ایران و سیاست شفاف در قفقاز جنوبی
  • سیاسی

  • مهر 13، 1399 - 10:36


- سیاست ایران در منطقه قفقاز جنوبی (گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان) برخلاف بسیاری از قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، تابع منافع کوتاه‌مدت نیست و تهران شفاف‌ترین رویکرد را در این منطقه داشته است.

توییت‌ها، بیانیه‌های و مقاله‌هایی که پس از درگیری‌های اخیر قره‌باغ در ایران منتشر شد، حاصل فضای باز رسانه‌ای و چندصدایی جامعۀ ایران بود. برخی موضع‌گیری‌ها در سطح شبکه‌های اجتماعی، طوری بود که گویی عده‌ای گمان کرده‌اند که اتحاد جماهیر شوروی تازه فروپاشیده است و باید برای شرایط جدید، چاره‌اندیشی کرد.

واقعیت این است که ایران شفاف‌ترین و شاید متفاوت‌ترین رویکرد را از روز استقلال جمهوری‌های شوروی سابق در منطقه قفقاز و آسیای میانه داشته است. ملت‌های این منطقه در زمان فروپاشی شوروی، برای آمریکا، اروپا و آسیا، سرزمین‌هایی نوظهور بودند، اما ایرانیان قرن‌های متمادی با همین ملت‌ها خویشاوندی و برادری تاریخی داشتند. مشخصا در مورد قفقاز جنوبی، تا دو قرن پیش از فروپاشی شوروی، با این ملت‌ها بر سر یک سفره بودیم. طبیعی است که ایران خوشنودترین کشور جهان بابت استقلال این سرزمین‌ها بود و از اولین کشورهایی بود که استقلال آنان را به رسمیت شناخت.

منافع ملی آمریکا و اروپا اقتضا می‌کند که در سیاست‌گذاری برای منطقه قفقاز جنوبی، آن را به عنوان ابزار تعامل یا رقابت با روسیه در نظر بگیرند. منافع ملی برخی کشورهای همسایه ایران، اقتضا می‌کند که قفقاز جنوبی را نه‌تنها منطقه‌ای برای رقابت با روسیه، بلکه منطقه‌ای برای تثبیت رهبری خود بر امپراتوری‌های فرضی و ذهنی‌شان بدانند. اما ایران نه در آن رقابت‌ها شریک است و نه قصد دارد شریک امپراتوری دیگران باشد. نسبت تهران با ایروان، باکو و تفلیس، نسبت همسایه ای و خانوادگی است که ریشه در تاریخ دارد. واقعیت این است که هر نوع بحران و تنش در قره‌باغ، به معنای ناامنی در مرزهای ایران است و نه مرز آمریکا، اروپا، ترکیه و دیگران. بنابراین، طبیعی است که ایران بیش از هر کشور دیگری، خواهان صلح و امنیت در مرزهای خود باشد.

توییت ظریف و بیان روشن سیاست ایران

دور جدید درگیری‌ها در قره‌باغ، صبح ششم مهرماه ۱۳۹۹ آغاز شد. در همان روز، یعنی قبل از آنکه بسیاری از قدرت‌های جهانی نظری اعلام کنند، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، با انتشار یک پیام توییتری، سیاست ایران را بیان کرد: «ایران خشونت‌های نگران‌کننده در ناگورنو قره‌باغ را به‌دقت زیر نظر دارد. ما خواهان توقف فوری درگیری‌ها و حل اختلافات از طریق مذاکره هستیم. همسایگان ما، اولویت ما هستند و ما آماده‌ایم که فضای مذاکره را برایشان فراهم کنیم. منطقۀ ما، اکنون به صلح نیاز دارد.»

واقعیت این است که مناقشه‌ای که ریشه در تاریخ دارد و به قدمت عمر کشورهای درگیر در آن است را نمی‌توان با سلاح و زور حل و فصل کرد. علاوه بر این واضح است کشوری که از یکی از طرف‌های درگیر در جنگ جانبداری کند، نمی‌تواند «فضای مذاکره را برایشان فراهم» کند.

ایران سیاست «کنشگریِ بی‌طرفانه» را در سراسر منطقه دنبال کرده است و اعلام آمادگی برای میانجیگری منحصر به منازعه قره‌باغ نیست. ایران در مناقشه اوستیای جنوبی در گرجستان و در تنش‌های منطقه خوارزم (قره قالپاقستان) در ازبکستان نیز همین خط مشی بی‌طرفی را حفظ کرد. در جریان جنگ داخلی تاجیکستان هم سیاست میانجیگرانه و بی‌طرفانه حفظ شد و ایران از دخالت و حمایت از یکی از طرف‌های درگیر، اجتناب کرد.

اگر امروز از قرقیزستان در شرق آسیای میانه تا گرجستان در غرب قفقاز، با همه کشورها روابط عالی دیپلماتیک داریم و اگر آسیای میانه و قفقاز، سرزمین‌های امن و بی‌حاشیه‌ای برای ایران هستند، این دستاورد، حاصل همین سیاست ایران در سه دهه پس از فروپاشی شوروی بوده است.

از جنبه اقتصادی هم اینکه ایران می‌تواند هم با جمهوری آذربایجان بر سر کشیدن راه‌آهن و ایجاد دالان جنوب به شمال توافق کند و هم با ارمنستان در چارچوب اتحادیه اوراسیا همکاری اقتصادی داشته باشد، دستاورد کنشگریِ بی‌طرفانه است. اینکه ایران می‌تواند کشورهای آسیای میانه را متقاعد کند که هم در پروژه راه ابریشم چین با تهران همکاری کنند و هم در پروژه اتصال هند از طریق چابهار به آسیای مرکزی، نقش محوری ایران را بپذیرند، دستاورد همین سیاست است.

امنیت و دوستی را آسان به دست نیاورده‌ایم که آسان از دست بدهیم.