چمران و دنیایی از تقوا و تخصصی قبول مسئولیت بدون تخصص آفت مدیران امروزی در کشوراست.
علی ستاری
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه؛ تاریخ ایران زمین از ابتدای تشکیل تمدن بزرگ ایرانی طی نامهای مختلف و جغرافیاهای در حال تغییر دگرگونیهای بسیاری را تجربه کرده است و از زمان عجین شدن تمدن بزرگ ایران با تمدن اسلامی شخصیتهای برجسته بسیاری در قطار وارستگان این مرز و بوم سوار شدهاند که بحمدالله کم نبودهاند و جلوههایی از آثار آنها بر تارک تاریخ این کشور ماندگار شده است، که البته به جرات میتوان گفت که نسل اول انقلاب اسلامی ایران یکی از معدود دورههایی بود در آن شاهد تجمیع انسانهای تمدنی و الگوساز در تاریخ بودیم و نمونههای بارزی از انسانها که شاید عصاره فضائل تاریخی ملت ایران بودند در یک برهه داشتههای خود را برای تحقق آرزوهای یک ملت به میدان آوردند، در تقوا و عارفان و فلسفه و فقه و اجتهاد و اسلام شناسی و رزم آوری و مدیریت و تعهد و تخصص یک رشته از بهترین انسانهای روزگار به فرماندهی خمینی کبیر ظهور و بروز پیدا کردند و کارستانی را در ایران به وجود آوردند که نسلهای بعدی از این مردان آسمانی به خوبی آنها نتوانستند امانت آن بزرگان را به سمت سر منزل مقصود ببرند؛ اینکه میگوییم مردان آسمانی، تعارف نیست؛ آسمانی بودند از آن بابت که خداوند متعال آنها برای خود خواست و خونبهایشان را پرداخت کرد که شاید یکی از آخرین بازماندههای آن نسل را ملت بزرگ ایران با "حاج قاسم سلیمانی" که یکی از متقین متخصص در حوزه خود بود را مشاهده کرد و دیدیم که برای حاج قاسم چه جوششی به راه افتاد و چه عشقی از سوی آحاد مردم به نمایش گذاشته شد که نشان از عقیده راستین و عملکرد صحیح این مرد بزرگ انقلابی در مسیر ترسیمی برای خدمتش بوده است اما امروز موضوع بحث ما دانشمندی بزرگ و فرماندهای مقتدر و همیشه حاضر در میدان جهاد است که سالها قبل از "حاج قاسم امروز ما" راه خدمت خالصانه را پیموده است و امروز یکی از کسانی است که در دایره شناخت انسانی ملت ایران نقش بسته است، نامی تحت عنوان چمران متولد سال ۱۳۱۱ در قم که از سوسنگرد و تپههای الله اکبر به عظمت کبریایی حق تعالی شهادت داد و برای همیشه در تاریخ این مرز و بوم کهن خود را در جمع قهرمانان ملی ثبت کرد بزرگمردی که عارف دلسوخته قرن حضرت امام خمینی(ره) در پیام تسلیتی که به مناسبت شهادت وی صادر کرد زیبا در وصفش گفت که: "او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت"
اما رمز این کسب آبرو در پیشگاه خداوند متعال چیست؟ انسان باید چه کند که به این درجه برسد؟ یک مدیر یا فرمانده باید در چه درجهای باشد که بتواند به آبرومندی در درگاه خدا تبدیل شود چرا که رمز ماندگاری و رمز محبوب القلوب شدن در بین آحاد مردم این است که انسان آبرومند درگاه خداوند شود؛ در پاسخ به این سوال جوابهای بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها را میتوان با کنکاش در سیره شهید دکتر مصطفی چمران پیدا کرد اما آنچیزی که فکر میکنم امروز مدیران و مسئولان جامعهای که از چمرانها به امانت مانده است باید توجه کنند و به اعتقاد من باید سر در هر ادارهای و مقابل دیدگان هر مدیری و حتی بالای حکم انتصاب هر مسئولی که به خود اجازه میدهد در نظام اسلامی مسئولیت قبول کند این جمله از شهید بزرگوار چمران است که اذعان دارد: "میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم، اما میگویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بی تقواست"
سوال تقوا مهم تر است یا تخصص در قبول مسئولیت، مانند علم بهتر است یا ثروت یکی از سوالاتی است که همواره در اذهان همگان وجود داشته است اما شهید قدسی مقام چمران به زیبایی به این مسئله پاسخ داده است و در حیات اجتماعی، سیاسی و تخصصی خود نیز بدان عمل کرده است.
