محمدامین عالی پور احمدی
گرچه فقر، اعتیاد و بیخانمانی در کشورهای توسعه یافته هم موجود است، اما در کشورما روی دیگری از خود دارد. چرا که در هر دههای شاهد چهره های مختلف هستیم و گویی هر روز که میگذرد چهره سیاهتر تنگتر و تکان دهندهتر از خودنشان میدهد. فقری که بیش از آنکه محصول تغییرات زیرساختها در راستای توسعه هدفمند یک کشور باشد محصول اقتصاد بیمار، بیعدالتی، شکاف طبقاتی و در یک کلام عدم استراتژیهای صحیح اقتصادی بلندمدت و کوتاه مدت است.
به گزارش دریای اندیشه؛ برنامههای توسعهای که با تغییر دولتها دستخوش تغییرات اساسی وگاه تا مرز ریشه کن شدن پیش رفته، نمیتواند در دراز مدت ثبات، امنیت سرمایه گذاری و اقتصادی و بالتبع کاهش فقر و آسیبهای اجتماعی را به همراه آورد. در این بین نباید تلاش صورت گرفته در سالهای گذشته برای سرپوش گذاشتن بر آسیبهای اجتماعی را نادیده گرفت، تلاشی که نتیجهای جز دامنه دارتر شدن و عمیقتر شدن آسیبهای اجتماعی نداشت و امروز آسیبهای اجتماعی را به نقطه قرمز در کشور رسانده و کار را برای اصلاح این آسیبها بسیار بسیار سخت کرده است.
فقر اجتماعی و اقتصادی آنقدر در برخی از افراد جامعه نفوذ داشته است که آنها را مجبور به حاشیهنشینی کرده است.حاشیه ای از جنس خیابان و کوچه و پس کوچههای تاریکی که گذر زندگیشان را تا آخر عمر در آن محل داشته باشند.افرادی که نه از منزلت اجتماعی برخودار هستند و نه کسانی پیدا می شوند که برای سازماندهیشان دست یاری به سمتشان دراز کنند.
زندگی کارتنخواب ها پر از فراز و نشیب های فراوان است، زنان و مردانی که اگر پای روایت زندگیشان بنشینیم می توان برای چندین سال تراژدی تلخ و شیرین برایشان ترسیم کرد و از نحوه زیستنشان در این دنیای فانی سخن گفت.کارتن خوابها را می توان افرادی نامید که دیگر چشم امیدی به هم نوعان خود ندارند و در بدترین حالت ممکن به زندگی انسانی ادامه می دهند، کسانی که نه از گرمای سال و نه از سرمای سال در امان هستند و روزهای ابری و خورشیدی متفاوتتری را نسبت به سایر هم وطنانشان سپری می کنند.
کارتنخوابی نه تنها در جای جای ایران اسلامی بلکه در جنوبی ترین نقطه کشور به مرکزیت شهرستان بندرعباس که اقتصادش نیمی از کشور را تامین می کند نیز وجود دارد افرادی که جایگاهی مناسبت ندارند و برای امرار معاششان مجبور به سرکشی از سطلهای زباله هستند تا بتوانند تکه نانی را برای رفع گرسنگی خود پیدا کرده و روزی از این روزگار تلخ را سپری کنند.
گم شدگان زندگی اجتماعی امروز که مورد بی مهری عامه و خاصه قرار گرفته اند تنها چشم امیدشان به خداوند است، اما این چشم امید به معنی عدم چشم انتظاری محض از کمک های خیرخواهانه مردم و وظیفه سازمانی دولت نمی باشد.
محسن یکی از کارتن خوابهای شهرستان بندرعباس در گفتگو با خبرنگار ما اظهار کرد: روزگار خوبی را در دوران جوانی در کنار خانواده سپری می کردم تا اینکه از بخت بد روزگار دچار اعتیاد شدم و از خانواده تردم نمودند.
تا کنون هیچ کس دستگیر زندگی سیاهم نشده است
وی با بیان اینکه هیچ کس تا کنون دستگیر زندگی سیاهم نشده است، گفت: روز به روز در اعماق خیابانگردی فرو رفته ام و هم اکنون خیابان های سطح شهر بندرعباس مامن همیشگیام شده است. محسن با انتقاد از عدم حمایت و سازماندهی مسئولان نسبت به افراد خیابانگرد تصریح کرد: بیش از ۸ سال است که در بدترین شرایط آب و هوایی جنوب کشور به سر می برم اما یک بار نشده است افرادی از نهادیهای دولتی که مسئولیتی در این قبال دارند بیایند و دستگیرمان باشند.
