به گزارش دریای اندیشه، هفته بسیج، نهتنها یادآور تشکیل نهاد عظیمی است که امام خمینی (ره) در ۵ آذر ۱۳۵۸ آن را بنا نهاد، بلکه فرصتی دوباره برای بازخوانی مفهوم «مردمباوری» در نظام جمهوری اسلامی است. بسیج تنها یک سازمان اجتماعی ـ امنیتی نیست، بلکه یک گفتمان فرهنگی و شیوهای از زیست اجتماعی است که حضور داوطلبانه، خدمترسانی بیمنت، وفاداری به ارزشهای انقلاب و مشارکت فعال مردم در پیشبرد اهداف ملی، ستونهای اصلی آن را تشکیل میدهد. امروز، پس از گذشت بیش از چهار دهه، بسیج همچنان یکی از پویاترین نهادهای مردمی کشور است؛ نهادی که هم در صحنههای سخت دفاعی و هم در میدانهای نرم فرهنگی و اجتماعی، نقشی تعیینکننده ایفا کرده است.برای فهم حقیقت بسیج باید به فضای نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازگشت؛ زمانی که کشور درگیر بیثباتیهای سیاسی، تحرکات تجزیهطلبانه و تهدیدهای فزاینده منطقهای بود. در چنین شرایطی امام خمینی (ره) با نگاهی ژرف به ظرفیتهای مردم، «بسیج مستضعفین» را پایه گذاشت تا هم دفاع مردمی از کشور در برابر تهدیدهای خارجی سازمان یابد و هم روحیه مسئولیتپذیری شهروندان در ساخت جامعه جدید تقویت شود.این اقدام، آن روز شاید برای بسیاری یک تصمیم صرفاً نظامی به نظر میرسید، اما با گذشت زمان آشکار شد که بسیج قبل از آنکه یک نیروی دفاعی باشد، یک مدل مشارکت اجتماعی است. الگویی که در آن هر فرد، بدون انتظار پاداش و منصب، برای خود نقشی در تداوم انقلاب قائل میشود و مسئولیت میپذیرد.نام بسیج بیش از هر چیز با سالهای دفاع مقدس گره خورده است. در روزهایی که کشور نابرابرترین جنگ تاریخ معاصر خود را تجربه میکرد، حضور داوطلبانه بسیجیان جوان و گاه نوجوان، فصل تازهای از فداکاری جمعی را رقم زد. نیروهای بسیجی، بدون آموزشهای طولانیمدت و بدون امکانات کافی، با تکیه بر ایمان، روحیه ابتکار و اعتماد به نفس، کفه موازنه جنگ را تغییر دادند.در هشت سال جنگ تحمیلی، بسیج به نماد مقاومت مردمی تبدیل شد؛ مردمی که نه از سر اجبار، بلکه به انگیزه دفاع از وطن و آرمانهای انقلاب پا به میدان میگذاشتند. امروز روایتهای شفاهی و مکتوب از آن دوران، میراث معنوی بزرگی برای جامعه ایران است؛ میراثی که «فرهنگ ایثار» را به یک سرمایه پایدار اجتماعی بدل کرده است.
تحول مأموریتها پس از جنگ؛ از سنگر دفاع تا عرصه سازندگی
اگر نقش بسیج در جنگ، حضوری چشمگیر و پرصداتر بود، نقش آن در دوران صلح و سازندگی نیز کماهمیتتر نبوده است. بسیج در دهههای اخیر با بازتعریف ماموریتها، حضور خود را در حوزههای مختلف گسترش داد؛ از مشارکت در سازندگی روستاها و مناطق محروم گرفته تا انجام مأموریتهای فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و مقابله با آسیبهای نوظهور.بسیج دانشآموزی و دانشجویی، بسیج اصناف، بسیج اساتید، بسیج مهندسین، بسیج جامعه پزشکی و دهها شاخه تخصصی دیگر، نشان میدهد که نهاد بسیج توانسته است ظرفیتهای تخصصی جامعه را در قالب شبکهای سازمانیافته برای کمک به توسعه کشور بهکار گیرد. این الگو، پیوندی میان تخصص و دغدغهمندی اجتماعی برقرار کرده است؛ پیوندی که در بسیاری از پروژههای عمرانی، آموزشی و محرومیتزدایی بهخوبی دیده میشود.یکی از عرصههایی که در آن نقش بسیج بیش از پیش برای مردم ملموس شد، مدیریت بحرانها و امدادرسانیهای فراگیر بود. تجربه همهگیری کرونا نمونهای برجسته از این حضور مردمپایه بود. بسیجیان در قالب طرحهای غربالگری، کمکهای مؤمنانه، تولید ماسک و مواد بهداشتی، ضدعفونی محیطها و حتی کمکهای بیمارستانی، نقش پرفشاری در کنترل بحران ایفا کردند.