چمران فارغ التحصیل رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، او کارشناسی ارشد خود در مهندسی برق را از دانشگاه تگزاس گرفت و دکتری خود را از دانشگاه بروکلی در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما به اتمام رساند، بنابراین تا همینجای مطلب دکتر چمران سه تخصص را در اختیار داشته است، چمران به واسطه فعالیتهای سیاسیاش پس از کودتا و پیش از کودتای ۲۸ مرداد و همچنین مبارزات سیاسی اعتقادی در آمریکا و تاسیس جبهه ملی ایران در این کشور خود را به یک تقریبا نیمه متخصص در امور سیاسی تبدیل کرده بود و همچنین به واسطه شرکت در دورههای نظامی در کشور مصر به یک متخصص در امور نظامی تبدیل شده بود که این امر به مبارزات سیاسیاش در لبنان قوام بیشتری میبخشید و همین امور و تخصصها موجب شد که شهید چمران پس از پیروزی انقلاب اسلامی از همان ابتدا و با پختگی کامل نه صرفا با علوم تئوریک وارد عرصه قبول مسئولیت شود.
شهید چمران اولین دوره آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را راه اندازی کرد و خود شخصا به تربیت نیروها اهتمام ورزید و در آشوبها و قائلههای داخلی به واسطه تخصصی که در جنگهای نامنظم پیدا کرده بود خود شخصا فرماندهی را بر عهده میگرفت که ساماندهی قائلههای مسلحانه کردستان یکی از این موارد است.
به وزارت رسیدن شهید چمران هم در حوزه تخصصی خود یعنی دفاع بود و زمانی هم که به نمایندگی مجلس رسید بر اساس تجارب نظامیاش پیش از شروع جنگ عراق با ایران، با توجه به ناامنی مرزها به ویژه مرزهای غربی، پیشنهاد تشکیل لشکرهایی ده هزار نفری از نیروهای مردمی را داد که به تصویب شورای انقلاب رسید و ارتش نیز موظف به همکاری شد هر چند که به سبب موافق نبودن رئیس ستاد مشترک وقت، این طرح به تعویق افتاد در حالی که اگر این امر محقق میشد شاید معادلات در ابتدای جنگ به صورت دیگری رقم میخورد.
بنابراین چمران در طول دوران خدمتش متخصصی با تقوا بوده است اما متأسفانه در دولتهای بعد انقلاب خیلی این امر ملاک عمل قرار نگرفت و سیاسیون نا آشنا با پستهای حساس و امنیتیها در دولتها پست گرفتند و در این دولت هم که بسیاری از کسانی که حوزه فعالیت و تخصصیشان امور نظامی بوده است بر مسند امور قرار گرفتهاند به هیچ عنوان با این مشی صحیح شهید چمران سازگاری ندارد، امروز قبول مسئولیت در کشور بدون تخصص به آفت مدیریت تبدیل شده است و بدون شک یکی از علتهایی که تئوریهای مسئولین برای اجرا به عمل آنها در اجرا با هم همخوانی ندارد همین امر که آنها درک درستی از مسئولیتهایشان در مقام اجرا ندارند
آنچه که امروز برای ما واضح است اگر قرار است ما به سوی تمدنسازی حرکت کنیم و پایههای تمدن نوین اسلامی را استوار کنیم ناگزیر هستیم در هر حوزهای مدیر متخصص در تراز انقلاب و تمدن نوین اسلامی داشته باشیم در غیر این صورت با غیر متخصصها هیچگاه کشور به تمدن سازی نخواهد رسید.