به گزارش دریای اندیشه، در فرهنگ دیرپای ایران، قهرمانان نهتنها چهرههایی مرتبط با گذشتهاند، بلکه بهعنوان بخشی از حافظه فعال و جاری جامعه، همواره در زندگی امروز مردم حضور دارند.
«روز قهرمانان ملی» در تقویم کشور یادآور این حقیقت است که یک ملت، تنها با تاریخ سیاسی یا اقتصادیاش تعریف نمیشود؛ بلکه بخش مهمی از هویتش را از قهرمانانی میگیرد که در عرصههای مختلف، از ورزش و هنر گرفته تا علم، مقاومت، فرهنگ عمومی و مدیریت اجتماعی، مسیرهای دشوار را پیمودند و افقهای تازهای گشودند. این روز، فرصتی برای مرور ارزشهایی است که در ذات قهرمانی نهفته است: تلاش، ایستادگی، اخلاق، فروتنی، انسانیت و تعهد به جمع قهرمان ملی شدن نتیجه یک اتفاق لحظهای نیست؛ بلکه ثمره سالها تمرین، شکست، تجربه، صبر و عبور از محدودیتهاست.
اما پرسشی اساسی در این میان وجود دارد: جامعه امروز ایران با قهرمانانش چه میکند؟ آیا آنان تنها در لحظه پیروزی ارزشمند شمرده میشوند یا در سالهایی که پس از افتخار و دوری از رسانهها فرامیرسد نیز بهعنوان بخشی از سرمایه فرهنگی کشور حمایت میشوند؟ این پرسش، قلب مفهوم «روز قهرمانان ملی» را تشکیل میدهد.
قهرمان در فرهنگ ایرانی صرفاً چهرهای موفق نیست؛ بلکه نمادی از یک ارزش انسانی است. اگر او ورزشکار باشد، عشق به تمرین و پایمردی را تداعی میکند؛ اگر دانشمند باشد، جستوجوی حقیقت را؛ اگر هنرمند باشد، حساسیت اخلاقی و زیباییشناختی را؛ و اگر سرباز یا فرماندهای فداکار باشد، جانسپاری برای امنیت و آرامش مردم را. به همین دلیل، قهرمانان ملی بخشی از وجدان فرهنگی جامعهاند و جایگاه آنان فراتر از موفقیتهای فردی قرار میگیرد،اما این حقیقت تلخ نیز وجود دارد که جامعه و نهادهای مسئول معمولاً تنها در «لحظه قهرمانی» به چهرهها توجه میکنند.
زمانی که مدال درخشان است و دوربینها بهسوی قهرمان نشانه میروند، همه از او سخن میگویند. اما روزهایی میرسد که قهرمان از میدان رقابت کنار میرود، یا سالهای عمر او به فراز و نشیبهایی میرسد که نیازمند حمایت، احترام و همراهی است. در چنین زمانهایی، سکوت جامعه میتواند ضربهای عمیقتر از هر شکست ورزشی یا حرفهای باشد.
روز قهرمانان ملی تجدید عهد با ارزشها
یکی از ارزشمندترین کارکردهای قهرمانان قدرت «الهامبخشی» آنان است؛ قدرتی که مسیر یک نسل را تغییر میدهد. نوجوانی که ورزشکاری را میبیند که از دل محدودیتها برخاسته و در میدان جهانی ایستاده، با خود میاندیشد که تلاش میتواند درهای بسته را بگشاید. جوانی که دانشمندی را میبیند که با امکانات محدود، پژوهشی بزرگ پیش برده، درک میکند که پشتکار بر کمبودها غلبه میکند. یا خانوادهای که میبیند مردی برای حفظ امنیت کشور از جان خود گذشته، به ارزش فداکاری پی میبرد.
اما این الهامبخشی زمانی دوام میآورد که جامعه نیز قهرمانانش را ارج نهد و آنان را پس از دوران اوج رها نکند. وقتی قهرمانی که روزی مورد تشویق بود، بعدها با مشکلات معیشتی، بیبرنامگی یا کمتوجهی روبهرو میشود، نسل جوان پیام دیگری دریافت میکند؛ پیامی تلخ که میگوید «جامعه قدرشناسی پایدار ندارد». چنین پیامهایی میتوانند انگیزههای اجتماعی را تضعیف کنند و امید نسلها را کاهش دهند. احترام و حمایت مداوم از قهرمانان در حقیقت نوعی حفاظت از انگیزههای ملی و امید اجتماعی است.قهرمانان ورزشی بیش از بسیاری دیگر از گروهها در معرض فراموشی قرار دارند. دوران اوج ورزشکار معمولاً کوتاه است و فشارهای جسمی، آسیبدیدگیها و محدودیتهای حرفهای، مسیر او را دشوارتر میکند. ورزشکار برای کسب موفقیت جهانی باید سالها تمرین سنگین، سفرهای سخت و رقابتهای پرتنش را تحمل کند. او در این سالها به حمایت نیاز دارد، اما پس از پایان دوران قهرمانی نیز نیازهای او تمام نمیشود. اگر جامعه نتواند برای سالهای پس از بازنشستگی ورزشی برنامهای مشخص ارائه دهد، بسیاری از قهرمانان ممکن است در خلأ حرفهای دچار بحران هویت شوند.
