به قلم :مرتضی سلیمانی

پیگیری «دریای اندیشه» نتیجه داد و پس از انتشار گزارش «چشمه‌های جوشان در دل آسفالت» در روزنامه دریای اندیشه، بی‌تفاوتی‌ها را شکست. تنها یک روز پس از بازتاب این معضل شهری، روابط‌عمومی شرکت آبفای هرمزگان به همراه عوامل اجرایی منطقه در محل حاضر شدند و عملیات اصلاح شکستگی لوله را به‌سرعت آغاز کردند

به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه ،یک شکستگی لوله در دل آسفالت بندرعباس، هفته‌ها بی‌پاسخ مانده بود. اما انتشار گزارش روزنامه «دریای اندیشه» ورق را برگرداند؛ فردای همان روز، آبفا و عوامل اجرایی منطقه پای کار آمدند. این ماجرا نشان داد رسانه محلی، اگر درست عمل کند، می‌تواند زندگی روزمره مردم را تغییر دهد.

چشمه‌ای که از آسفالت جوشید
صبح‌ها وقتی اهالی محله از خانه بیرون می‌آمدند، اولین چیزی که به چشمشان می‌خورد، آب بود. آبی که از دل آسفالت خیابان می‌جوشید و روانه جوی‌ها می‌شد. بعضی‌ها به شوخی می‌گفتند: «این هم شد چشمه‌ی مصنوعی!» اما پشت این شوخی، گلایه‌ای جدی نهفته بود؛ هدررفت آب آشامیدنی، تخریب آسفالت، و مهم‌تر از همه بی‌توجهی مسئولان.هفته‌ها گذشت و آب همچنان جاری بود. تماس‌های مردمی با سامانه‌های پاسخگویی، نتیجه‌ای نداشت. همه‌چیز در سکوت پیش می‌رفت، تا اینکه گزارش «چشمه‌های جوشان در دل آسفالت» در روزنامه دریای اندیشه منتشر شد.

روز بعد از گزارش: وقتی مسئولان مجبور به حرکت شدند
تنها یک روز پس از انتشار گزارش، روابط‌عمومی شرکت آبفای هرمزگان به همراه عوامل اجرایی منطقه در محل حاضر شد. آن‌ها با خبرنگار دریای اندیشه هماهنگ کردند تا کار از نزدیک ثبت شود. شکستگی لوله برطرف شد و خیابان دوباره به وضع عادی بازگشت.
این سرعت عمل، برای مردمی که مدت‌ها منتظر بودند، باورکردنی نبود. اهالی می‌گفتند: «پس یعنی اگر رسانه چیزی نگوید، ما باید همین‌طور زندگی کنیم؟» این پرسش ساده، معنای عمیقی در دل خود دارد: نقش رسانه‌ها در مطالبه‌گری اجتماعی.

رسانه؛ چشم بیدار شهر
ماجرا تنها یک شکستگی لوله نبود. این اتفاق تبدیل شد به نمونه‌ای روشن از اینکه رسانه‌های محلی می‌توانند فراتر از خبررسانی عمل کنند.روزنامه‌نگاری، اگر متعهد باشد، به پلی میان مردم و مسئولان بدل می‌شود. گزارش منتشرشده نشان داد که وقتی صدای مردم از صفحه کاغذ یا وب‌سایت بالا می‌رود، مدیران ناگزیرند به آن پاسخ دهند.چنین تجربه‌ای به ما یادآوری می‌کند که خبرنگاری در بندرعباس و استان هرمزگان صرفاً ثبت رویدادها نیست؛ بلکه ابزاری است برای تغییر واقعیت.

گفت‌وگو با اهالی محله
یکی از اهالی که خانه‌اش درست روبه‌روی محل شکستگی بود، به ما گفت: چند بار به ۱۲۲ زنگ زدیم، گفتن رسیدگی می‌کنیم، ولی خبری نشد. اما همین که روزنامه شما نوشت، انگار همه‌چیز جدی شد. فرداش ماشین آبفا اومد و مشکل حل شد.»اهالی دیگر هم تأکید می‌کردند که این تجربه برایشان ثابت کرده رسانه می‌تواند حرف مردم را به گوش مسئولان برساند.

نگاهی به واکنش آبفا
روابط‌عمومی آبفا در گفت‌وگویی کوتاه اعلام کرد:«ما به همه درخواست‌های مردمی رسیدگی می‌کنیم، اما گاهی به دلیل حجم بالای مأموریت‌ها تأخیر پیش می‌آید. انتشار گزارش شما باعث شد اولویت‌بندی تغییر کند و این مشکل سریع‌تر حل شود.»
این پاسخ، هرچند توضیحی بود، اما نشان داد که رسانه در عمل می‌تواند اولویت‌های یک سازمان را تغییر دهد.

تجربه‌های مشابه در هرمزگان
این نخستین بار نیست که انتشار یک گزارش، مسئولی را وادار به واکنش کرده است. در سال‌های اخیر، چندین مورد مشابه رخ داده:گزارشی درباره نبود روشنایی در پارک محله‌ای که منجر به نصب فوری چراغ‌ها شد.گزارشی درباره وضعیت بد بازارچه دست‌فروش‌ها که پس از انتشار، شهرداری مجبور به ساماندهی بخشی از آن شد.
اما تفاوت ماجرای «چشمه‌های جوشان» در این بود که سرعت واکنش بسیار بیشتر از همیشه بود؛ تنها یک روز.

