ناتمام ماندن تکالیف چالش ‌بی‌برنامگی دانش آموزان
  • سرمقاله اختصاصی

  • آبان 28، 1403 - 08:24


سرمقاله اختصاصی؛

ملیحه قاسمی گوربندی
هرساله با شروع مدرسه ها چالش هایی در زندگی دانش آموزان و والدینشان آغاز می شود. اینکه بچه ها پایبندِ انجام  به تکالیفشان نیستند، مشق هایشان را کامل نمی نویسند یا در مرور درس ها اهمال کاری می کنند فقط بخشی از چالش های مربوط به درس و مشق دانش آموزان است که خانواده ها را درگیر کرده است. بخشی از این چالش هم به مدیریت کردن ساعت های حضور بچه ها در خانه برمی گردد که نیازمند یک برنامه اصولی توسط والدینشان است. بخش دیگر هم از این مسئله به شیوه های قدیمی آموزش مربوط می شود که در آن فقط به رونویسی اکتفا می شود در صورتی که اگر آموزش همراه با آزمایش و تولید محتوا و بسیاری از روش های نو و خلاقانه دیگر باشد امکان دارد شاهد بی انگیزگی دانش آموزان در رسیدگی به تکالیف مدرسه شان نباشیم. 

سرگرم شدن دانش آموزان با گوشی یکی از  بزرگترین لذت هایی  است که  همیشه در کلاس با دوستانشان مطرح می کنند.
بعد از تعطیل شدن مدرسه هنوز لباس های مدرسه شان را از تن درنیاورده اند که گوشی را می گیرد و شروع به بازی می کندتا زمانی که  والدین مجبور می شوند با  دعوا کردن یا وعده دادن آنها را وادار به دست کشیدن از بازی کنند که باز هم تلاشی برای درس خواندن نمی کنند. این بی برنامگی  سبب  می شود تکالیف  به دیروقت بیفتد یا گاهی آن قدر استراحتش کم شود که زمان نوشتن مشق ها خوابشان ببرد. در بین دانش آموزان، افراد به این رفتارزیادند که همه شان ترجیح می دهند به جای گنجاندن سرگرمی هایشان در برنامه روزانه، بدون برنامه به آن بپردازند.
بیشتر دانش آموزان برای ساعت های پس از تعطیلی مدرسه، برنامه منسجمی ندارند و خانواده ها هم با اینکه از این موضوع ناراحت هستند، سردرگم رفتار می کنند. اگر خانواده ها به اصل موضوع توجه داشته باشند، می توانند این چرخه معیوب را اصلاح کنند. به این ترتیب باید از دانش آموز بخواهند برنامه حضورش در خانه را باتوجه به تکالیف و علاقه مندی هایی که دارند تنظیم کنند. هیچ کسی جزء دانش آموز با راهنمایی والدینش به خوبی نمی تواند زمانِ مطلوب رسیدگی به تکالیف، استراحت و تفریح را تعیین کند. پس از نوشتن یک برنامه مطلوب، پدرومادر یا مشاور می توانند مشکلات آن را برطرف کنند تا به یک برنامه منسجم تبدیل شود.
گاهی اوقات برعکس هم می شود بعضی از دانش آموزان از همان سال اول ابتدایی برای انجام تکالیفشان اضطراب زیادی داشته اند و الان هم که سال های بالاتری درس میخوانندو دغدغه قبولی و رفتن به پایه بالاتر یا حتی قبولی در کنکور مزیدبرعلت شده است که به محض اینکه سوار سرویس مدرسه می شوند دفتر و کتاب هایشان  را از داخل کیف درمی آورند و شروع به خواندن می کنند ودر زنگ تفریح  دفتر و کتاب به دست میخوانند ؛ همین کارها آنها را پرخاشگر کرده و وقتی به خاطر شوخی هم کلاسی هایش از خواندن بازمی ماند، واکنش های تند و عصبی نشان می دهد. در خانه هم برنامه تک بعدی پیدا کرده و فقط مشغول درس هایشان هستند . پیش از اینکه ناهار بخورند و استراحت کنند اول دفتر و کتاب هایشان را دورشان می چینند. چنین  بچه هایی به خاطر استرسی که دارند برنامه تغذیه و استراحتشان  به هم ریخته و زندگی فردی‌ اش فقط معطوف به درس شده است.


