن عقد نه دشمن عشقاند و نه نشانه بیاعتمادی؛ بلکه قراردادی هوشمندانه برای ساختن آیندهای مطمئنتر هستند. اگر قرار است دو نفر زندگی مشترکی را آغاز کنند، پس لازم است با آگاهی کامل و حقوقی روشن، پا به این مسیر بگذارند تا زندگیشان بر پایه توافق، احترام و اختیار مشترک بنا شود.