میناب و چند راه‌حل برای حل مشکل سیلاب‌ها
  • سرمقاله اختصاصی

  • بهمن 12، 1400 - 06:47


به گزارش روزنامه دریای اندیشه؛ شهرستان میناب که در گذشته به میان‌آب شهرت داشت و تا همین ‌ده سال پیش آن را نیناب(آب نیست) نیز می‌نامیدند یکی از پهنه‌های تاریخی و تمدنی ایران است و در واقع دروازه مکران یا به تعبیری دیگری دروازه‌ای رو به دنیا محسوب می‌شود چرا که با عبور از آن به سمت کشورهای خارجی می‌توان از لاک جغرافیایی خارج شد و خود را به عجایب دنیا از هند تا چین و آفریقا و آمریکا رساند.

سالیان سال است که میناب در شرق هرمزگان درگیر سومدیریت‌های فراوان است؛ نوع مدیریتی که شاید اگر اصلاح می‌شد شاهد این مشکلات نبودیم؛ امروز نخل‌های بی‌سر دشت میناب و جگر پاره پاره شده مزارع و مراتع این شهرستان گواه اشتباهات استراتژیک پیشنیان در حق این دیار کهن‌سال است؛ آنجایی که سیاست‌ ورزان و مدیران آب برای تامین آب شهرهای بندرعباس و بندرخمیر فلکه‌ی آب سد استقلال به سمت بندرعباس را بیشتر باز‌ می‌کردند و عمق چاه‌هایشان را در دشت میناب عمیق‌تر می‌کردند در حالی‌که بندرعباس کنار دریا بود و سهم این مردم از دریا را فقط شیوخ خلیج‌نشین برداشت می‌کردند؛ هر چند که گلایه به جا و حق است اما آبرسانی به بندرعباس نیز به جا و حق بود ولیکن همیشه راه بهتری برای عبور از بحران وجود دارد.

میناب تقریبا بعد از سیل‌های دهه ۷۰ رو به یک خشک‌سالی و بی‌بارانی گذاشت و خیلی‌ها آن را به عنوان یک تهدید قلمداد کردند در حالی که این سال‌های بی‌باران می‌توانست به صورت یک فرصت برای تبدیل تهدیدها به امتیاز نگاه شود؛ تقریبا همه می‌دانند که در همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد و عمدتا بعد از یک دوره خشکسالی یک دوره ترسالی نیز به وجود می‌آید که باید از این دوره ترسالی استفاده کرد برای ذخیره آب و از دوره خشکسالی برای تقویت زیرساخت‌های ذخیره آب و مقابله با سیلاب؛ اما این کارها انجام نشد.

در سیل دهه ۷۰ مسئولین آمدند و وعده‌هایی دادند و رفتند و سالها گذشت و کاری نشد تا اینکه بعد حدود ۳۰ سال دوباره همچنان مشکلات و مطالبات زنده شده است و در دو سالِ تقریبا پیاپی خسارت‌هایی به مردم و روستانشینان وارد شده‌است.

برخی می‌گویند روستائیان روستاهای پایین دست سد باید جا‌به‌جا شوند اما مگر جابه‌جایی به همین سادگی است؟ آیا دولت می‌تواند منازل مردم را با همان متراژی که در روستاهای خود داشتند به اضافه متراژ زمین‌های کشاورزی‌شان و حاصلخیزی‌خاک‌هایشان را برای مردم در جای دیگر تامین‌کند که می‌خواهند مردم را جا به جا‌کنند؟ گیرم که توانست چه کسی حاضر می‌شود سرزمین آبا اجدادی‌اش را ترک کند؟

فقط روستای تمبک حدود ۵هزار سال قدمت دارد در قدیم الایام که سدی نبوده‌است سیلاب چه می‌کرده‌است؟ مگر این روستاها مال امروز و دیروز است؟

