پهلوی‌ها با ایران چه کردند (۱)
  • سرمقاله اختصاصی

  • بهمن 18، 1400 - 06:19


از امضای سند نابودی سیستان تا دختری که بدون مهریه به انگلیسی‌ها پیشکش شد

 

 

به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه؛ انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلاب‌هایی بود که در روزگار خود و حتی الان یکی از سبک‌های جدید انقلاب‌ها را به دنیا معرفی کرد ، چرا که عموما پشت هر انقلابی که در دنیا رخ می‌دهد ،یک ابر قدرت وجود دارد که سعی می‌کند با شعارهای انقلابی که برگرفته از امیال مردم است، توده‌های مردم را با خود همراه کند تا به واسطه دگرگونی‌ هایی که اتفاق می‌افتد ظرفیت‌های سیاسی، اجتماعی و ثروت آفرین آن جامعه را در دست بگیرد ، اما انقلاب اسلامی ایران همچنین ابر قدرتی را بر پشت خود نداشت نه با شوروی بود و نه با انگلیس و نه با آمریکا بلکه با شعار نه غربی،نه شرقی جمهوری اسلامی قطب جدیدی را در جهان متولد کرد.

قطب جدیدی که می‌گفت برای توسعه نیاز نیست حتما به یک قدرت بین‌الملل تکیه‌کنی بلکه باید بر خود تکیه ‌کنی تا با تقویت خود و داشته‌هایت خودت یک روز به یک ابر قدرت تبدیل شوی!

مسئله‌ای که ایران اسلامی بعد از انقلاب با سرعت در پیش‌گرفت و گرچه اگر امروز چین و روسیه و آمریکا نشده است اما کشوری استراتژیک و تعیین‌کننده معادلات در کنار این سه کشور است و در مسئله‌ای نظرخواهی شود به غیر این ۳کشور حداقل کشور چهارم، پنجم یا ششم برای استحقاق در تاثیر گذاری ایران اسلامی است.

انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای بسیاری در عرصه‌های مختلف داشت اما اولین و شاید بزگترین دستاورد آن تزریق و تعمیق روحیه خودباوری بود.

ملت ایران ملتی بودند که به پیشینه ۳هزار سال دریاها را در اختیار داشتند و دریانوردی آن‌ها زبانزد بوده‌است،ملت ایران در طول تاریخ همواره لشکرهای فاتح را داشته است؛ ملت ایران در دوران صفویه توانست اولین امپراتوری استعماری جهان،اولین امپراتوری فرا قاره‌ای دنیا که قلمروی حکومتش قاره اروپا- غرب آفریقا- شرق آفریقا- آسیا و آمریکای لاتین را در بر می‌گرفت را شکست دهد و از خلیج فارس و سپس تا شرق آفریقا تا کنیا تعقیب کند و سنگ‌بنای فروپاشی امپراطوری بزرگ و استعمارگر تاریخ را بنا کند اما به راستی چه بر سر این ملت آمد که کشورش تکه تکه شد و از یک‌جایی به بعد سرزمین‌های ایرانیان بدون جنگ و خونریزی به استعمارگران تسلیم شد و ملت ایران به جایی رسیدند که برای چارقد و کلاه روی سرشان نیز بیگانه‌ها تصمیم می‌گرفتند.

برای اینکه بدانیم چه بر سر ایران با شکوه باستان آوردند لازم است چند برگ از تاریخ را که کمتر دیده‌شده است را ورق بزنیم.

 

وقتی سند مرگ سیستان امضا شد

 

امروز یکی از مشکلات مردم در جنوب شرق کشور بحث آب است؛ آبی که باید از دریاچه هامون تامین شود اما به دلیل احداث سد‌هایی مانند کمال خان که در بالادست این دریاچه در افغانستان قرار‌گرفته‌است آبی به هامون نمی‌رسد و مشکلات بسیاری که برای مردم در این حوزه به بار می‌آید شاید کمتر کسی سخنان اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان را فراموش کرده ‌باشد که چند ماه قبل از فرارش و تصرف افغانستان توسط طالبان دم از معاوضه آب در برابر نفت می‌زد.

