امیرحسین حیدری
تماشای زنده فوتبال از قاب تلویزیون همیشه جذاب بوده است. مخصوصا وقتی تیم محبوبت مسابقه داشته باشد. سن و سال هم نمی شناسد و زمان پخش بازی تیم های مطرح پایتخت یا محبوب شهرستانی همه خانواده درگیر آن هستند و تنها این درگیری به فراخور علاقه و سن و سال کم یا زیاد می شود. یکی از قسمت های جذاب همراهی مسابقات، تماشای کادرهای گزینش شده از هواداران بود، هوادارانی که گاهی پرشور و گاهی مغموم بودند. برای من و همسن و سال هایم بهترین تصویر از تماشای زنده فوتبال در ورزشگاه محله ای به عینیت پیوسته بود. تجربه ای محدود و گذرا که به هیچ وجه قابل قیاس با ورزشگاهی همچون آزادی نبود.
دهه هشتاد – طرفداری یا هواداری؟
خرید امتیاز تیم استقلال کیش و حضور تیم فوتبال شهرداری بندرعباس، خبر از تجربه جدیدی می داد. امتیاز میزبانی و حضور تماشاگران در ورزشگاه را در تلویزیون دیده و در رسانه ها خوانده بودیم اما تجربه ای از آن نداشتیم. بار اولی که وارد استادیم تختی بندرعباس شدیم و سکوهای سیمانی پر از تماشاگر را دیدیم تفاوت بین طرفداری و هواداری را لمس کردیم. تا پیش از این طرفدار تیم های مطرح پایتخت بودیم و آن روز هوادار تیم تازه نفس اما محبوب شهر خودمان. آن روز فهمیدیم که «تماشاگر» کلیشه ای ترین واژه ای است که به افراد حاضر در ورزشگاه گفته می شود. چون در حقیقت هیچ کس مسابقه را تماشا نمی کرد و همه بخشی از آن رویداد بودند. کنشگرانی که با کوچکترین حرکتی واکنش نشان می دادند، یکی نیم متر از جا می پرید و دیگری سری به نشانه حسرت تکان می داد.
دهه نود – شیرینی زودگذر
هرچند حضور شهرداری بندرعباس در لیگ دسته اول فوتبال، موج تازه ای به راه انداخت اما ناکامی در صعود به لیگ برتر و روزهای پرفراز و نشیب آن، تب و تاب فوتبالی در بین مردم را به حداقل رسانده بود. در ابتدای دهه نود خبر صعود تیم آلومینیوم هرمزگان به لیگ برتر در صدر اخبار ورزشی و حتی اجتماعی استان جای گرفته بود. خبری که نوید اتفاقاتی منحصر به فرد را می داد. حضور در بین ستارگان فوتبال ایران فرصت مغتنمی برای خودنمایی بود. تیم هایی که اسم و رسمی برای خود داشتند با تعداد زیادی هوادار حتی در همین شهر بندرعباس. حضور تیم های آبی و قرمز پایتخت در ورزشگاه خلیج فارس اتفاقی تاریخی به حساب می آمد که از همان ابتدای فصل نقل محفل هر هوادار فوتبالی و حتی مردم غیرفوتبالی بود. از اولین بازی لیگ، هواداران حاضر در ورزشگاه تاریخ بازی های مهم را با خود مرور می کردند. تماشای بازی از سکوهای ورزشگاه خلیج فارس قابل مقایسه با ورزشگاه تختی نبود. انگار ابهت دیگری داشت و خود عاملی برای پرشور شدن تشویق ها بود. تجربه لذت بخشی که خیلی کوتاه بود. سقوط تیم آلومینیوم پایانی بر آرزوهای جوانانی بود که می خواستند با درخشش در مسابقات استانی خود را به سطح اول فوتبال کشور برسانند و آب سردی بر پیکره هوادارانی که همچون یکی از عوامل تیم حضور مستمر در ورزشگاه داشتند.
قرن جدید- ماجرا جویی تازه
بیش از یک دهه از حضور هفتگی پرشور تماشاگران در ورزشگاه خلیج فارس می گذرد. ورزشگاهی که در این سال ها به علت عدم وجود تیمی در سطح اول و حتی دوم فوتبال کشور، رنگ فرسودگی به خود گرفته و اخبار خوبی از وضعیت فعلی آن به گوش نمی رسد. در تمام این مدت سالن فجر بندرعباس یک تنه، بار هواداری از تیم های ورزشی سالنی را به دوش کشیده است. اما شور و حرارت استادیوم کجا و سالن کجا! حالا پالایش نفت بندرعباس پس از تجربه موفق در فوتسال و حضوری قدرتمند در بین بزرگان فوتسال کشور، ماجراجویی جدیدی در فوتبال شروع کرده است. خرید امتیاز تیم فوتبال استقلال ملاثانی خوزستان و حضور در لیگ آزادگان هرچند خیلی دیر و در دقیقه نود اتفاق افتاد اما می تواند نوید بخش روزهای خوب برای فوتبال استان باشد. روزهایی که اگر با برنامه ریزی مناسب پیش برود دوباره فوتبال هرمزگان را به سطح اول فوتبال کشور و لیگ برتر خواهد رساند و جریان جدیدی در بین جوانان رقم خواهد زد. هم جوانانی که رویای حضور در سطح اول فوتبال کشور با تیم شهر خود را دارند و هم جوانانی که به دنبال بهانه ای برای جمع شدن و تخلیه انرژی خود هستند. در این روزها که حرف گسست اجتماعی زیاد به گوشمان می خورد بهترین بستر برای شور و نشاط اجتماعی فراهم شده است. امیدواریم از آن به بهترین شکل ممکن استفاده شود.