به قلم :مریم عزیزی
چشمها به صفحههای کوچک و درخشان دوخته شدهاند؛ گوشیهای هوشمند در دست جوانان امروز به بخشی جدانشدنی از زندگی بدل شده است. در مترو، در کلاسهای دانشگاه، پشت میزهای کافه و حتی در مهمانیهای خانوادگی، تصویری که تکرار میشود همان است: جوانی که غرق در دنیای بیپایان تلفن همراه است. در مقابل، کتاب ــ این رفیق قدیمی فرهنگ و تمدن ــ آرام آرام از میدان کنار میرود. آمار پایین تیراژ کتاب، خلوتی کتابخانهها و رکود بازار نشر همه حکایت از آن دارند که جایگاه کتاب در زندگی روزمره کمرنگتر شده است.
این مسئله فقط یک تغییر ساده در سبک سرگرمی یا گذران وقت نیست. کتاب همیشه بیش از یک شیء فرهنگی بوده؛ پلی میان نسلها، محملی برای اندیشههای بزرگ و تمرینی برای صبر، تمرکز و گفتوگو با ذهنهای دیگر. از این رو، دور شدن جوانان از کتاب به معنای فاصله گرفتن جامعه از عمق و تداوم فرهنگی است. پرسش اساسی اینجاست: آیا باید با حسرت گذشته را به یاد بیاوریم، یا میتوانیم راهی برای آشتی دوباره میان جوان امروز و کتاب بیابیم؟
پیشینه و زمینه اجتماعی
برای درک بهتر این تغییر، باید به زمینههای اجتماعی آن توجه کنیم. نسلهای پیشین با کتاب بزرگ میشدند. تفریح عصر جمعه، ورق زدن رمان یا مجله بود. خانوادهها کتابخانهای هرچند کوچک در خانه داشتند و مدارس، دانشآموزان را به مطالعه تشویق میکردند. اما با ورود اینترنت و سپس گوشیهای هوشمند، همهچیز تغییر کرد.
این ابزار جدید بهسرعت از یک وسیله ارتباطی ساده به مرکز ثقل زندگی اجتماعی و فرهنگی بدل شد. شبکههای اجتماعی مرزهای زمان و مکان را شکستند. جوانی که در دهههای قبل برای پیدا کردن یک کتاب باید به کتابفروشی یا کتابخانه مراجعه میکرد، امروز در چند ثانیه میتواند هزاران مطلب کوتاه، ویدئو یا پست در مورد همان موضوع ببیند.
این تحول البته فقط به ایران محدود نیست. در بسیاری از جوامع، کاهش سرانه مطالعه کتاب و افزایش مصرف محتوای دیجیتال بهعنوان یک روند جهانی شناخته میشود. اما آنچه در ایران بیشتر نگرانکننده است، ضعف نهادهای میانجی مانند مدارس، رسانههای فرهنگی و خانوادههاست که نتوانستهاند میان دنیای دیجیتال و دنیای کتاب پیوندی پایدار برقرار کنند.
جذابیت گوشیهای هوشمند برای جوانان
چرا گوشیهای هوشمند چنین قدرتی در جذب جوانان دارند؟ نخستین پاسخ، سرعت و سهولت دسترسی است. گوشی نهتنها وسیلهای برای تماس، بلکه دریچهای به جهانی از اطلاعات و سرگرمی است. با چند حرکت ساده میتوان اخبار روز را خواند، با دوستان در ارتباط بود، فیلم دید، موسیقی شنید و حتی آموزشهای مختلف دریافت کرد.
دومین عامل، تنوع بیپایان محتواست. کتاب، هرچند پرمایه و عمیق، محدود به یک موضوع یا داستان است. اما گوشی دریچهای به هزاران موضوع است که در لحظه تغییر میکنند. جوان امروز که با سرعت بالا و محرکهای پیدرپی خو گرفته، کمتر حوصله میکند ساعتی طولانی در صفحات کتاب غرق شود.
سومین نکته، ارتباط اجتماعی و حس تعلق است. شبکههای اجتماعی به جوانان این امکان را میدهند که دیده شوند، لایک بگیرند، نظر بدهند و در یک اجتماع مجازی حضور داشته باشند. کتاب اما تجربهای فردی و درونی است. در نتیجه، در دنیایی که ارزشگذاری بر اساس دیدهشدن لحظهای شکل میگیرد، کتاب برای بسیاری از جوانان جذابیت کمتری دارد.
البته نباید جنبههای مثبت گوشی را نادیده گرفت. از طریق گوشی میتوان به کتابخانههای دیجیتال دسترسی داشت، آموزش آنلاین دید یا حتی کتابهای صوتی شنید. اما واقعیت این است که اغلب استفاده روزمره جوانان از گوشی، صرف سرگرمی سریع و سطحی است نه مطالعه عمیق.
کاهش فرهنگ کتابخوانی
کتابخوانی در سالهای اخیر بهشدت کاهش یافته است. تیراژ کتابها در ایران به چندصد نسخه رسیده؛ رقمی که در مقایسه با جمعیت کشور و با استانداردهای جهانی بسیار ناچیز است. کتابخانههای عمومی اغلب خلوتاند و بسیاری از خانوادهها دیگر حتی یک قفسه کتاب در خانه ندارند. این کاهش نهتنها در آمار، بلکه در رفتار روزمره نیز آشکار است. بسیاری از جوانان اعتراف میکنند آخرین باری که کتابی غیر درسی خواندهاند، به چند سال قبل برمیگردد. کتاب در نگاه برخی کالایی «لوکس» شده که یا وقتش را ندارند یا صرفهای در خریدنش نمیبینند.
یکی از دلایل مهم این موضوع، تغییر الگوی مصرف فرهنگی است. گوشی و اینترنت با ارائه محتواهای کوتاه و فوری، آستانه تحمل افراد را برای مطالعه طولانی کاهش دادهاند. اگر در گذشته خواندن یک رمان چندصدصفحهای برای جوانان هیجانانگیز بود، امروز بسیاری حتی حوصله خواندن یک مقاله چندصفحهای را ندارند. از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی نیز نقش دارند. قیمت کتاب برای بسیاری از خانوادهها بالاست و وقتی گوشی میتواند هزاران مطلب رایگان
ارائه کند، طبیعی است که کتاب در اولویت قرار نگیرد. نتیجه این روند، کاهش تدریجی فرهنگ کتابخوانی و دور شدن نسل جوان از گنجینهای است که قرنها تمدن بشری بر آن بنا شده است.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی
این تغییر سبک زندگی پیامدهای عمیقی دارد. نخستین پیامد، سطحی شدن دانش است. محتوای شبکههای اجتماعی معمولاً کوتاه، هیجانانگیز و گذراست. مصرف چنین محتواهایی ذهن را به سطح عادت میدهد و توانایی تحلیل عمیق و پیگیری یک موضوع بهصورت مستمر را کاهش میدهد.
رائه کند، طبیعی است که کتاب در اولویت قرار نگیرد. نتیجه این روند، کاهش تدریجی فرهنگ کتابخوانی و دور شدن نسل جوان از گنجینهای است که قرنها تمدن بشری بر آن بنا شده است.