رویکرد دولت آتی آمریکا در قبال ایران و گزینه‌های پیش‌رو
  • فرهنگی

  • مهر 15، 1399 - 10:34


گمانه‌زنی‌ها در مورد پیروزی یا شکست «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در حالی ادامه دارد که ایران از موضوعات اصلی مورد توجه هر دو نامزد دموکرات و جمهوری‌خواه در تبلیغات انتخاباتی است.

کمتر از ماه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقی است. در برخی از ایالت ها رای دهندگان در حال آماده شدن برای رای گیری هستند و دونالد ترامپ هنوز در نظرسنجی ها از جو بایدن رقیب خود عقب است. در حال حاضر به طور متوسط ​​در تمام نظرسنجی های ملی ، بایدن حدود 10 درصد از ترامپ پیش است.

با این حال همانطور که پیروزی ترامپ در سال ۲۰۱۶ نشان داد ، به سختی می توان وضعیت آرا را در ایالات متحده بررسی و پیش بینی کرد. نتایج نظرسنجی های جدید رای دهندگان که هر روز از ایالات مهم به دست می آید گیج کننده است. در کل نظرسنجی های ملی اغلب قابل اعتماد تر از نظرسنجی ها در ایالت های جداگانه هستند. تحلیلگران سیاسی با بررسی شرایط موجود سه سناریو مختلف را برای نتیجه انتخابات سوم نوامبر (۱۳ آبان) پیش بینی می کنند که عبارت اند از پیروزی ترامپ، شکست ترامپ و نزدیکی آرای دو رقیب و کشیده شدن کار تصمیم گیری به دیوان عالی ایالات متحده.

اما سوالی که بیش از هر چیز ذهن کارشناسان مسائل منطقه را به خود مشغول کرده این است که روی کار آمدن رئیس جمهوری جدید آمریکا چه تاثیری بر مناسبات واشنگتن-تهران و روند اجرای توافق هسته ای خواهد داشت. «دونالد ترامپ» که از زمان روی کار آمدن به روشهای مختلف از جمله خروج از برجام و بازگرداندن تحریم های آمریکا تلاش کرده ایران را تحت فشار قرار داده و خواسته های خود را بر این کشور تحمیل کند، اکنون در بحبوحه رقابت های انتخاباتی از تمایل خود به مذاکره با ایران سخن می گوید و مدعی است به نفع تهران است که پشت میز مذاکره با دولت وی بنشیند.

ترامپ؛ مانعی برای توافق ایران و آمریکا

این در حالی است که برخی کارشناسان اصولا حضور ترامپ در کاخ سفید را مانع توافق ایران و آمریکا می دانند، زیرا وی نماینده فلسفه سیاسی است که بر اساس آن، آمریکا در راس مسائل بین الملل قرار داشته و حفظ منافع آمریکایی ها از هر چیز دیگری برای رئیس جمهوری مهم تر است. «تیه ری میسان» تحلیلگر مسائل سیاسی رویکرد سیاست خارجی ترامپ را «دموکراسی جکسونی» می داند.

دموکراسی جکسونی یک فلسفه سیاسی قرن نوزدهم در ایالات متحده بود که حق رای بیشتر مردان سفیدپوست بالای ۲۱ سال را گسترش داد و تعدادی از موسسات فدرال را بازسازی کرد. اندرو جکسون هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده و طرفدارانش برای یک نسل به جهان بینی سیاسی غالب ملت تبدیل شد.

این دوره که از نظر مورخان و دانشمندان علوم سیاسی دوران جکسونیان (یا سیستم حزب دوم) نامیده می شود ، تقریباً از زمان انتخاب جکسون به عنوان رئیس جمهوری در سال ۱۸۲۸ به اوج رسید تا اینکه برده داری در سال ۱۸۵۴ به موضوع اصلی کشور تبدیل شد و پیامدهای سیاسی جنگ داخلی به طرز چشمگیری سیاست های آمریکا را تغییر شکل داد.

میسان با استناد به این رویکرد ترامپ در مسائل خارجی به خبرگزاری ایرنا گفت: توافق هسته ای بیش از هر چیز یک توافق بین ایران و آمریکا در مورد مسائل منطقه ای بود.

وی با بیان این که خروج ترامپ از برجام بیش از هر چیز به اختلاف نظر وی با دموکرات ها باز می گشت تاکید کرد تا زمانی که ترامپ رئیس جمهوری آمریکا باشد روند اجرای برجام متوقف می ماند.

به اعتقاد این پژوهشگر فرانسوی، مشکل اصلی جریان سیاسی که ترامپ آن را در آمریکا هدایت می کند نقش آفرینی منطقه ای ایران و روندی است که این کشور از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در خاورمیانه در پیش گرفته است.

میسان از روسیه و چین به عنوان دو قدرت جهانی یاد می کند که تا کنون در برابر یکجانبه گرایی آمریکا ایستاده اند و در اختلاف بین آمریکا و ایران، جانب تهران را می گیرند. با این حال در صورت تشدید شرایط آنها به طور مستقیم با آمریکا درگیر نمی شوند و ایران شاید ناچار شود پروژه های منطقه ای خود را تعدیل کرده و یا به تعویق بیاندازد.

تفاوت دموکرات ها و جمهوری‌خواهان در شدت و سرعت اعمال سیاست هاست

از دیگر سو، برخی کارشناسان جایگزینی یک رئیس جمهوری دموکرات با ترامپ در کاخ سفید را لزوما نشانه تغییر سیاست های کلی ایالت متحده در برابر ایران نمی دانند. 