مرتضی یکی دیگر از شهروندان کارتن خواب بندرعباسی نیز در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار کرد: داستان زندگیام فراز و نشیبهای زیادی دارد و دوست ندارم به آن ماجراهایی که پیش تر برایم اتفاق افتاده است ورود کنم. وی گفت: هم اکنون خود و هم نوعانم را رها شدگان اصلی شهر می نامم چرا که دست و بالمان از این زندگی همانند افرادی است که زندگی نباتی دارند.
کارتن خواب بندرعباسی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که چرا در خور گورسوزان بندرعباس و در بدترین جای ممکن سکونت یافته است، افزود: بهترین جایی که از دست زورگویان و افرادی که شبانه ما را مورد حمله خود قرار می دهند خورها و کوچه پس کوچهها و حتی خانههای مخروبه این شهر است.
در آرزوی یک تکه لباس نو هستیم
مرتضی که چشمش به دوربین افتاده است با بغض سخن گفت و افزود: به تمام قد و بالای من و هم نوعانمان نگاه کنید، در آرزوی یک تکه لباس نو و حتی یک جفت دمپایی هستیم که بتوانیم چراغ امیدی را در دلمان روشن سازیم. وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ما در خصوص اینکه انتظار شما کارتنخواب ها ازمردم و مسئولین چیست، گفت: از مردم انتظار داریم بی تفاوت از کنارمان رد نشوند و ما را نیز به عنوان جزئی از این جامعه بپذیرند و دلسوزی داشته باشند.
شهروند کارتنخواب بندرعباسی در ادامه گفت: همچنین چشم انتظار حمایتهای سازمان بهزیستی و نهادهای دیگر دولتی هستیم تا بتوانیم در سرپناهی حتی به صورت موقت گذر عمر داشته باشیم.
فرزانه یکی دیگر از افرادی است که در گوشه و کنار این شهر حکایتش شبیه به مرتضی و محسن بوده است.
بانوی خیابان گرد بندرعباسی که در اطراف خود کوله باری از بطریهای آب معدنی،نوشابه و کارتنهای تکه پاره جمع کرده است؛ گفت: امرار و معاش خود را از طریق جمع آوری و فروش همین کارتنها و بطریهای دور ریز تامین میکنم.
مجبور به تکدیگری در خیابان های شهر می شویم
فرزانه با بیان اینکه گاهی اوقات حتی پولی در بساط ندارم که چیزی برای خوردن تهیه کنم، افزود: مجبور به گدایی در بازارها و حتی خیابانهای شهر میشوم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که با توجه به مونث بودنتان چگونه زندگی کارتنخوابی را انتخاب کرده اید گفت: وقتی انسان به اوج بیچارگی میرسد دیگر مرد و زن بودنش فرقی نمی کند، ما در بدترین شرایط روزگار به سر میبریم و متاسفانه هیچ کس دلش برای ما نمیسوزد.
شهروند کارتنخواب بندرعباسی با بیان اینکه موقعیت زندگی اجتماعی ما زن ها از آقایان کارتنخواب در این شهر سخت تر است، خاطرنشان کرد: بارها شده است که مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش قرار گرفته ایم و حتی مردم محلی نیز با بدرفتاری تمام بر سرمان فریاد کشیده اند.
امیدمان به دستگاه های اجرایی است
فرزانه در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ما مبنی بر اینکه اگر دستگاه های حمایتی دست یاریشان را سمت شما دراز کنند حاظر به همکاری هستید؟،اظهار کرد: چندین سال است که امیدمان به دستگاه های اجرایی این شهر است تا شاید از این وضع آشوب بار نجات یابیم.
مهم ترین آسیب اجتماعی کارتنخوابها هستند
دکتر معصومه زکی پور متخصص روانشناسی سلامت در گفت و گو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی هرمز اظهار کرد: یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی در چند سال اخیر موضوع کارتن خواب ها هستند، افرادی که مکان مشخصی برای زندگی ندارند، معنایی برای زندگی ندارند و طبیعتاً بی هدف در سطح جامعه در حال تردد هستند.
