علی ستاری خبرنگار دریای اندیشه
به گزارش اختصاصی روزنامه دریای اندیشه، به قول عارف دلسوخته قرن حضرت امام خمینی(ره) در نامه تاریخیاش به آیتالله منتظری تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام و صد افسوس که با وجود گذشت قرنهای متمادی بسیاری از این خیانتها هنوز که هنوز از جبران نشده است و موجب ایجاد دور و تسلسلی در خیانات، انحرافات و مشکلات به وجود آمده است، سهلانگاری در جنگ احد، ماجرای دوات و قلم، سقیفه، جنگ جمل و صفین، صلح با معاویه، عاشورا و ...همه و همه در سایه خیانتهای بزرگان اسلام به وجود آمد که نتیجه آنها یعنی خارج کردن اسلام و مسلمین مسیر اصلی بود و در قرن معاصر این انحرافات موجب شد که تفکرات تکفیری شکل بگیرد.
اگر بخواهم سلفیها، وهابیها و تکفیریها را با مثالی واضح برایتان معرفی کنم آنها دقیقا نمونه مسلمان کابالاییهای یهود و فراماسونرهای مسیح هستند که با انحراف از تعالیم حضرت موسیعلیهالسلام و حضرت عیسی علیهالسلام و عجین شدن آنها با تفکرات شیطانبینی و البته خودبرتر بینی عظیم که خود را از همه برتر میدانند به وجود آمده است در اسلام هم وهابیت پرچم این تفکر است و با برتر دانستن خودش سایر مذاهب اسلامی را تکفیر کرده و آنها را از دایره اسلام خارج میداند از این رو خون آنها را حلال میداند و به خود اجازه میدهند آنها را به نام اسلام سلاخی کنند.
در حالی که این تفکر چه به نام القائده و طالبان باشد در افغانستان و پاکستان و چه تحت عنوان داعش در عراق و شام باشد جایی در اسلام ناب محمدی(ص) ندارد و زائیده انحرافات عقلی و نقلی برخی از بزرگان مسلمانان و پرورش یافته اتاقهای فکر و اندیشکدههای غربی تحت لوای سردمداران تشکیل نظم نوین جهانی است.
از زمانی که دین مبین اسلام با بعثت حضرت محمد(ص) پا به عرصه وجود گذاشت یهود و نصاری که بشارت ظهور پیامبر خاتم را از پیش دریافت کرده بودند و علائم این بعثت با برکت و تمدنساز را میدانستند به جای اینکه دین خود را با اسلام تکمیل کنند به دشمنی با این دین پرداختند و از هر ابزاری برای از بینبردن بنای اسلام استفاده کردند.یکی از رویاروییهای دارای قدمت مسلمانان با نصرانیها بر سر تصاحب بیتالمقدس بوده است که از دوره خلفا به شدت آغاز شد و بعد از نبرد یرموک قبله اول مسلمانان را ضمیمه سرزمینهای اسلامی اضافه کرد.
از این به بعد بیتالمقدس به محل رویارویی سه دین الهی یعنی یهود، مسیحیت و اسلام قرار گرفت اما از آنجایی که یهودیان همواره در اقلیت بودهاند نمود آنها بیشتر بین مسلمانان و مسیحیت دیده شد و با فرمان پاپ اوروبان دوم جنگهای صلیبی که حدود 200 سال به طول انجامید آغاز شد و شعله آن بسیاری از مسلمانان را دامنگیر کرد اما با وجود تمام پیروزیها و قتل و غارتهایی که صلیبیها داشتند نهایت این رویاروییها پیروزی از آن مسلمانان بود و هیچگاه نتوانستند حاکمیت خود بر بیتالمقدس و سرزمینهای اسلامی تثبیت کنند.
قدرت مسلمانان در هر دورهای به حدی بالا بوده است که توانستهاست غربیها و شرقیها را متوقف کند و این قدرت نشاتگرفته از ایمان مسلمانان بود چرا که اگر مغولها را ویرانگرترین مهاجمان تاریخ بدانیم با وجود اینکه آنها منجر به انقراض خلافت اسلامی شدند اما با دو ابزار اول فرهنگ و دین و دوم نیروی انساني مومن و مسلمانان توانستند مغولها را متوقف کنند.