در همین رابطه دکتر «مهدی مطهر نیا» کارشناس مسائل بین الملل و آینده پژوه به خبرگزاری ایرنا گفت: داکترین ایالات متحده بر ضدایران در مسیر شکل دادن به نظم نوین جهانی و هندسه آینده قدرت، متوجه محدود سازی همکاری های بین المللی با ایران و محاصره منطقه ای تهران است و این مسیر گام به گام توسط آمریکایی ها طی شده و در سال ۲۰۱۸ به سمت فضایی رفته که چالش ایران را تبدیل به دشمنی با نظام بین الملل و زمینه های برخوردهای شدیدتر با ایران را فراهم کند.

وی معتقد است روی کار آمدن ترامپ این مسیر را تسریع کرده و اگر دموکرات ها بر سرکار بیایند، آنرا شدت عملیاتی می بخشند. در واقع تفاوت میان رویکرد دموکرات ها و جمهوری خواهان از جمله در قبال ایران، در شدت و در سرعت اعمال این رویکردها است. از این رو منتظر ماندن برای نتیجه انتخابات آمریکا و این که تصور کنیم تغییر رئیس جمهوری آمریکا در انتخابات ۱۳ آبان شاید بتواند راهی برای حل و فصل احتمال مسائل میان تهران و واشنگتن ایجاد کند، تصور درستی نیست.

مطهر نیا توصیه می کند که ایران باید به دنبال یک تحول فکری در تحلیل سیاسی باشد. وی تاکید می کند: سازمان های بین المللی می توانند مجرای اراده سیاسی ناشی از قدرت هوشمند باشند. ولی خود آنها در واقع تسریع کننده و تشدید کننده اعمال قدرت نیستند، اعمال قدرت متکی بر تدبیری است که بتواند از دوست متحدی بزرگ بسازد و از دشمنان به عنوان همراهان حرکت خود برای رسیدن به هدف استفاده کند. وقتی تدابیر موجب می شود که دوستان و رقبا به دشمنان تبدیل شده و دشمنان راحت تر ضربه بزنند، مسئله در سیاست هایی است که ما اعمال می کنیم و از طریق آنها حرکت می کنیم.

اسرائیل، عربستان و تندروهای آمریکا سه ضلع مثلث توطئه علیه ایران

کارشناسان دیگری نیز از نقش آفرینی عوامل خارجی در جهت دهی به تحولات داخلی آمریکا سخن می گویند. «حسین موسویان» دیپلمات سابق و مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران بر این باور است که عوامل کلیدی تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر آشکار و پنهان در دولت ترامپ اعم از «مایک پمپئو» وزیرخارجه یا «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل و «محمد بن‌سلمان» ولیعهد عربستان سعودی مصمم هستند که قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری نوامبر در آمریکا «نتیجه حداکثری» از اعمال «فشار حداکثری» علیه ایران را بگیرند.

زیرا نخست این که اطمینان ندارند دونالد ترامپ در دور بعد، پیروز انتخابات شود از این‌رو از دوره او به‌عنوان یک «فرصت طلایی»، حداکثر بهره‌برداری را خواهند کرد و دوم این که ترامپ هم می‌تواند در این انتخابات از دستاوردهای سیاست فشار حداکثری علیه ایران، استفاده کند.

موسویان تاکید می کند که هر چند مساله ایران، موضوع تعیین‌کننده‌ای در نتیجه انتخابات پیش‌روی آمریکا نیست اما به‌طور قطع، در مباحث سیاست خارجی، از موارد چالشی بحث در بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان قرار خواهد گرفت. روشن است که در یک‌سو، دموکرات‌ها، «برجام» و «سیاست تعامل با ایران» را در دستور کار دارند و در سوی دیگر، جمهوری‌خواهان، «فشار حداکثری» را دنبال می‌کنند. در این بین، نتانیاهو و بن‌سلمان از برجام و سیاست تعامل با ایران متنفرند و پیش‌تر نیز از هیچ فشاری علیه باراک اوباما کوتاهی نکردند و در حمایت از ترامپ هم سنگ‌تمام گذاشتند.

از این‌رو قابل پیش‌بینی است که گزینه نتانیاهو و بن سلمان و تندروهای آمریکایی، ادامه ریاست‌جمهوری ترامپ خواهد بود. چنانچه «جو بایدن» پیروز انتخابات شود، نتانیاهو و بن‌سلمان در یک چرخش ۱۸۰درجه‌ای، دست به‌سوی او دراز خواهند کرد تا روند بازگشت وی به برجام و تعامل با ایران را یا مختل کنند یا به حداقل برسانند.

وی یادآور می شود: توجه به این واقعیت ضروری است که در سپهر سیاسی کشور، رویکرد ایران در مقابل آمریکا را شخص مقام معظم رهبری تعیین کرده و خواهند کرد چراکه این مساله، از اختیارات قانونی ایشان است. در عین حال، منطقی به نظر می‌رسد که ایران، سیاست و برنامه‌ای را در پیش بگیرد که توطئه‌های مثلث صهیونیسم بین‌الملل، عربستان سعودی و متحدان عرب آن و جناح تندرو در آمریکا را خنثی کند و موقعیت و قدرت آنها در استکبار تعیین سیاست‌های مخرب کاخ سفید علیه ایران را خفه کند.