هرمزگان از نظر منابع آب سطحی، ظرفیت محدودی دارد. رودخانه‌های فصلی و رودخانه‌های کوچک و موقتی که عمدتاً در فصول بارانی جریان پیدا می‌کنند، تنها بخش کوچکی از نیازهای آب شرب، کشاورزی و صنعتی استان را تأمین می‌کنند. از طرف دیگر، سدهای احداث شده در استان، علی‌رغم تلاش‌های دولت، نتوانسته‌اند پاسخگوی تقاضای روزافزون جمعیت و صنایع بزرگ، به ویژه صنایع نفت، گاز و فولاد باشند. در واقع، بحران آب در هرمزگان نه تنها محدودیت منابع طبیعی، بلکه افزایش مصرف ناشی از رشد جمعیت و فعالیت‌های صنعتی را نیز شامل می‌شود.
آب‌های زیرزمینی، ستون اصلی تأمین آب در هرمزگان هستند، اما این منابع نیز تحت فشار شدید قرار دارند. حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق برای تأمین آب کشاورزی و شرب، باعث افت سطح سفره‌های آب زیرزمینی و ورود آب شور به برخی مناطق شده است. در بسیاری از مناطق حاشیه‌ای، کاهش کیفیت آب به حدی است که استفاده از آن برای مصارف انسانی با تهدیدهای جدی همراه است. این موضوع نشان می‌دهد که بهره‌برداری بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، بدون برنامه‌ریزی علمی و پایش دقیق، می‌تواند اکوسیستم منطقه را به خطر بیندازد و زمینه بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی را فراهم کند.
در کنار محدودیت‌های طبیعی و فشارهای مصرفی، تغییرات اقلیمی نیز بر وضعیت آب در هرمزگان اثرگذار بوده است. افزایش دمای هوا و کاهش بارش‌ها، همراه با نوسانات شدید اقلیمی، برنامه‌ریزی برای تأمین آب پایدار را دشوار کرده است. این تغییرات نه تنها کمیت آب را تحت تأثیر قرار می‌دهند، بلکه کیفیت آب را نیز به چالش می‌کشند و مسئله شوری و آلودگی منابع آبی را تشدید می‌کنند.
نوآوری در مدیریت منابع آب، تنها راه مقابله با بحران موجود است. رویکردهای سنتی که مبتنی بر توسعه منابع جدید یا بهره‌برداری بی‌رویه از منابع زیرزمینی هستند، به دلیل محدودیت‌های طبیعی و هزینه‌های اقتصادی و زیست‌محیطی، دیگر جوابگو نیستند. استفاده از فناوری‌های نوین مانند سیستم‌های بازچرخانی آب، نمک‌زدایی آب دریا و مدیریت هوشمند شبکه‌های توزیع آب می‌تواند ظرفیت هرمزگان برای مقابله با کمبود آب را به شکل چشمگیری افزایش دهد. بهره‌گیری از انرژی‌های تجدیدپذیر در فرآیندهای نمک‌زدایی و تصفیه آب، همزمان با کاهش اثرات زیست‌محیطی، امکان تأمین آب پایدار برای صنایع و کشاورزی را فراهم می‌کند.
علاوه بر فناوری، مدیریت یکپارچه منابع آب اهمیت حیاتی دارد. هماهنگی بین بخش‌های مختلف مصرف‌کننده آب، تدوین برنامه‌های جامع کاهش هدررفت، افزایش بهره‌وری کشاورزی و فرهنگ‌سازی مصرف بهینه در میان مردم، همه از الزامات ایجاد یک سیستم پایدار هستند. تجربه کشورهای منطقه نشان داده است که سیاست‌های صرفاً کوتاه‌مدت و محدود به ساخت سازه‌های آبی، بدون توجه به کاهش مصرف و حفظ کیفیت آب، بحران را تشدید می‌کنند. هرمزگان نیز نیازمند راهبردی جامع و مبتنی بر داده‌های علمی برای مدیریت منابع محدود آب است.
کشاورزی، به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب در هرمزگان، نیازمند بازنگری اساسی است. جایگزینی روش‌های سنتی آبیاری با سیستم‌های قطره‌ای و تحت فشار، بهره‌وری آب را افزایش می‌دهد و امکان توسعه کشاورزی پایدار در شرایط کم‌آبی را فراهم می‌کند. همچنین انتخاب کشت‌های مقاوم به خشکی و برنامه‌ریزی دقیق زمان‌بندی آبیاری می‌تواند فشار بر منابع آب را کاهش دهد. در کنار کشاورزی، صنایع بزرگ و توسعه شهرنشینی نیز باید خود را با محدودیت‌های آبی هماهنگ کنند. بازچرخانی آب صنعتی و استفاده از پساب‌های تصفیه‌شده، راهکاری است که می‌تواند بخشی از تقاضای آب را تأمین کند بدون آنکه منابع طبیعی بیشتر تحت فشار قرار گیرند.
مردم هرمزگان و سازمان‌های محلی نیز نقش کلیدی در حفاظت از منابع آب دارند. ارتقای آگاهی عمومی، مشارکت در برنامه‌های صرفه‌جویی و نگهداری شبکه‌های توزیع، ایجاد انگیزه‌های اقتصادی برای کاهش مصرف و تشویق به استفاده از فناوری‌های نوین، همگی جزئی از راهکارهایی هستند که می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر کاهش فشار بر منابع محدود آب داشته باشند.
در پایان، وضعیت منابع آب هرمزگان چالشی پیچیده و چندوجهی است که ترکیبی از محدودیت‌های طبیعی، فشار مصرف و تغییرات اقلیمی است. مقابله با این بحران نیازمند ترکیبی از نوآوری فناورانه، مدیریت هوشمند منابع، بازنگری در الگوی مصرف و مشارکت فعال مردم و بخش خصوصی است. تنها با چنین رویکرد جامع و علمی می‌توان امیدوار بود که هرمزگان، با همه ظرفیت‌های اقتصادی و فرهنگی خود، از بحران آب عبور کرده و مسیر توسعه پایدار را بپیماید.