 دانش آموزان در سن بلوغ مفاهیم را به راحتی گذشته قبول نمی کنند
با رسیدن دانش آموزان به سن بلوغ ، سبک زندگی و افکار شان وضعیت جدیدی به خود می گیرد که این موضوع روی درس آن ها هم اثر می گذارد. برای مثال می توان گفت پسر نوجوانی که بسیار مهربان و مطیع بوده است پس از بلوغش جسور و حاضرجواب می شود و از انجام تکالیف درسی سر باز میزند یا بیشتر از گذشته در آن ها فرو میرود. جدای از این موضوع، دختران و پسران پس از بلوغ دنبال استدلال و منطق خودشان در زندگی می گردند و دیگر مفاهیم را به راحتی گذشته قبول نمی کنند.
 

نظارت بر بچه های بی علاقه به درس نه  ایجاد وابستگی
دانش آموزی که  تمرکز لازم را برای نوشتن مشق ها یا  خواندن درس هایش نداردو   برای رسیدگی به تکالیفش، پدر یا مادر کنارش می نشینند اگر در زمان نوشتن تکالیفش برای والدینش کاری پیش بیایدو مجبور به  رفتن خارج از منزل شوند، به خاطر عادت اشتباهی که پیدا کرده است فورا درس و مشق را رها می کند به بازی مشغول میشود و یا و تلویزیون را روشن می کند. چنین بچه هایی همیشه از روی اجبار و با بی انگیزگی تکالیفش را انجام می دهد و همین کارش سبب می شود بیشتر وقتِ پدرومادرش صرف تکالیف درسی او شود و به تفریح یا کارهای متفرقه کمتری برسند.  نظارت والدین بر روند انجام دادن تکالیف باید از دوره ابتدایی ایجاد شود تا دانش آموز در دوره های تحصیلی بعدی به بی نظمی و سهل انگاری عادت نکندو همچنین در صورت بی توجهی به آن ها دانش آموز با اُفت تحصیلی شدیدی روبه رو می شود.

از طرفی والدین باید به دانش آموز آموزش دهند که حضور تمام وقت آن ها در زمان رسیدگی به تکالیف ضرورتی ندارد.
تکالیف درسیِ هر روز باید همان روز انجام شود، زیرا با این کار یادگیری دوباره جریان پیدا می کند. عقب ماندن از انجام تکالیف درسی سبب ایجاد اختلال در یادگیری می شود. مرور درس های خواندنی هم باید هر روز انجام شود. 45 دقیقه مطالعه و پانزده دقیقه استراحت پس از آن، یک ساختار درست و مؤثر است.
خانواده می توانند برای تشویق دانش آموزش به در خواندن به او امتیاز بدهند، ولی نباید تشویق به شیوه  رشوه دادن باشد که برای او عادت شود چون در چنین شرایطی دانش آموز فقط تا زمانی به تکالیفش رسیدگی می کند که تشویقی از سمت والدین باشد.
 

معضل فضای مجازی برای دانش آموزان
با ورود گوشی و اینترنت به زندگی دانش آموزان، اولیا هم با معضل جدی روبه رو شده اند. درگیر فضای مجازی شدن روی همه کارهای بچه مدرسه ای ها اثر منفی گذاشته و باعث میشود به بهانه ارسال درس در گروه های و کلاس درس مجازی تکالیف خود را در کلاس ننویسند و فقط حاضر و آماده از معلم و دوستان خود بخواهد که ارسال کنند برایش و خیالش راحت باشد که نیاز به توجه در کلاس ندارد و در هنگام درس دادن به بازیگوشی مشغول می شدند.


حل مشکل چنین دانش آموزانی اینجاست
هر دانش آموزی یک روحیه و مدل رفتاری خاصی دارد. برای نمونه بعضی بچه ها پرخواب و برخی بسیار بازیگوش هستند. هرکدام از این ویژگی ها می تواند به نوعی یک دانش آموز را با چالش در رسیدگی به تکالیفش روبه رو کند. بنابراین والدین می توانند با توجه به شناختی که از فرزندشان دارند این شرایط را در خانه تعدیل کنند. از طرفی در کنار این شناخت، داشتن یک برنامه اصولی و علمی خیلی راهگشاست.
اگر در مدرسه مفهوم درس به دانش آموز منتقل نشود در زمان انجام تکالیف هم یادگیری اتفاق نمی افتد. یکی از راهکارها برای فهمیدن بیشتر درس ها، یادداشت کردن مفاهیم کلیدی در زمان تدریس معلم است. نقش معلم هم در فراگیری دانش آموز خیلی پررنگ است. معلم می تواند از دانش آموزان قوی و ضعیف بخواهد که با هم مشارکت داشته باشند. یکی از این کارها ارائه کنفرانس است.
تکالیف دانش آموزان باید متناسب با نیاز آموزشی آن ها و نه فقط نوشتنی باشد. تعیین کردن جریمه هایی مانند نوشتن چند بار از روی یک درس، تنها کار کشیدن بی فایده از دانش آموزان و از شیوه های منسوخ شده آموزشی است.