این گزارش؛ روایتی ساده و صادقانه از شجاعت یک کودک هرمزگانی است؛ شجاعتی که اگرچه ستودنی است، اما نباید جای خالی مدیریت بحران و امکانات امدادی را پنهان کند. الهیار بارانی، قهرمان این روایت است، اما مسئولیت اصلی همچنان بر عهده نهادهایی است که باید پیش از وقوع بحران، در کنار مردم باشند.
به گزارش اختصاصی دریای اندیشه؛در جریان سیلاب اخیر هرمزگان، یک کودک شجاع با استفاده از قایق، جان تعدادی از اهالی یک روستا در شهرستان سیریک را نجات داد.
الهیار بارانی، کودک اهل سیریک، در جریان سیلِ مهرگی با قایق صیادی خود و بهتنهایی، نزدیک به 60 نفر از شهروندانی را که در سیلاب گرفتار شده بودند جابهجا کرد و آنها را از خطر نجات داد. اقدام شجاعانه یک کودک بومی، بار دیگر جلوهای از همبستگی و فداکاری مردم مناطق جنوبی کشور را به نمایش گذاشت.
به گزارش منابع محلی، بارشهای شدید و ناگهانی در منطقه مهرگی سیریک موجب طغیان رودخانهها و ورود حجم زیادی از آب به منازل روستایی شد. این حادثه که در ساعات شب رخ داد، بسیاری از خانوادهها را غافلگیر کرد و راههای ارتباطی روستا را با مشکل مواجه ساخت. در شرایطی که امدادرسانی به دلیل تاریکی و شدت جریان آب بهسختی انجام میشد، الهیار بارانی با قایق صیادی خود وارد عمل شد.
این کودک شجاع، بهتنهایی و بدون امکانات امدادی رسمی، توانست طی چندین رفتوبرگشت، نزدیک به 60 نفر از ساکنان روستا را که در خانهها یا مسیرهای آبگرفته گرفتار شده بودند، به مناطق امن منتقل کند. اقدام سریع و بهموقع او مانع از بروز تلفات جانی در میان اهالی شد و نقش مهمی در کاهش خسارات انسانی این حادثه ایفا کرد.
اهالی روستا با قدردانی از این اقدام، شجاعت و ازخودگذشتگی الهیار آن را نشانهای از روحیه مسئولیتپذیری و همدلی در میان مردم منطقه دانستند. برخی شاهدان محلی اعلام کردند که در آن شب بحرانی، قایق این کودک تنها وسیله نجات برای بسیاری از خانوادهها بوده است.
حادثه سیلاب در سیریک بار دیگر ضرورت توجه به زیرساختهای ایمنی، مدیریت بحران و آمادگی در برابر بلایای طبیعی را یادآور شد؛ اما در کنار آن، داستان فداکاری الهیار بارانی نشان داد که حتی در سختترین شرایط، شجاعت فردی میتواند جان انسانهای بسیاری را نجات دهد و به نمادی از امید تبدیل شود.
شجاعت در دل بحران
این بارندگی، اگرچه خسارات گستردهای به زیرساختها و منازل مسکونی وارد کرد، اما همزمان صحنهای کمنظیر از شجاعت، مسئولیتپذیری و همبستگی اجتماعی را رقم زد. در این حادثه، الهیار با اقدام سریع و داوطلبانه خود توانست بازتاب گستردهای در میان افکار عمومی محلی داشته است.
سیلابی ناگهانی در دل شب
وقوع این حادثه در ساعات شب، شرایط را برای ساکنان منطقه بهمراتب دشوارتر کرد. بسیاری از خانوادهها فرصت خروج از منازل خود را نیافتند و راههای دسترسی روستا نیز به دلیل آبگرفتگی و تخریب مسیرها مسدود شد.
در چنین شرایطی، تا رسیدن نیروهای امدادی رسمی، خطر برای جان ساکنان بهویژه سالمندان، زنان و کودکان بهطور جدی وجود داشت. نبود تجهیزات کافی و فاصله جغرافیایی برخی روستاها، امدادرسانی فوری را با چالش مواجه کرده بود.
این کودک مسئولیت پذیر با تکیه بر آشنایی خود با دریا و کار با قایقهای صیادی، تصمیم گرفت از قایق شخصیاش برای کمک به هممحلیها استفاده کند. او با وجود تاریکی شب، شدت جریان آب و خطرات احتمالی، بهتنهایی عملیات جابهجایی افراد گرفتار را آغاز کرد.بازتاب اجتماعی یک اقدام انسانی
اقدام الهیار بارانی، موجی از قدردانی و تحسین را در میان مردم منطقه به همراه داشت. اهالی روستا معتقدند اگر واکنش سریع او نبود، احتمال بروز تلفات جانی بهطور جدی وجود داشت. این حادثه بار دیگر نقش ظرفیتهای بومی و مشارکت مردمی در مدیریت بحرانهای طبیعی را برجسته کرد.