غربیهایی که بعد از قرون وسطی شکل جدیدی از استعمار را آغاز کرده بودند با وجود قدرت یکپارچه کشورهای اسلامی هیچگاه نمیتوانستند رویای چنبره بر ثروتهای سرزمینهای اسلامی را محقق کنند از این رو بایستی با ابزارهایی این امپراطوریهای قدرتمند اسلامی را پارچه پارچه کنند تا رویای دیرینه آنها از زمان امپراطوریهای روم محقق شود.
بنابراین با ایجاد اختلافات مذهبی بین مسلمانان و جنگهایی بین مسلمین که یکی از نمونههای بارز و آن در رویارویی بین شیعه و سنی و جنگ دو حکومت قدرتمند جهان اسلام یعنی صفویان و عثمانیها دیدهایم مسلمانان را به خود مشغول کرد و با توطئه انگلیسیها و فرانسویها که پیشتر شکستهای مفتضحانهای در جنگهای صلیبی از مسلمانان خورده بودند امپراطوری بزرگ و قدرتمند جهان اسلام در غرب را به فروپاشی رساندند.
با کلاه گشاد بر سر اعراب مسلمان توسط فرانسویها و انگلیسیها جامعه اسلامی در غرب به چندین کشور تقسیم شد، نقشه شومی که در شرق جهان اسلام بر سر ایران نیز آمد و امپراطوری ایران به کشورهایی چون ارمنستان، آذربایجان، تاجیکستان، افغانستان، بحرین و ... تجزیه شد و جغرافیای فعلی ایران ایجاد شد نقشه شومی که همچنان ادامه داشت و نمود آن را در فعالیتهای تجزیهطلبها در اول انقلاب شاهد بودیم اما درایت امام امت و انقلاب اسلامی جلوی اجرای مجدد این نقشه شوم صلیبیها در قرن نوزدهم را گرفت.هشتم شوال یکی از مهمترین نقشههای شوم استکبار جهانی و استعمار پیر انگلیس که به استنباط حقیر سنگ محی برای جامعه اسلامی بود تا جریانات اسلام هراسانه نتایج سالها زحمات خود در کشورهای اسلامی را ببینند اتفاق افتاد و یکی از مهمترین مراکز اسلامی به ویژه شیعی یعنی قبرستان بقیع را در سکوت کشورهای اسلامی تخریب کردند، سکوت حکومت ایران و در راس آن رضا خان با وجود اطلاع دقیق و موثق از اتفاقات حجاز، مخابره اخبار تحریف شده و نادرست به نجف و علمای نجف و عدم واکنش صحیح دیگر کشورهای اسلامی موجب شد که قبرستان بقیع که بارگاه منور چهار امام شیعه به اضافه بسیاری از شخصیتهای برجسته و صحابه و انصار رسول الله در آن قرار داشت از بین برود مردود شدن جامعه صد پارچه اسلامی در این امتحان بدون شک موجب تقویت تفکر حاکمیت بر نیل تا فرات شد و دشمنان اسلام و مسلمین را برای ادامه مبارزه با مسلمین مصممتر کرد.چنانچه ما در دهه اخیر شاهد این بودیم که فتنه عبری-عربی با حمایت کشورهای غربی به حدی بیپروا شده بود که تا یک قدمی حرم حضرت زینب سلام الله علیها در دمشق سوریه و حمله به کربلا قرار گرفت اما بیداری اسلامیای که ریشه آن را باید در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران جست این معادلات را بر هم زد و جلوی فتنه شوم تکفیر برای بریدن سر اسلام در شامات را گرفت.به طور کل انقلاب اسلامی ایران تنها مسئلهای بود که شاید در محاسبات غربیها برای تحقق فتنههایشان محاسبه نشده بود وگرنه خیلی پیشتر از اینها تمام آثار اسلامی در عراق و شامات و حجاز و ایران از بین رفته بود و ما الان باید تلاش میکردیم تا پیشینه اسلامی خود را یادآوری کنیم.بنابراین این ضرورت لازم است که ابعاد مختلف تخریب بقیع مورد بحث و بررسی قرار گیرد و اجازه فراموشی به آن داده نشود چرا که تاریخ مدام در حال تکرار است و چنانچه توجه به آن نشود خدایناکرده باید زمانی پشتدربهای صحن جامع رضوی برای موجودیت اسلام بجنگیم.