هدررفت آب؛ مسئله‌ای فراتر از یک شکستگی
این اتفاق، بار دیگر موضوع هدررفت آب در هرمزگان را به صدر اخبار آورد. بر اساس آمار رسمی، بخش قابل‌توجهی از آب شرب استان پیش از رسیدن به خانه‌ها در شبکه توزیع هدر می‌رود. شکستگی لوله‌ها، فرسودگی شبکه و عدم نظارت کافی از عوامل اصلی این مشکل هستند.
اگر رسانه‌ها به‌طور مستمر چنین مواردی را بازتاب دهند، شاید سازمان‌های مسئول به جای واکنش مقطعی، به فکر یک برنامه‌ریزی جدی بیفتند.

رسانه محلی؛ ضعیف یا اثرگذار؟
گاهی گفته می‌شود رسانه‌های محلی در برابر قدرت و نفوذ دستگاه‌ها ناتوان‌اند. اما همین نمونه نشان داد که اگر گزارش حرفه‌ای و مستند منتشر شود، هیچ سازمانی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد.
قدرت رسانه محلی از نزدیکی به مردم می‌آید؛ خبرنگار اینجا میان مردم زندگی می‌کند، مشکلات را با پوست و گوشت لمس می‌کند و روایت او برای مخاطب باورپذیرتر است.یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این ماجرا، بازگشت
اعتماد مردم به خبرنگاری محلی بود. وقتی اهالی دیدند مشکلشان پس از انتشار گزارش حل شد، نگاهشان به رسانه تغییر کرد. آن‌ها فهمیدند که نوشتن و بازتاب دادن، بی‌فایده نیست.این اعتماد، سرمایه‌ای بزرگ برای آینده روزنامه‌نگاری در استان است.

درس‌هایی برای مدیریت شهری
این ماجرا برای مدیران شهری نیز درسی جدی داشت:شنیدن زودهنگام صداها: اگر تماس‌های مردمی جدی گرفته می‌شد، کار به رسانه نمی‌کشید.
اهمیت شفافیت: حضور روابط‌عمومی آبفا در محل و هماهنگی با خبرنگار، نشانه‌ای از شفافیت بود که باید ادامه پیدا کند.

زخمی پنهان زیر پوست شهرفرسودگی لوله‌ها و ریشه‌های مهاجم کنوکارپوس
مشکل شکستگی لوله‌ای که در محله‌ای از بندرعباس دیده شد، تنها نوک کوه یخی از یک بحران بزرگ‌تر است. در واقع، زیر آسفالت شهر زخمی کهنه جریان دارد؛ شبکه‌ی فرسوده آب که سال‌هاست نیازمند بازسازی اساسی است.
کارشناسان می‌گویند بخش زیادی از خطوط لوله در محلات قدیمی بندرعباس پوسیده و فرسوده‌اند. هر روز بخشی از این شبکه می‌شکند و تنها به‌صورت مقطعی ترمیم می‌شود، در حالی‌که فردا جای دیگری از همان خط دچار ترکیدگی می‌شود. این وصله‌کاری‌های روزمره نه تنها پرهزینه است، بلکه باعث هدررفت میلیون‌ها لیتر آب در سال می‌شود.
اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. درختان کنوکارپوس که سال‌ها پیش برای فضای سبز شهری کاشته شدند، امروز به دشمن پنهان زیرساخت‌های شهری بدل شده‌اند. ریشه‌های مهاجم این درختان، به‌دنبال آب، لوله‌ها را می‌شکافند و آسفالت و پیاده‌روها را تخریب می‌کنند.
کارکنان فنی آبفا بارها تأکید کرده‌اند که درصد بالایی از شکستگی‌های لوله، مستقیم یا غیرمستقیم به فشار همین ریشه‌ها مربوط است.
ترکیب این دو مشکل ــ فرسودگی شبکه و فشار ریشه‌ها ــ یعنی شهری که هر روز بخشی از زیرساخت‌هایش از درون تخریب می‌شود. این وضعیت نیازمند یک پروژه بزرگ، ماندگار و جدی است؛ تعویض اساسی خطوط فرسوده و بازنگری در کاشت و مدیریت گونه‌های گیاهی شهری.اگر این تصمیمات به تعویق بیفتد، چشمه‌های جوشان دیگری در دل آسفالت سر بر خواهند آورد و بندرعباس همچنان با هدررفت منابع حیاتی و تخریب زیرساخت‌هایش دست به گریبان خواهد بود.

ماجرای شکستگی یک لوله در دل آسفالت، شاید در نگاه اول موضوع کوچکی به نظر برسد. اما وقتی به اثر آن نگاه کنیم، می‌بینیم که این اتفاق نمونه‌ای روشن از قدرت رسانه است.رسانه، اگر متعهد و پیگیر باشد، می‌تواند نه‌تنها یک خیابان را نجات دهد، بلکه ذهنیت یک جامعه را تغییر دهد.
امروز چشمه‌های جوشان آسفالت خاموش شده‌اند، اما جریان دیگری آغاز شده: جریان اعتماد دوباره مردم به خبرنگاری محلی و مطالبه‌گری مدنی.