در زلزلهها، سیلها و سایر حوادث طبیعی نیز، اغلب نخستین گروههایی که به محل حادثه میرسند و امکانات اولیه را فراهم میکنند، نیروهای مردمی بسیجاند. این نوع امدادرسانیِ بیوقفه، نه بر مبنای وظیفه رسمی، بلکه بر اساس تعهد اجتماعی و حس مسئولیت مدنی شکل میگیرد.در کنار کارکردهای امنیتی و امدادی، بسیج در عرصه فرهنگ و رسانه نیز وظایف مهمی بر عهده دارد؛ وظایفی که در روزگار تحولات پرشتاب فرهنگی و مواجهه تمدنی با فضای مجازی، اهمیت دوچندان یافته است. از برگزاری اردوهای تربیتی و فرهنگی گرفته تا ترویج سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی، بسیج بخش قابل توجهی از توان خود را صرف برنامههایی میکند که هدفشان تقویت هویت دینی، روحیه خودباوری و انسجام اجتماعی است.گسترش فعالیتهای هنری، ادبی و رسانهای بسیج، فضای تازهای برای فعالیت جوانان در حوزههای فیلم، تئاتر، موسیقی و تولید محتوای دیجیتال پدید آورده است. این فعالیتها تلاش میکنند روایت بومی و ملی از مسائل اجتماعی را برجسته سازند و در برابر جریانهای هویتی بیگانه، نگاهی مستقل و اصیل ارائه دهند.پس از گذشت بیش از ۴۵ سال از تشکیل بسیج، امروز جامعه از این نهاد انتظار دارد متناسب با چالشهای نوین حرکت کند. مسئله اقتصاد، اشتغال، عدالت اجتماعی، آسیبهای فضای مجازی، فرار مغزها و مطالبات نسل جدید، عرصههایی است که بسیج باید حضور هوشمندانهتری در آنها داشته باشد.نکته مهم برای نسل جوان، لزوم بازخوانی چهره واقعی بسیج است؛ یعنی بسیج بهعنوان نهادی مردمپایه، متنوع، باز، فراگیر و مبتنی بر تخصص. نگاه تکبعدی یا صرفاً امنیتی به بسیج، هرگز نمیتواند تصویر واقعی این نهاد را بهویژه برای نسلهای جدید تبیین کند. بسیج باید بیش از پیش با گفتوگو، فعالیت اجتماعی و تعامل با نخبگان، چهره اجتماعی خود را آشکار کند.
از سوی دیگر، مقابله با آسیبهایی چون بروکراسی، اداری شدن یا فاصله گرفتن از متن مردم، از چالشهای درونی بسیج است. پویایی بسیج، زمانی تداوم خواهد یافت که همچون دهههای نخست، روحیه داوطلبی، خلاقیت جوانانه و حضور بیواسطه در میان مردم در آن زنده بماند.هفته بسیج، صرفاً یک مناسبت تقویمی نیست؛ بلکه فرصتیبرای یادآوری این حقیقت است که پیشرفت کشور بدون مشارکت گسترده مردم ممکن نیست. در جهانی که با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیچیدهای مواجه است، گفتمان بسیجی میتواند الگویی برای مقاومت فعال، امید اجتماعی و کنشگری مردمی باشد.امروز بیش از هر زمان دیگر، جامعه ایران نیازمند بازتولید سرمایه اجتماعی است؛ سرمایهای که در بزنگاههای تاریخی، همواره گرهگشا بوده است. بسیج با شبکه گسترده و متنوع خود میتواند مرکز ثقل این بازتولید باشد؛ به شرط آنکه ارزشهای بنیادین خود یعنی «ایمان، مردمباوری و خدمت» را محور قرار دهد.بسیج، نه یک سازمان وابسته به دورهای خاص، بلکه جریان ماندگار مردمی است. جریانی که از دل انقلاب برخاست و توانست در طول چهار دهه، کارکردهای تازهای بیابد و خود را با نیازهای جامعه تطبیق دهد. امروز، در آغاز دهه جدید انقلاب، رسالت بسیج بیش از هر چیز، تکیه بر جوانان، توجه به نوآوری، تقویت انسجام ملی و پیشگامی در حل مسائل واقعی مردم است.هفته بسیج، یادآور این حقیقت است که آینده کشور، با مشارکت فعال مردم و روحیهای بسیجی ـ یعنی همان روحیه مسئولیتپذیری، گذشت و عملگرایی ـ ساخته میشود. این ویژگیهاست که بسیج را به یکی از سرمایههای راهبردی جمهوری اسلامی ایران و یکی از میراثهای ماندگار انقلاب تبدیل کرده است.
انتها.