زکی پور با بیان اینکه احتمال انجام رفتارهای پرخطر از سوی این افراد بسیار بالاست و میتواند معضلاتی بیش از کارتن خوابی برای اجتماع ایجاد کنند گفت: با توجه به اینکه یکی از مهمترین مشکلات این افراد نداشتن چارچوب خانوادگی و همچنین ابتلای آنها به اعتیاد به مواد مخدر، منجر به ایجاد و گسترش بیماریهای جسمی همچون ایدز و هپاتیت و بیماری های مقاربتی میشوند.
وی ادامه داد: از سویی دیگر این افراد فاقد هویت مشخص هستند، رنج های روانی زیادی را متحمل شده اند و ممکن است دست به رفتارهایی همچون سرقت وسایل سایر شهروندان نیز بزنند.
پدیده کارتنخوابی پدیده ای چند وجهی
متخصص روانشناسی سلامت تصریح کرد: پدیده کارتنخوابی یک پدیده ای چند وجهی و چند عاملی است، طبیعتاً یک سازمان به تنهایی نمی تواند از پس مسائل مربوط به کارتن خواب ها بربیاید و برای حل معضل کارتن خوابی همت دولتمردان درهمه وزارت خانه ها الزامی است زیرا این شهروندان بی خانمان از مسائل متعددی رنج می برند که حل آن نیازمند برنامه و نقشه ملی با عزم ملی و مدیریتی مقتدرانه، دلسوزانه و خردمندانه است.
زکی پور در پاسخ به سوال خبرنگار ما نسبت به عملکرد سازمان بهزیستی در قبال این افراد، اظهار کرد:نمیتوانیم بگوییم سازمان بهزیستی به وظیفه خودش عمل نکرده است زیرا بهزیستی یکی از ارگانهایی است که می تواند در رفع معضل کارتنخوابی موثر باشد آیا سایر نهادها و ارگانها نقش خود را ایفا کردهاند؟
مهمترین وظیفه دولت تدوین یک برنامه جامع است
وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ما مبنی بر وظیفه دولت و مردم در خصوص متکدیان و کارتن خواب ها، مهمترین وظیفه دولت تدوین یک برنامه جامع برای حل مشکلات مختلف بی خانمانهای سطح شهر در زمینه های اجتماعی ،اشتغال، تحصیل و خانواده این شهروندان نیازمند حمایت و همراهی دولتمردان عنوان کرد.
متخصص روانشناسی سلامت با بیان اینکه نقش مردم میتوانند به صورت مطالبه گری جهت رفع این آسیب اجتماعی باشند، خاطرنشان کرد: همچنین لازم است مردم از قضاوت این عزیزان بپرهیزند زیرا با بررسی زندگی هر کدام از این افراد بی خانمان متوجه می شویم که رنج بزرگی در زندگی آنها وجود داشته است.
زکی پور گفت:هرچند وجود رنج دلیل بر انتخاب رفتارهای نامناسب نمی باشد ولی عدم آموزش رفتارهای مقابله ای مناسب در مدارس و سطح اجتماع منجر به این گشته است که افرادی در مواجهه با فقر، طلاق و بی عدالتی دست به رفتارهایی بزنند که در نهایت منجر به کارتن خوابی میشود.
وی افزود: همچنین با ایجاد نهادهای مردمی میتوان حرکت های جهادی در جهت رفع مشکل کارتن خوابی شکل داد، واقفین و خیرین میتوانند با وقف گرمخانه ها یا ایجاد مراکز نگهداری یا تامین هزینه کمپ ترک اعتیاد برای کارتنخواب ها به رفع این مشکل کمک کنند.
متخصص روانشناسی سلامت یکی از مشکلات کارتن خواب ها را رفتار نامناسب از سوی شهروندان عنوان و بیان کرد: گاهاً کارتنخوابها مورد آزار و اذیت سایر شهروندان قرار می گیرند و یا مورد تحقیر اجتماع هستند و از آنجایی که غالب این افراد از عزت نفس پایینی برخوردار می باشند که به دام این مشکلات افتادهاند و این گونه رفتارها منجر به تشدید وخامت اوضاع آنها می کند