بندر شهید رجایی هنوز زیر سایه دود، سکوت و سوال مانده است؛ شعله‌ها خاموش شده‌اند اما آوارِ بی‌پاسخی، نفسِ شهر را گرفته. حالا چشم‌ها نه به آتش، بلکه به میز عدالت دوخته شده‌اند.
مرتضی سلیمانی
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه ،چند روز از حادثه سهمگین انفجار در بندر شهید رجایی می‌گذرد. منطقه هنوز بوی سوختگی و دود می‌دهد و خاکستر حادثه مثل زخمی باز، روی زمین و دل‌ها باقی مانده است. از ساعات اولیه حادثه تاکنون، عملیات امداد و نجات، اطفای حریق و آواربرداری با تمام قوا ادامه داشته، اما سایه مرگ همچنان بر سر بندر سنگینی می‌کند.
با آغاز مرحله حساس آواربرداری، از ورود خبرنگاران به منطقه حادثه ممنوع شد. تیم‌های تخصصی آواربرداری در حالی کار خود را آغاز کرده‌اند که احتمال انفجار مجدد یا ریزش سازه‌های نیمه‌سوخته همچنان وجود دارد. در نخستین ساعات شروع این عملیات، دود عظیمی از دل آوار برخاست و به دلیل خطر فوران مجدد آتش، برای مدتی از ورود تریلی‌ها و ماشین‌آلات سنگین جلوگیری شد.
باد جنوب شرجی می‌وزد، اما نه خنک است، نه دلپذیر. بوی سوختگی، بوی مرگ، بوی شب‌های بی‌خواب. هوا سنگین است؛ نه فقط از آلودگی، بلکه از انتظار. انتظار پاسخ.
فقط صداهای سنگین می‌آید: صدای جک‌های هیدرولیکی، فرمان امدادگران و گه‌گاه فریادهایی که بی‌صدا از دل جمعیت برمی‌خیزد. خانواده‌هایی هستند که در حاشیه محل حادثه، زیر آفتاب، در سکوت نشسته‌اند. بعضی نگاه‌شان به دود است، بعضی به تلفن‌هایی که زنگ نمی‌خورد.

حضور نیروهای کمکی از شهرهای همجوار

در صحنه، ماشین‌های آتش‌نشانی و امدادی از سیرجان، لارستان، میناب و دیگر شهرهای مجاور دیده می‌شود که دوشادوش تیم‌های امدادی هرمزگان مشغول فعالیت‌اند. چهره‌های خسته اما با اراده، تجهیزات فرسوده اما در حرکت؛ همه گواه تلاشی بی‌وقفه برای مهار کامل حادثه است.
براساس آخرین آمار رسمی که توسط مسئولان استانی اعلام شده، تاکنون ۷۰ نفر جان خود را از دست داده‌اند و بیش از ۱۲۰۰ نفر مصدوم شده‌اند. مقامات هشدار داده‌اند که با ادامه روند آواربرداری، ممکن است تعداد تلفات افزایش یابد، چرا که هنوز بخش‌هایی از محوطه انفجار زیر توده‌های عظیم آوار مدفون مانده‌اند.
در بین قربانیان، داستان‌هایی از زندگی‌های ناتمام موج می‌زند؛ از جمله روایت تلخ زوج جوان، علی و افسانه تیما که تنها دو ماه از ازدواج‌شان می‌گذشت و حالا به طرز دلخراشی جان باخته‌اند. این تراژدی، تنها یکی از ده‌ها روایت دردناک این حادثه است.
.همزمان تیم‌های ویژه قضایی و فنی برای بررسی علت دقیق حادثه وارد عمل شده‌اند.
درس‌های تلخ از یک حادثه
این فاجعه سهمگین، بار دیگر ضعف‌های جدی در ایمنی بنادر کشور را آشکار کرده است. بندر شهید رجایی به عنوان بزرگ‌ترین بندر تجاری کشور، قلب اقتصادی ایران به شمار می‌رود، اما این حادثه نشان داد که نبود مدیریت بحران مؤثر و بی‌توجهی به الزامات ایمنی، می‌تواند در عرض چند دقیقه همه چیز را به نابودی بکشاند.
امید و چشم‌انتظاری در میان ویرانه‌ها
در میان گردوغبار آوار و چهره‌های ماتم‌زده خانواده‌های مفقودان، هنوز کورسویی از امید روشن است. عملیات جست‌وجو همچنان ادامه دارد و هر دستی که از زیر آوار بیرون کشیده می‌شود، میان بغض‌ها و دعاهای خانواده‌ها گم می‌شود.
چند روز پس از حادثه، بندر شهید رجایی نه فقط مکانی برای انتقال کالا، که اکنون یادآور تراژدی و تلنگری برای مسئولان و مردم شده است؛ تلنگری که امید می‌رود در حافظه این سرزمین ماندگار شود و راه را برای اصلاح و ایمن‌سازی واقعی هموار کند.