در برخی کشورها، ورزشکار پس از دوران رقابت وارد مسیرهای تازهای مانند مربیگری، مدیریت ورزشی، تدریس یا تحلیلگری میشود و دورههای تخصصی برای این انتقال وجود دارد. اما در ایران این مسیر اغلب بدون ساختار و رهاشده است. نبود بیمههای تخصصی، نبود حمایت روانی و نداشتن برنامه شغلی پایدار باعث میشود بسیاری از قهرمانان پس از سالها تلاش، با چالشهایی روبهرو شوند که در شأن آنان نیست.
روز قهرمانان ملی یادآور این نیاز است که کشور باید یک برنامه جامع، مدون و ماندگار برای حمایت از قهرمانان داشته باشد؛ برنامهای که نه براساس تصمیمهای مقطعی، بلکه بر اساس نگاه بلندمدت فرهنگی طراحی شده باشد. چنین نگاهی تنها احترام به گذشته نیست، بلکه سرمایهگذاری برای آینده است.رسانهها نقش کلیدی در حفظ نام و جایگاه قهرمانان دارند. اگر رسانهها تنها در روزهای پیروزی حاضر باشند و در روزهای سختی، آسیبدیدگی، شکست یا بازنشستگی سکوت کنند، طبیعی است که قهرمان در حافظه عمومی کمرنگ شود. رسالت فرهنگی رسانه در روز قهرمانان ملی این است که علاوه بر بازتاب افتخارهای گذشته، مشکلات امروز قهرمانان را نیز روایت کند و مطالبهگر حقوق آنان باشد. رسانه زمانی به فرهنگ خدمت میکند که قهرمان را «شخصیت کامل» ببیند، نه فقط چهرهای در لحظه درخشش.
قهرمانی در معنای فرهنگی آن؛ نگاهی به شخصیت شهید سلیمانی
در میان قهرمانان ملی که نامشان در ذهن مردم ماندگار شده، برخی چهرهها فراتر از حوزه تخصصی خود به الگوهای فرهنگی تبدیل شدهاند. شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی از جمله شخصیتهایی است که در ذهن بسیاری از مردم ایران نه فقط بهعنوان یک فرمانده نظامی، بلکه بهعنوان نماد فداکاری، روحیه مردمی، اخلاقمداری و تعهد ملی شناخته میشود. جایگاه او در حوزه فرهنگی از آن رو اهمیت دارد که بسیاری از جوانان از ویژگیهای اخلاقی و انسانی او الهام میگیرند؛ ویژگیهایی مانند فروتنی، روحیه مسئولیتپذیری، توجه به مردم و ترجیح منافع جمع بر خواستههای فردی.نقش او در حافظه ملی ایران تنها به عملکرد حرفهایاش محدود نیست؛ بلکه نوع نگاه او به مردم و حس وظیفهمندیاش، در ذهن جامعه به یک «الگوی قهرمانی اخلاقی» تبدیل شد. اشاره به نام او در چنین روزی تنها یادکرد از یک فرد نیست، بلکه یادآوری معنای گستردهتری از قهرمانی است؛ معنایی که به انسان میآموزد چگونه میتوان در لحظههای دشوار، با حفظ ارزشها، برای حفظ آرامش جامعه نقشآفرین بود.رفتار جامعه با قهرمانانش در واقع شاخصی برای سنجش اخلاق جمعی است. اینکه مردم، نهادها و رسانهها چگونه در روزهای پس از افتخار از قهرمان حمایت میکنند، نشان میدهد که جامعه تا چه اندازه برای تلاش، استقامت و فداکاری ارزش قائل است. ملتی که قهرمانان خویش را فراموش کند، بخشی از هویت خود را از دست میدهد؛ و در مقابل، جامعهای که آنان را تکریم کند، آیندهاش را بر پایه امید و الگوهای واقعی بنا میکند.
«روز قهرمانان ملی» فرصتی است برای اینکه یادآوری کنیم قهرمانان نه به گذشته تعلق دارند و نه محدود به دورهای خاصاند؛ آنان بخشی از زندگی امروز ما هستند. این روز به ما گوشزد میکند که قهرمانان، سرمایههای فرهنگی و اجتماعی کشورند و تا زمانی که مورد احترام و حمایت قرار گیرند، میتوانند الهامبخش نسلهایی باشند که آینده ایران را خواهند ساخت. احترام به قهرمانان، احترام به ارزشهایی است که جامعه را سرپا نگه میدارد: امید، تلاش، انسانیت و تعهد به جمع