اما اینکه منشأ این گستاخی اشرف غنی و ممانعت چندین ساله دولت ‌های افغانستان از کجاست باید نگاهی به تاریخ معاصر خود بیاندازیم؛ توجه شما را به این بخش از خاطرات اسدا...علم که سابقه فرمانداری سیستان و بلوچستان،وزارت دربار و نخست وزیری را در دوران پهلوی در کارنامه دارد جلب می‌کنم:

اسدا...علم در خاطراتش می‌نویسد:«این کابوس مرا در خود فرو می‌برد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر می کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی‌کند ... تیر از شست گذشته‌است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیم‌خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مرتیکه! مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر می‌خواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگاه دارید، ما نمی‌خواهیم و این بدبخت‌ها، آن قدر از چپ‌گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند ... البته این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می شود که من مرده‌ام

 

اما جریان این خیانت بزرگ چه بود که اسدالله علم را اینگونه آشفته کرده‌است؛مسئله معامله بر روی هیرمند و هامون است؛ رود هیرمند یکی از رودهای پرآب شرق ایران است که از کوه‌های بابا در سلسله جبال «هندوکش» سرچشمه می‌گیرد و پس از طی 1100 کیلومتر

به دریاچه هامون در ایران می‌ریزد و دریاچه هامون نیز کلید پایداری زیستی  منطقه سیستان و بلوچستان است و بسیاری اعمال حیاتی این منطقه به آب آن بستگی دارد. پس از جدایی افغانستان از ایران، طبق قرارداد پاریس، افغان‌ها با وجود انعقاد قرارداد 1318هـ.ش، به تعهداتشان در مورد تقسیم مساوی آب هیرمند با ایران عمل نکردند و اختلاف بین ایران و افغانستان در این موضوع بالا گرفت؛ با بالاگرفتن اختلاف بر سر سهم آب از رود هیرمند، میان ایران و افغانستان، کمیسیونی موسوم به دلتا، با مشارکت آمریکایی‌ها برای حل و فصل موضوع تشکیل شد. نتیجه نشست‌های این کمیسیون، انعقاد قرارداد 1351هـ.ش میان ایران و افغانستان درباره حقابه رود هیرمند بود. این قرارداد، پس از کسب رضایت شاه، توسط هویدا امضا شد و در 10 مردادماه 1352هـ.ش، به تصویب مجلس ایران رسید.

اما مشکل این معاهده کجا بود؟ مطابق قرارداد 1351هـ.ش، از 5 میلیارد و 661 میلیون و 700 هزار مترمکعب آب سالانه هیرمند، تنها 819 میلیون و 729 هزار متر مکعب، آن هم در سال‌هایی که بارش در حد نرمال و بیشتر بود، به ایران می‌رسید‌ و معنای این تصمیم، کاهش سهم ایران از 50 درصد آب رود هیرمند به کمتر از 5/14 درصد بود؛ این کاهش حدود 35 درصدی در حقابه ایران طی چند سال، یک فاجعه تمام عیار ایجاد کرد یعنی اینکه ایرانی که تا دیروز بر اثر ۵۰ درصد آب هیرمند مناقشه داشت با نظر شاه حدود ۳۵ تا ۴۵ درصد حق‌آبه خود را به افغانستان بخشید و سند مرگ سیستان و بلوچستان را امضا کرد.

 

دختر مروارید به دستی که بدون مهریه شوهرش دادند

یکی از اقدامات خیانت ‌بار پهلوی در تاریخ ایران جدایی بحرین از ایران است، ما اگر سرزمین‌های شمال غرب ایران را در ترکمنچای و گلستان از دست دادیم سالیان سال برایش با روس‌ها جنگیدیم و شهید تقدیم کردیم،اگر هرات به دست انگلیسی‌ها افتاد برای این بود که در جنگ با آن‌ها موازنه قدرت به نفع ما نبود و می‌خواستند خلیج‌فارس را نیز از ما بگیرند اما بحرین بدون جنگ و خونریزی و با رضایت قلبی شاه ایران تقدیم به انگلیسی‌ها شد.

