مرتضی سلیمانی
در عملیات اخیر نیروهای انتظامی در هرمزگان، بزرگترین شبکه قاچاق سوخت کشور هدف قرار گرفت. این اقدام قاطع علاوه بر ضربه به مافیای سوخت، امید به بازگشت امنیت به این استان را تقویت میکند.
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه ؛بندرعباس این روزها در آستانه تحولی بزرگ ایستاده است.
عملیات گسترده علیه مافیای سوخت، علاوه بر ضربه به یک شبکه پیچیده قاچاق، تلنگری جدی به وجدان جمعی جامعه ما زده است؛ زیرا آنچه در پس پرده قاچاق سوخت دیده میشود، تنها خسارتهای اقتصادی نیست، بلکه داستانهای تلخی از جانهایی است که در این مسیر بیپایان سوختند.
سالهاست که جادههای هرمزگان شاهد عبور و مرور خودروهای سنگین حامل سوخت قاچاق هستند؛ خودروهایی که اغلب فرسودهاند، امنیت جادهای را زیر پا گذاشتهاند و مرگ را در دل خود حمل میکنند. انفجار تانکرهای حامل سوخت در میان جادههای شلوغ و پرتردد، تنها چند لحظه طول میکشد، اما فریادهای برآمده از آن تا ابد در گوشها باقی میماند.
قصه قایقهای تندرو حامل سوخت، حتی تلختر است. این قایقها که اغلب بهصورت غیرایمن بارگیری میشوند، هنگام برخورد با امواج خروشان یا در اثر کوچکترین جرقه، به بمبهایی شناور تبدیل میشوند. بسیاری از این قاچاقچیان، جوانانی بودند که به دلیل بیکاری و فقربه این مسیر خطرناک کشانده شدند. برخی از آنها هرگز به ساحل بازنگشتند. مادرانی که چشمانتظار بازگشت فرزندانشان بودند، تنها جسدهای سوخته آنها را دریافت کردند.
سایههای سنگین بر خانوادهها
هر قربانی قاچاق سوخت، عضوی از خانوادهای بوده است؛ پدر، فرزند، یا برادری که حالا جای خالیاش بر سر سفره خانه، هر روز سنگینتر حس میشود. مریم، زنی ۳۵ ساله از بندرعباس، در یکی از مصاحبهها گفت: «شوهرم راننده تانکر بود. یک روز زنگ زد و گفت که تا چند ساعت دیگر برمیگردد، اما هیچوقت برنگشت. کامیونش با بار سوخت آتش گرفت. حالا من ماندهام و دو بچه کوچک که نمیدانم چطور زندگیشان را تأمین کنم.»
این داستانها تنها گوشهای از فجایعی هستند که قاچاق سوخت برای مردم هرمزگان به همراه آورده است. خانوادههایی که عزیزانشان را در این راه از دست دادهاند، با خاطراتی تلخ و آیندهای نامعلوم دستوپنجه نرم میکنند.
انفجار، مرگ و سکوت تلخ جادهها
تنها در یک حادثه دلخراش در ماه گذشته، انفجار یک کامیون سوختبر در جاده میناب-بندرعباس، جان سه نفر از رهگذران بیگناه را گرفت. دو کودک نیز در این حادثه دچار سوختگی شدید شدند که اکنون در بیمارستانی در بندرعباس بستری هستند. این کودکان، قربانی سیستمی شدند که قاچاق را نهتنها ممکن، بلکه به یک واقعیت تلخ زندگی روزمره در این استان تبدیل کرده بود.
عملیات اخیر تلنگری به وجدان جامعه
ضربه به مافیای سوخت، تنها انهدام یک شبکه قاچاق نیست، بلکه نوری است که بر زخمهای کهنه این استان تابیده است. این عملیات نشان داد که جان انسانها دیگر نمیتواند قربانی سودجویی عدهای معدود شود. مردم هرمزگان که سالها زیر سایه قاچاق زندگی کردهاند، اکنون امید دارند که امنیت و عدالت به زندگیشان بازگردد.
اما این پایان کار نیست. این عملیات، هرچند بزرگ، باید آغازی برای اصلاحات اساسی باشد. قانونگذاران، مسئولان و مردم باید بدانند که جلوگیری از قاچاق سوخت، فقط یک اقدام امنیتی نیست؛ بلکه یک وظیفه انسانی است تا دیگر هیچ مادری در انتظار فرزندش داغدار نشود و هیچ کودکی در مسیر زندگیاش قربانی این بحران نشود.
آنچه امروز از دست رفته، دیگر باز نمیگردد؛ اما شاید بتوان آیندهای ساخت که در آن، هیچ جان دیگری بر سر این مسیر نابرابر قربانی نشود.