در رابطه ایران با قدرتهای بزرگ در طول تاریخ مسائل بسیاری وجود داشته است که سبب شده تا در اعتماد از جانب مردم بر این رابطه ها ، بدگمانی هایی وجود داشته باشد.
در ادبیات ایران ضرب المثل هایی وجود دارد که عصاره بدگمانی مردم به قدرتهای بزرگ و بیشتر به روسیه، انگلیس و آمریکا است. این سه قدرت در نزد مردم ایران متهم به اقداماتی منتهی به تجزیه بخش های قابل اعتنایی از سرزمین ایران اند که به کینه منجر شده است تا جایی که بعید بنظر می رسد محفل و مجلسی چه از روشنفکران و یا عوام حول مسائل مملکتی شکل بگیرد و در آن مساله دخالت قدرتهای بزرگ در امور داخلی ایران مطرح نگردد.
در چند نوشتار خواهم کوشید به علت و علل و زمینه هایی بپردازم که به دخالت هایی در امور داخلی ایران انجامید که نه فقط اراضی، بلکه در مقاطعی استقلال ایران مخدوش و به خطر افتاد.
در این قسمت رابطه ایران و روسیه را بدون پیش فرض و تا حدی که فرصت و امکان و فضای کاری اجازه می داد، بررسی کرده ایم.
واقعيت اين است که تهران موفق شده انزوای بین المللی را که رژیم تحریم های فلج کننده غرب برای آن فراهم کرده بود، هر چند محدود و ناقص، بشکند. با این وجود، سرعت توسعه روابط روسیه - ایران تا کنون به سطح شراکت راهبردی نرسیده است. چه چیزی برخورد محتاطانه طرف ایرانی را سبب می شود؟ چه چیزی مانع آن می شود که تهران مسکو را شریک مطمئن سیاسی و اقتصادی خود به حساب نیاورد و روسیه نیز چنین بپندارد؟
تاریخچه روابط بین دو کشور ساده نبوده است. دو قرن 19 و 20 و نیز قرن 21 صفحات زیادی را به تاریخچه همسایگی ما اضافه کرده اند که برای ایران مزه تلخی دارند. با وجود اینکه بحث های علنی در این مورد تقریباً برگزار نمی شود، در افکار عمومی ایرانیان صحنه های منحصر بفرد تاریخی و سیاسی ریشه دوانده اند که در روابط ما مشکلات ایجاد کرده و مانع برخورد دست و دل باز و اعتماد آمیز با کشورمان می شوند.
1 - مقاوله نامه گلستان1813
جنگ اول روسیه و ایران (سال های 1813-1804) چیزی شبیه به فاجعه برای ایران به بار آورد. در نتیجه آن جنگ مقاوله نامه بسیار زیان آور برای ایران به امضا رسید که به موجب آن اراضی قابل توجهی شامل داغستان، گرجستان با استان شوراگل، ایمرتیا، گوریا، مینگرلیا، آبخازی و نیز خان نشین های قره باغ، گنجه، شکی، شیروان، دربند، قوبا، باکو و تالش به روسیه تعلق گرفتند. ایران به موجب همان سند حق داشتن نیروی دریایی در دریای خزر را از دست داد.
2-عهدنامه ترکمن چای (1828)
بعد از پایان جنگ دوم روسیه - ایران (1828-1826) عهد نامه ترکمن چای به امضا رسید که به موجب آن ایران دوباره بعضی اراضی خود (خان نشین نخجوان، ناحیه اردوباد و بعضی اراضی دیگر) را از دست داد و مجبور شد غرامت عظیمی بپردازد که نزدیک بود این کشور را به ورشکستگی اقتصادی بکشاند.
3- قرارداد تقسیم عرصه های نفوذ روسیه و بریتانیا در ایران
بین سال های 1900 و 1907 میلادی روسیه به طور تقریباً آشکار در ایران سیاست توسعه طلبی استعمارگرانه را دنبال می کرد و سرگئی ویته نخست وزیر وقت روسیه بی پرده به الحاق قسمت شمالی ایران (مانند مناطق قفقاز) به ترکیب امپراطوری روسیه دعوت می کرد. اینها فقط طرح های بلندپروازانه و رؤیا نبود. دو امپراطوری روسیه و بریتانیا به موجب قرارداد سال 1907 ایران را بین خود به عرصه های نفوذ تقسیم کرده و در عمل حق حاکمیت را از آن سلب کردند.
ادامه دارد