کمی با بحرین و ظرفیت‌هایش آشنا شویم و بهتر است بدانیم که بحرین اولین کشور حوزه خلیج فارس است که نفت در آن اکتشاف شده و اقتصاد سنتی بحرین وابسته به مروارید بوده اما در حال حاضر بیشتر درآمد ساکنان بحرین از بانکداری و گردشگری تأمین می‌شود. نفت و فراورده‌های نفتی ۶۰٪ صادرات و درآمد دولت این کشور و همچنین ۳۰٪ تولید ناخالص داخلی بحرین را تشکیل می‌دهد. تنها صنعت سنگین داخلی این کشور تولید آلومینیوم است که در مقیاس فراوان تولید و عرضه می‌شود و بحرین رتبهٔ نخست تولید این محصول در خاورمیانه و رتبه پنجم در سطح جهانی را داراست.

بر پایه‌گزارش انجمن اقتصادی اجتماعی ملل غرب آسیا بحرین سریعترین رشد اقتصادی را در ژانویه ۲۰۰۶ در میان کشورهای عرب داشته‌است.همچنین بحرین آزادترین اقتصاد را در خاورمیانه و بیست و پنجمین در جهان را در سال ۲۰۰۶ بر پایه‌گزارش وال استریت ژورنال و پایه شاخص‌های اقتصاد آزاد داشته‌است.

بحرین از 33جزیره تشکیل شده است با توجه به اینکه یکی از استانهای ایران به شمار می‌رفت صرف نظر از منابع نفتی، ظرفیت‌های گردشگری و مروارید‌های اعلایش اگر فقط بخواهیم یک مزیت آن را بشماریم باید بگوییم شاه مخلوع ایران پنجمین تولید کننده آلمینیوم دنیا را به باد داد و رفت و از لحاظ جغرافیایی نیز کافی است نگاهی به نقشه جغرافیا بیندازید تا شما هم به این نکته پی ببرید که  از نظر استراتژیک بحرین در منطقه خلیج فارس از جایگاه مهمی برخوردار است.بحرین در مرز ساحلی عربستان و قطر واقع شده که در گذشته فرصت ویژه‌ای را برای ایران فراهم می‌کرده و اگر بحرین همچنان جزیی از خاک ایران باقی می‌ماند با داشتن دوسوی یکی از مهمترین آبراهه ‌های ساحلی‌ و با توجه به دامنه آب های سرزمینی‌اش می توانست رگ حیاتی نفت دنیا را بیشتر از آن چیزی که هست، در تسلط ایران قرار دهد و از طرفی خیلی‌ها معتقدند موقعیت مناسب برخی از جزایر برای پهلوگیری و تعمیر کشتی‌های بزرگ اقیانوس پیمای ۵۰۰ هزار تنی در بنادر و مرواریدهای مشهور آن نیز از امتیازات اقلیم بحرین به حساب می‌آید.

اما استدلال شاه برای جداکردن بحرین چه بود؟

جزیره بحرین در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ رسما استقلال خود را از سرزمین مادری اعلام کرد و کسی فکرش را نمی کرد که ایران اولین کشوری باشد که دقیقا یک ساعت پس از این اتفاق، استقلال آن کشور را به رسمیت بشناسد. اقلیمی که در کمال ناباوری امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت در واکنش به آن گفت:«بحرین به مثابه یکی از دختران ما بود که این دختر شوهر کرد و رفت و چون عضوی از خانواده ما بوده باید به‌مانند بزرگ هر خانواده از او پشتیبانی کنیم و خواهیم کرد

شاه هم در آن زمان برای موجه نشان دادن کار خود در یک مصاحبه عجیب اعلام کرد« اکثریت ساکنان آن جزیره(بحرین) عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌­گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع­ الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند. زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد. از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز، آن جزایر ارزشی ندارند. از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست.

انتهای پیام/