از آلو زمینی تا سیب‌زمینی
  • فرهنگی

  • مهر 08، 1403 - 04:53


 

سیب زمینی هم برای خودش ماجراها و گفتنی هایی دارد.
آنچه در این نوشتار خواهید خواند نکاتی شنیدنی از نحوه‌ی ورود و وجه‌التسمیه و مخالفت‌های اولیه با این ماده خوراکی پُرمصرف که درویش و توانگر استفاده می‌کنند، است.
تا عهد فتحعلی‌شاه قاجار چیزی به‌نام سیب‌زمینی در ایران وجود نداشت و به همین خاطر نامی از این گیاه وجود هم نداشت.
سرجان ملکم وزیر مختار انگلیس چند صندوق سیب‌زمینی به همراه نامه پادشاه انگلیس نزد فتحعلی‌شاه آورد.
شاه به خیال اینکه صندوق‌ها حاوی طلا و جواهر است وزیر انگلیس را به گرمی پذیرفت و وقتی از محتوای هدیه آگاه شد غضبناک، دستور داد به انبار ببرند    امپراتور در نامه گفته بود؛ چون در ایران خشک‌سالی روی داده سیب‌زمینی را به همراه دفترچه‌ی نحوه کاشت فرستاده است.
با اصرار برخی عُقلا صندوق‌ها به رعایا داده شد و در منطقه پَشند ِکرج کشت شد که هنوز هم سیب زمینی پشندی به مرغوبیت شهرت دارد.
برحسب تصادف در آن سال قحطی بزرگی رخ داد و شایع شد که مقصر سیب‌زمینی بدقدم بوده و مردم بوته‌های سیب‌زمینی را آتش زدند.
از سویی چون توسط سرجان ملکم وارد شده بود این محصول به نام «آلوی ملکم» نامیده شد و چون ملکم مسیحی بود متدینین به مصرف این ماده غذایی رغبتی نشان نمی‌دادند و مانند گوجه‌فرنگی که به زعم آنان از بلاد کفر آمده بود رفتار می‌کردند.
همچنین شایع شد هرکس سیب‌زمینی را که بی‌رگ است بخورد، بی‌غیرت و بی‌تعصب می‌شود که هنوز این تشبیه و ضرب‌المثل باقی مانده است.
اما شاهان قاجار به ارزش سیب‌زمینی واقف شدند و برای غلبه بر قحطی مفید ‌دانستند و در جنگ جهانی اول نیز این ماده غذایی جان بسیاری را نجات داد و سیب‌زمینی توانست تحول اساسی در کشاورزی ایران ایجاد کند.   و اما چرا ابتدا نام این محصول آلوزمینی و سپس سیب زمینی شد؟
در ابتدا سیب زمینی (آلوی ملکمی) نامیده می‌شد و شاید تشبیه این ماده به آلو هم چندان درست نبود!  
احتمالاً واژه آلو از هند وارد شده باشد، زیرا در بخشی از هندوستان واژه آلو و در بخشی دیگر واژه «پتاته» که مشابه لاتین است به‌ کار می‌برند.
آلو تیکا(کتلت سیب‌زمینی) و آلو پارتا(نان سیب‌زمینی)  از غذاهای رایج هند است. در افغانستان نیز پیشوند «کچ» را به آلو اضافه و به سیب‌زمینی «کچالو» گویند.در برخی نقاط ایران هنوز واژه آلو را برای مشتقات سیب زمینی استعمال می‌کنند در گذشته برخی قدیمی‌ها به سیب زمینی «آلوی زیرزمینی» نیز می‌گفتند.
در شیراز «دو‌ پیازه‌ آلو» غذای محبوب ‌شیرازی‌ها است و عبارت ِ «آلوی آب‌پز» نیز مصطلح است.  دلیل تغییر نام این ماده غذایی به سیب‌زمینی هم ترجمه دقیق کلمه به کلمه این واژه از فرانسه به فارسی بود
ترک زبانان ایران نیز واژه «ییر آلما»  به معنی سیب زمینی بکار می‌برند و یا واژه‌ی «کرتوپ» که برگرفته از کرتوفل روسی است.
 در سال‌های نخست رواج سیب‌زمینی در روزنامه‌ها و کتب مطالبی در مورد مزایای سیب زمینی و نحوه کاشت و مصرف در اختیار عموم قرار می‌گرفت. «میرزا یوسف خان مستشار الدوله» کتابی با عنوان «تاریخ سیب‌زمینی» از فرانسه به فارسی ترجمه‌ کرد.
در بخشی از این کتاب چنین می‌خوانیم؛
«طرز طبخ آن در لذت بسیار دخیل است. در دیگ چُدنی از سایر ظروف لذیذتر است. قبل از پختن باید پوست آن را تراشید و نباید ته دیگ چسباند، باید چهار قطعه چوب مو در دیگ بگذارند و بعد سیب‌ها را گذارند و آب ریخته شود.»
کتاب مذکور ۱۴۰ سال قبل ترجمه شده است.
نادرمیرزا قاجار نیز درباره پخت کوکوی سیب زمینی می‌نویسد:
«سیب‌زمینی نخست به آب پزند، سپس پوست برگیرند و با تخم مرغ در آمیزند و اندکی آرد نرم بر آن افشانند و زعفران بر آن زنند و با نان بس بامزه است.»