پاسخ به زعم من این است که رودخانه‌ای که جاری باشد خودش لایروبی مسیرش را انجام می‌دهد و اجازه نمی‌دهد در بارندگی‌ها آب از بستر تجاوز کند مگر اینکه دیگر خیلی بارندگی فوق‌بحرانی باشد اما وقتی جلوی آب را طی سالیان دراز می‌بندیم باید فکری به لایروبی بستر رودخانه‌هم بکنیم چرا که هر وقت آب را باز می‌کنیم حجم عظیمی گل و لای به بستر رودخانه منتقل می‌شود و چون این آب مقطعی باز شده‌است و مداومت ندارد بخشی از گل ولای‌ها در بستر رودخانه می‌ماند و ارتفاع بستر را بالاتر می‌آورد، بنابراین اولین اقدامی که باید برای حل مشکل روستاهای پایین دست سد در دستورکار قرار‌گیرد لایروبی‌های مکرر بستر رودخانه حداقل در نقاط آسیب‌زا و حاشیه رودخانه‌ها است.

در بارندگی‌و سیلاب اخیر تلاش‌های مجاهدانه و بی‌وقفه نیروهای قرارگاه مدینه منوره در احداث خاکریز و دایک‌های حفاظتی نشان داد که می‌توان در مقابل سیلاب هم ایستاد بنابراین زمانی که یک خاکریز با ارتفاع ۲،۳ متر می‌تواند جلوی ورود آب تا حدود زیادی به روستاها را بگیرد پس سیل‌بند و دیوار حفاظتی بتنی به طریق اولی می‌تواند جلوی سیل با حجم های بالاتر بایستند؛ روستاهای مازغ در دوره اول بارش‌ها با رهاسازی ۵۰۰مترمکعب آب بر ثانیه دچار آبگرفتگی شدند اما در دور دوم بارش‌ها حدود ۳برابر آب بیشتری رهاسازی شد و نقش خاکریز‌ها به خوبی دیده شد بنابراین دومین اقدامی که باید برای نجات میناب در دستورکار قرارگیرد ایجاد دیوار حفاظتی بین رودخانه و روستاها و نهایتا جابه‌جایی منازل خیلی نزدیک به رودخانه است.

نکته دیگری که حائز اهمیت است حجم بالایی از آب بود که به راحتی راهی دریا شد و استفاده آن از دست رفت؛ در بسیاری از مناطق می‌توان با اجرای طرح‌های آبخیزداری بخشی از آب‌هایی که راهی دریا می‌شود را حداقل در آخرین رهاسازی آب برای آینده ذخیره‌کرد سازه‌های آبخیزداری موجود و سدها نیز بایستی تقویت شوند و این مسئله نه به صورت استانی بلکه باید به صورت منطقه‌ای انجام شود یعنی مناطق و استان‌هایی که حوزه آبخیز مشترک دارند تقریبا حوزه آبریز سد استقلال میناب تلاقی رودهای جغین و رودان در غرب روستای برنطین پدید می‌آید و در جنوب کلاهی وارد دریای عمان می‌شود. شاخه‌های رودان از کوه‌های باغ برج در شمال علی‌آباد و شاخه‌ٔ اصلی جغین از کوه‌های بشاگرد در نزدیکی بارگاه سرچشمه می‌گیرند.

یعنی تقریبا می‌توان گفت بخشی از آب‌های سیلابی در شهرستان‌های رودان، بشاگرد، کهنوج و ارزوئیه به سمت سد میناب می‌آید و همچنین حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عماناین حوضه به مساحت 15774 کیلومتر مربع بخشی از شهرستان های بافت و کهنوج را در بر می گیرد که حدود 60 درصد از حوزه آبریز سد میناب و بخشی از حوضه آبریز رودخانه کل در این محدوده قرار دارد بنابراین بایست با اجرای طرح‌های آبخیزداری در بالادست میناب البته با رعایت حق‌آبه میناب هم میزان ذخایر آبی و اتلاف آب را بالابرد و هم جلوی سیلاب‌های عظیم را گرفت.

به جز رودخانه اصلی میناب رودخانه‌های فصلی بسیاری نیز وجود دارد که نیاز به لایروبی دارند.

انتهای پیام/