دریای اندیشه

مرتضی سلیمانی

اقتدار سردار سلیمانی در منطقه و جهان به حدی بود که خبر شهادت ایشان به عنوان یکی از محبوب‌ترین چهره‌های انقلاب اسلامی و نماد مبارزه با نظام سلطه و ظلم جهانی در صدر اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفت و واکنش‌های بین المللی بسیاری را به همراه داشت.

به گزارش خبرنگار دریای اندیشه ؛نقش آفرینی سردار سلیمانی در حضور در جبهه‌های مختلف زمینی از مرزهای شرقی ایران تا عراق و سوریه و لبنان عملاً ایشان را به مرکز محور مقاومت تبدیل کرده بود.

یکی از اهداف آمریکا از ترور سردار سلیمانی تغییر معادلات منطقه‌ای و تضعیف نقش محور مقاومت در معادلات منطقه بود. اکنون بعد از گذشت دو سال روند تحولات منطقه نشان می‌دهد که شهادت سردار سلیمانی نه تنها خللی در مسیر فعالیت‌های محور مقاومت ایجاد نکرده بلکه دامنه نفوذ و تأثیرگذاری آن را افزایش داده است.

قطعا ترور حاج قاسم سلیمانی  نه تنها برای آمریکا پیروزی به شمار نمی رود ، بلکه اثبات کننده شکست امریکا در برابر چنین شخصیتی است.

وقتی آمریکا به جای حل مشکل از طریق گفتگو و دیپلماسی به ترور روی می آورد به صورت کلی این نشان دهنده ناکامی آنها در برابر ایران است.

آمریکا در مقابل مبارزه طلبی شهید سلیمانی چاره‌ای جز قلدری نداشت. به همین دلیل چنین اقدام تروریستی را انجام داد. همانطور که هیچکدام از اقدامات تروریستی آمریکا فراموش نمی‌شود، ترور شهید سلیمانی نیز فراموش نخواهد شد و واشنگتن قطعاً یک روز پاسخگوی آن خواهد بود.

بامداد روز جمعه سوم ژانویه ۲۰۲۰ (۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸) بود که سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و «ابومهدی المهندس» نایب رئیس حشد شعبی در حمله تروریست‌های آمریکا در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی بغداد به شهادت رسیدند.

به درستی که نگاه، مرام و فرهنگ جهان شمول، انسانی اسلامی و بی ادعای شهید حاج قاسم سلیمانی که خود را سرباز ولایت می‌دانست، او را سردار دل‌ها و فرمانده بی ادعا که تمامی مرزهای جغرافیایی، سیاسی، انسانی و بشری را درنوردیده و قلوب میلیون‌ها انسان آزاده جهان را تسخیر نگاه عدالت‌خواهانه، آزادی‌بخش و عطوفانه خود، گرد مکتب جهانی‌اش از شرق و غرب عالم، گردآورده است.

شهید سلیمانی واقعیت ماندنی و تا ابد زنده است که مسیر جهاد و مقاومت، ایثار و فداکاری را به تمامی آزادی خواهان، آزاداندیشان و حق طلبان جهان نشان داده و آمران و قاتلانش، به عنوان خبیث‌ترین جلادان تروریست جهان مورد لعن و نفرین جهانیان قرار گرفته و جزو فراموش‌شدگان تاریخ خواهند بود که پس از تقاص جنایت دنیوی در زباله دان تاریخ مدفون می‌شوند.

یکی از دلایل ترور سردار را باید وحشت آمریکایی ها و دولت های منطقه از محبوبیتی دانست که سردار در میان ملت های منطقه کسب کرده بود.

ژنرال ایرانی حالا یک سردار محبوب فقط برای ایرانی ها نبود، در سراسر منطقه نام حاج قاسم با دنیایی از امید و پناه تعریف می شد.

سردار سلیمانی علاوه بر مدیریت جنگ علیه گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه بخصوص عراق و سوریه، نقش مهمی در خواباندن فتنه میان کردها و ترکمن ها در شمال عراق بویژه در ماجرای درگیری های شهر طوز خورماتو در شمال استان صلاح الدین ایفا کرد و اجازه نداد درگیری های محدود میان آنان در سال ۲۰۱۶ به جنگی تمام عیار تبدیل شود که این را هم فرماندهان کرد و ترکمن منطقه می توانند شهادت دهند.

او با اینکه لباس نظامی و رزم برتن داشت و با تروریست های تکفیری در ستیز بود، اما همواره سفیر صلح هم بود و به صلحی فراگیر در منطقه می اندیشید و آخرین سفرش به بغداد هم در حالی هدف تیر ناجوانمردانه آمریکایی ها قرار گرفت که در مسیر صلح گام برداشته بود و پیامی به مقصد ریاض را برای عبدالمهدی نخست وزیر وقت عراق می برد.

علاوه بر همه اینها سردار نه وابستگی حزبی داشت و نه دلبستگی ها دنیایی، او به دنیایی عاری از جنگ می اندیشید؛ به دنیایی مملو از صلح که در آن نیاز به انبار کردن سلاح نباشد، به هزینه برای جنگ نباشد. او شخصیتی بود که فارق از همه وابستگی های سیاسی و حزبی، شکوه و عظمت ایران به عنوان خیمه گاه و تکیه گاه همه مظلومان منطقه دغدغه اش بود و همواره در پس زمینه ذهنش به آن می اندیشید.