کارشناسان اجتماعی نیز بر این باورند که چنین رفتارهایی ریشه در فرهنگ همیاری و مسئولیتپذیری جوامع محلی جنوب کشور دارد؛ فرهنگی که در شرایط بحرانی، افراد را فارغ از سنوسال به کنشگران فعال تبدیل میکند. در کنار روایت این فداکاری، سیلاب سیریک بار دیگر ضعف زیرساختها، نبود سامانههای هشدار سریع و کمبود امکانات امدادی در مناطق روستایی را آشکار ساخت. تحلیلگران معتقدند اتکا به شجاعت فردی، هرچند ارزشمند، نمیتواند جایگزین برنامهریزی اصولی، آموزش عمومی و تجهیز مناطق حادثهخیز شود.
تقویت راههای ارتباطی، لایروبی رودخانهها، آموزش مدیریت بحران به ساکنان محلی و حمایت از نیروهای داوطلب میتواند از تکرار چنین خطراتی در آینده جلوگیری کند.
الگویی برای نسل آینده
داستان الهیار بارانی، فراتر از یک خبر حادثهای، به الگویی الهامبخش برای نسل نوجوان کشور تبدیل شده است؛ الگویی که نشان میدهد مسئولیت اجتماعی و شجاعت، محدود به سن و جایگاه نیست. در شبی که سیلاب، آرامش یک روستا را درهم شکست، تصمیم یک کودک، جان دهها انسان را نجات داد و نام او را در حافظه جمعی منطقه ماندگار کرد
روایتی انتقادی از سیلاب سیریک و پرسشهایی که بیپاسخ ماندهاند
سیلاب اخیر استان ، بار دیگر نشان داد که بلایای طبیعی در ایران، بیش از آنکه صرفاً یک حادثه غیرمترقبه باشند، آزمونی جدی برای نظام مدیریت بحران کشور محسوب میشوند. در این میان، اقدام شجاعانه کودک اهل منطقه مهرگی ، به نمادی دوگانه تبدیل شده است: از یکسو جلوهای تحسینبرانگیز از مسئولیتپذیری اجتماعی و از سوی دیگر، نشانهای نگرانکننده از خلأهای ساختاری در امدادرسانی.
این اقدام، هرچند شایسته قدردانی است، اما پرسشی جدی را پیش روی افکار عمومی قرار میدهد: چگونه در یکی از استانهای ساحلی کشور، در بحرانی با این ابعاد، نجات جان شهروندان به ابتکار فردی یک کودک وابسته میشود؟
سیلابی قابل پیشبینی، بحرانی غیرقابل مدیریت
بارشهای شدید اخیر در شرق هرمزگان، طبق هشدارهای هواشناسی، پدیدهای ناگهانی و غیرقابل پیشبینی نبود. با این حال، وقوع سیلاب در ساعات شب و غافلگیری ساکنان روستاهای سیریک نشان داد که سامانههای هشدار سریع، اطلاعرسانی محلی و آمادگی عملیاتی در این مناطق، همچنان با ضعفهای جدی مواجه است.
در شرایطی که رودخانههای فصلی سابقه طغیان دارند، نبود زیرساختهای پیشگیرانه مانند دیوارهسازی، لایروبی منظم و مسیرهای ایمن تخلیه اضطراری، عملاً روستاها را در برابر سیلاب بیدفاع رها کرده است.
در ماجرای سیریک، قهرمان اصلی یک کودک است؛ موضوعی که بیش از آنکه صرفاً غرورآفرین باشد، باید زنگ خطری جدی تلقی شود. مدیریت بحران کار کودکان نیست و اتکا به شجاعت فردی، نمیتواند جایگزین حضور سازمانیافته نیروهای امدادی، تجهیزات تخصصی و برنامهریزی پیشگیرانه باشد.
خلأ آموزش و مشارکت سازمانیافته
اگرچه اقدام الهیار بارانی نشاندهنده ظرفیت بالای جوامع محلی است، اما نبود آموزش رسمی مدیریت بحران برای ساکنان مناطق حادثهخیز، خطرات جدی به همراه دارد. مشارکت مردمی زمانی اثربخش و ایمن است که در قالب برنامههای آموزشی، گروههای داوطلب ساماندهیشده و پشتیبانی نهادی تعریف شود؛ نه بهصورت واکنشهای خودجوش و پرخطر.
مسئولیت نهادها کجاست؟
این سیلاب بار دیگر مسئولیت نهادهای متولی، از مدیریت بحران استان تا دستگاههای اجرایی مرتبط با زیرساختهای روستایی را به پرسش کشیده است. آیا ارزیابی دقیقی از نقاط پرخطر انجام شده بود؟ آیا امکانات امدادی متناسب با شرایط جغرافیایی منطقه فراهم شده است؟ و مهمتر از همه، چرا همچنان پس از هر حادثه، روایتهای قهرمانانه جای پاسخگویی رسمی را میگیرد؟
تحسین کافی نیست
الهیار بارانی، بیتردید شایسته تقدیر است؛ اما تقدیر از یک کودک نباید به پوششی برای نادیده گرفتن ضعفها تبدیل شود. سیلاب سیریک نشان داد که تا زمانی که مدیریت بحران از مرحله واکنش پس از حادثه به پیشگیری و آمادگی واقعی نرسد، قهرمانان کوچک همچنان ناخواسته در خط مقدم بحران خواهند ایستاد.
تحلیل این حادثه باید فراتر از ستایش شجاعت فردی برود و به اصلاح ساختارهایی بینجامد که وظیفه اصلیشان حفاظت از جان شهروندان است؛ وظیفهای که نباید بر دوش کودکان گذاشته شود